رهآورد یک ارادهٔ سترگ
چندان دور از انتظار نبود که مراسم سالیانهٴ مقاومت ایران با توجه به شرایط جهانی کرونا برگزار نشود. فراخوان به برگزاری آن هم برخلاف سالیان پیش که معمولاً از اواسط اردیبهشت صورت میگرفت، امسال در اواخر خرداد اعلام شد. فقط فرصتی کمتر از یک ماه در پیش بود تا کاری عظیم و شگفت در اشرف۳ و انبوه جاهای دیگر در چند قاره صورت پذیرد و هماهنگ شود.
اینها همه یکطرف و تحولات سیاسی ایران و پیرامون اشرف۳، طرفهای دیگری بودند که در یک برآورد متعارف ایجاب میکردند تا باز هم در شرایط کرونایی، از برگزاری مراسم سالانهٔ مقاومت صرفنظر شود.
با اشراف به چنین وضعیتی، ضرورت سیاسی و اجتماعی و نیز خصلت جمعبندی سالانهٔ این مراسم، تدارک مقدمات و لجستیک و نیز برگزاری آن را ایجاب نمود. اینگونه شد که چرخهٔ کاری عظیم در اشرف۳ و هزاران نقطهٔ دنیا به راه افتاد. کاری که مثل تمام کارهای مجاهدین وقتی برای پاسخ به شرایط و ضرورت سرنگونی صورت میگیرد، همهٔ انرژیها و توانمندیها و انگیزهها را پیرامون خود به جنبش و خیزش و تکاپو بدل میکند.
واقعیت اجتماعی در دنیایی درگیر کرونا که ایران و اشرف۳ و اروپا و آمریکا را چندان مهیای یک کنفرانس بینالمللی نمینمود، یک شگفتی را از دل خود برآورد تا بزرگترین گردهمایی ایرانیان را با حمایت جهانی رقم زند. ابعاد جغرافیایی و هماهنگیهای تکنیکی و لجستیکی بین این مناطق و خطوط جغرافیایی، خصلت بنبستشکنی و نیز رهآورد یک ارادهٔ سترگ را در وفاداری به میراث قیامهای ایران از ۳۰تیر۱۳۳۱ تا آبان۱۳۹۸ برجسته میکند.
آدرس یک موقعیت بسیار متفاوت
یک ویژهگی خاص در مراسم سالانهٔ امسال مقاومت ایران وجود دارد که با مراسم مشابه پیشین بسیار متفاوت است. این مراسم از پس قیام توفانی آبان۹۸، از پس شکست قاطع و تحریم نمایش انتخابات دوم اسفند نظام آخوندی و از پس شقههای پیاپی باندهای رژیم همراه با محاکمهٔ این رژیم در دادگاه بلژیک برگزار شده است. در پشت سر این مراسم، یک قلم در سال۹۸ مرزبندیهای گستردهیی از جانب مردم ایران با رژیم آخوندی صورت گرفته بود؛ مرزبندیهایی که در نهایت پشتوانهٔ ملی و میهنی یک مقاومت سازمانیافته خواهد بود. پشتوانهای که در تلفیق با مراسم امسال، تصویر موقعیتی بسیار متفاوت را نسبت به یک سال گذشته و پیش از آن آدرس میدهد.
قیام آبان۹۸ یعنی تغییر مختصات سیاسی و اجتماعی بین مردم و حاکمیت ولایتفقیه. تحریم قاطع نمایش انتخابات دوم اسفند یعنی این بازیها بین مردم خریداری ندارد. شقههای پیاپی باندهای رژیم یعنی آثار قیام آبان و دی۹۸ و نیز ویروس ولایت، زهرهایی در کام ولیفقیه هستند و پیکرهٔ نظام را به تحلیل و هزیمت بردهاند و خصلت تشدیدشونده دارند.
بنابراین با ویژهگیهای برشمرده شده، گردهمایی ۲۷تیر۹۹ مقاومت ایران، هم خصلت بارز کردن جایگاه و موقعیت بزرگترین نیروی سازمانیافته را دارد و هم خصلت تسریعکنندهٔ امر سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه را.
سر بر شانههای کهکشان
آنچه از دشت شقایقهای اشرف۳ تا هزاران نقطهٔ دیگر در جهان رخ داد، ارادهٔ شکستناپذیر و انطباق هر دم نوشوندهٔ مقاومتی را در چشم ایرانیان و جهانیان آشکار نمود. دشت شقایقهای اشرف۳ با دست ساکنانش طی چندین روز چنین فرش نمادینی را در گرامیداشت نسلهای شقایق از ۳۰تیر۱۳۳۱ تا آبان۹۸ گسترد.
وفاداری مجاهدین و پیمان و پیوندشان با سروها و رازقیها و لالهها و شقایقهای ایرانزمین یکی از نادر سرمایههای مبارزاتیشان بوده و هست و خواهد بود. این پیوند ناگسستنی همیشه آنان را متکی بر کهکشانی عظیم و انگیزاننده نگه داشته است تا همواره خود را بدهکار مردمی بدانند که چنین ارزشها و خونهایی را نثار آرمان آزادی و برابری نمودهاند. از این رو مجاهدین در ۴۱سال گذشته ــ و بهطور خاص از ۳۰خرداد۶۰ به بعد ــ در هر کجای دنیا که بودهاند، یکی از اصلیترین کارهایشان حراست از خون و یاد و خاطره و آثار شهیدان راه آزادی و تجدید پیوندهای مداومشان با آنها بوده است. در مراسم سالانهٔ امسال هم اشرف۳ را مملو از شقایقهای تاریخ معاصر ایران کردند.
اکنون با پیوند خون قیامهای ۳۰تیر تا آبان۹۸، این ایرانزمین است که سر بر شانههای کهکشان شقایقهایش میگذارد و نوای «ایران! ای مرز پرگهر» را طنین جهانی میدهد.
متبرک باد شکوه پایداری و ماندگاری
بنابراین باید مراسم جهانی ۲۷تیر مقاومت ایران را برآیند تحولات یکسالهٔ ایران با خصلت تسریعکنندهٔ روند سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه دانست. واقعیت سیاسی و اجتماعی ایران امروز هم با تفاوتهای بسیار نسبت به سالیان پیشین، ضرورت سازمانیافتگی را بهمثابه تنها تضمین سرنگونکننده تأکید میکند. در ۲۷تیر۹۹ دشت شقایقهای اشرف در صدای ایران، طنین جهانی یافت. بار دیگر اصالت پایداری پرشکوه برای آزادی از ۳۰تیر ۱۳۳۱ تا لحظهٔ تاریخیِ فروغ جاویدان، تا ایستادگی سربداران تابستان ۶۷ و تا گلهای رازقی آبان ۹۸ «گل داد و مژده داد / زمستان شکست» و ماند.
اینک مردم ایران با نگاهی مغرور، چنین آلبومی را از دههٔ ۳۰ تا دههٔ ۹۰ مینگرند و ورق میزنند...
متبرک باد شکوه ماندگاریات...!