پهن کردن بساط فریبکاری و دجالبازی نمایندهٔ تازه به دوران رسیدهٔ رفسنجان در مجلس ارتجاع، نمای دیگری از گونههای جدید الورود به باغوحش مجلس یازدهم را نشان میدهد.
آخوند حسین جلالی بهاصطلاح منتخب رفسنجان، در اولین روز بازگشایی مجلس آخوندی پیشنهاد کرد:
«اگر مجموع نمایندگان دورهٔ یازدهم هر روز دو صفحه قرآن کریم را بخوانند، میتوانیم تقریباً روزانه یک ختم کامل داشته باشیم».
این پیشنهاد آنقدر مضحک و دجالگرانه بود که روزنامه حکومتی همشهری، دهم خرداد خبرش را با تیتر «جزئیات پیشنهاد عجیب نماینده مجلس درباره یک ختم کامل قرآن در مجلس» منتشر کرد.
«اسلامو پله کردین مردمو ذله کردین»
این آخوند دجال که پایش به مجلس نرسیده، لدیالورود بساط شیادی را همانجا در صحن مجلس ارتجاع پهن کرده، آنقدر عقب مانده است که هنوز درس عبرت نگرفته که اینگونه حقهبازیها دیگر کهنه شده و مقامات کله گندهتر از او در رژیم مدتهاست در این زمینه «ماستها را کیسه کردهاند» و «دست به عصا راه میروند» زیرا خوب به یاد دارند که در جریان قیام۹۶ چگونه مردم توی دهنشان زدند و با رساترین صدا خطاب به این تاجران دینفروش فریاد زدند: «اسلامو پله کردین مردمو ذله کردین» حال این آخوندک بیدرد و بیخیال از هزاران استعداد و مردمی که در آتش فقر و تبعیض و بیعدالتی پرپر میشوند، از راه نرسیده ریاکارانه پیشنهاد ختم قرآن میدهد! آنهم در صحن علنی مجلس!
البته کسی شک ندارد که آخوند حسینی مانند اسلاف خود، درصدد است با این شیادی میدان را برای دزدی و چپاول و مال مردم خوریهای آتی خویش باز کند؛ اما همانطور که اشاره شد، دورهٔ این شیادیها بهسر رسیده و دیگر خریداری ندارد.
«تظاهر بهمعنویت»!
پیشنهاد ختم قرآن این نمایندهٔ کذایی از فرط افتضاح حتی صدای نزدیکان نظام ولایی را هم در آورد. از جمله سلیمی نمین بهاصطلاح کارشناس سیاسی اصولگرا ـ مرتجع شناخته شده مکتب دجالگری ولایت ـ به این آخوند صفر کیلومتر هشدار داد که «داداش مرگ من یواش!»
سلیمی نمین آخوند حسینی را به ریاکاری متهم کرد و گفت:
«البته که معنویت لازمه تضمین سلامت حرکت انسانها بهویژه در جایگاههای مهم است اما بین توسل بهمعنویت و تظاهر بهمعنویت تفاوت وجود دارد. ما در تظاهر بهمعنویت، نه تنها به رستگاری نمیرسیم بلکه مسیرهای انحرافی و فریبکاری را راهگشا خواهیم بود. در حالی که معنویتی که در خلوت انسان را میسازد موجب قوت در پایداری راه حق خواهد بود». (تسنیم. ۱۰خرداد ۹۹)
کارشناس دلواپس که خود در این نظام به اندازهٔ کافی مار خورده و افعی شده و خوب میداند که زمانه عوض شده و این نوع دجالبازیها جز ضرر هیچ منفعتی برای رژیم ندارد، با ذکر نمونههایی از احمدینژاد توی سر آخوند تازه به مجلس رسیده زد و «تظاهر کردن» را «آفت جدی» خواند که به نظام لطمه میزند و «تجربهٔ تلخ» به بار میآورد. از جمله «سادهزیستی» و «عبادت و ارتباط با معنویت» احمدینژاد رئیسجمهور وقت رژیم را به سخره گرفت و گفت:
«احمدینژاد زمانی تظاهر به فروختن کاپشن خود، حراج گذاشتن اتومبیلش و کارهای از این دست میکرد که به همه ثابت کند سادهزیست است» و سپس نتیجه گرفت: «اینکه ابتدای شروع کار مجلس به جای ارائه طرح های اساسی در دفاع از حقوق ملت و پیگیری مسائل جدی کشور، پیشنهاد تظاهر به ختم قرآن بکنند؛ این آفت بازگشت روشهای احمدینژادی است که یکبار از آنها لطمه خوردیم و کافی است». (همان منبع)
بهجای تظاهر کردن ذهن مبارک را بهکار بگیر!
واضح است که کارشناس سیاسی حواساش جمع است که بند را آب ندهد و به ادعای مسخرهٔ احمدینژاد مبنی بر «هالهٔ نور گرداگرد چهرهاش در سازمان ملل» هیچ اشارهیی نکند؛ زیرا در آنصورت مردم خواهند پرسید که پس چرا با این وجود خامنهای از او حمایت میکرد؟ راستی مگر دولت احمدینژاد دولتی جوان و حزباللهی و ولایت پسند نبود پس چه شد که آنگونه مفتضحانه مورد غضب ولایت قرار گرفت.
به این سبب مهرهٔ دلواپس حال که دوباره زمام امور را به دست اصولگرایان دادهاند، برای اینکه از اول جلوی این خرابکاریها را بگیرد، مجبور است برای شیرفهم کردن آخوند حسینی «عوامفریبی صرف» و تظاهر کردن او را به رخش بکشد و کمی تیزتر و صریحتر توصیه کند:
«باید در مجلس طرح بدهد و ذهن مبارکش را به کار بگیرد. این تظاهر کردن ها به هیچوجه برای ملت راهگشا نخواهد بود و فقط عوام فریبی صرف است. مگر پیشنهاد دادن به ختم قرآن گرفتن چه چیزی که است که ایشان آن را مطرح کردهاند؟ این فکر ممکن است به ذهن هر کسی برسد. در اینکه آقایان حتماً باید قرآن بخوانند و اولین چیزی که از آن یاد میگیرند عدم تظاهر است» (همان منبع)
هزینهٔ سنگین ولایت برای راهاندازی مجلس سرسپرده
آخوند حسینی نمونهٔ جانورانی است که ولیفقیه با پذیرش هزینهٔ سنگین از گوشه و کنار بار زده و در چهاردیواری مجلس خالی کرده است. هزینههایی از جمله برگزاری نمایش انتخابات بدون توجه به شیوع کرونا که خشم مردم را برانگیخت، حذف کاندیداهای رقیب توسط عوامل دستآموز در شورای نگهبان و تحریم بیسابقهٔ انتخابات که بهرغم رأیسازیهای اتاق تجمیع باز هم بسیار پایینتر از حد نصاب مطلوب و مایهٔ افتضاح بود؛ بنابراین دیگر کاری به درک و شعور نمایندهٔ ولایی ندارد. مهم این است که حافظ حفظ نظام و خیمهٔ ولایت باشد و کاری با معضلات جامعه و سلامت مردم و سیاست نداشته باشد. خامنهای بدون شکاف فقط عناصر سرسپردهای میخواهد که در هر حالتی مطیع او باشند و به هرکجا که فرمان داد حرکت کنند؛ آخر وضعیت سخت خطیر است و شوخی بردار نیست! کافی است مطیع او باشند نیاز به عقل و فهم وشعور نیست.
رویایی که در گور خمینی مدفون شد
مغایرت انکارناپذیر واقعیتهای جامعهٔ ایران با حسابکتابهای ولیفقیه قبل از هر چیز بر بنبست نظام ضدبشری آخوندی دلالت میکند. خامنهای اکنون با یک جامعهٔ ملتهب و عاصی روبهروست که باید به خواستههای او پاسخ دهد. جامعهیی که از قضا به گواه قیامهای آبان و دیماه معنای خیزش و اعتراض و تهاجم را خوب یاد گرفته است. از سوی دیگر همانگونه که از اعترافات و تبلیغات هیستریک شبانهروزی رژیم پیداست، یک نیروی پیشتاز سازمانیافته و دلیر که حاضر است هر بهایی را برای آزادی پرداخت کند، به منشأ انگیزه و امید و هدایت در درون این جامعهٔ ستمزده مبدل گشته و حی و حاضر است. بنابراین ولیفقیه شاخشکسته در این بنبست مرگ بار جز سرجلادی مثل رئیسی و قاتل و غارتگری مانند قالیباف و مجلس انقباضی و ولایی و دولت جوان حزباللهی پاسخ دیگری برای رویارویی با این پتانسیل انفجاری ندارد.
در واقع خامنهای دارد رژیم را برای جنگ تمامعیار و سرنوشت با مردم آماده میکند، طبعاً مردم هم برای این جنگ همراه با مقاومت پیشتاز خود آماده میشوند و در آن رویارویی نهایی که بهگفته همین قالیباف ۹۶درصد در مقابل ۴درصد قرار میگیرند میتوان فهمید که در تعادلقوا پیروزی از آن کیست؟