روز یکشنبه۴مهر ثابتی عضو مجلس ارتجاع در حالیکه در گرماگرم جنگ گرگها عربده میکشید، ضمن سخنانش گفت: «انحلال بانک فاسد آینده شروع انحلال بانکهای بعدی، بانک دی، بانک سرمایه و بانکهای دیگر» است. سپس مدعی شد که با این کار «ریشههای اصلی تورم در این کشور حل شود».
واقعیت اما، این است که بدون ریشهکن شدن و سرنگونی تام و تمام رژیم سراپا فساد ولایت فقیه، نه تورم و نه هیچیک از عوارض فاجعهبار اقتصاد ویران شدهٔ کشور، حل شدنی نیست. زیرا فساد ساختاری رژیم آنقدر عمیق و بیعلاج است که خودشان به ناگزیر به «اختلاسهای بیسابقه در تاریخ» و «اژدهای هفت سر فساد» در تار و پود حاکمیت اذعان کردهاند.
در اعتراف به یک نمونه از این فساد فراگیر و آثار تورم زای آن، روزنامهٔ حکومتی آرمان امروز در شمارهٔ چهارشنبه ۳۰مهر با اشاره به غیب شدن صد میلیارد دلار از ارزهای صادراتی توسط مافیای حاکم، مینویسد: «وقتی نزدیک به صد میلیارد دلار از این منابع خارج از چرخه رسمی باقی میماند، عملاً فشار بر بازار داخلی افزایش مییابد و بانک مرکزی ناچار است با سیاستهای دستوری، محدودیت واردات یا چاپ پول جبران کند که در نهایت این وضعیت چیزی جز افزایش تورم، کاهش ارزش ریال، رشد بازار غیررسمی ارز و تقویت سوداگری ارزی نیست».
جامساز کارشناس حکومتی هم دربارهٔ خطرات چاپ انبوه پول بیپشتوانه هشدار داد و گفت: کشور در تمام سالها با کسری بودجه روبهرو بوده است، اما امسال این کسری بودجه منحصر بهفرد است یعنی روزانه باید ١٠ هزار و ٦٠٠ میلیارد تومان نقدینگی خلق شود تا بودجه تأمین گردد. این به مفهوم فرو ریختن آوار تورم ٨٠ درصدی بر اقتصاد کشور است (ستاره صبح، ۲۸مهر).
چاپ پول و خلق نقدینگی، نام شیک دزدی کلان و بیسر و صدای حکومت از جیب مردم است. چون هر اسکناسی که تازه چاپ میشود، ارزش اسکناسهای قبلی را پایین میآورد و ثروت مردم بیآن که بدانند، هر روز آب میرود و به جیب غارتگران حکومتی سرازیر میشود.
اولین نمود و محصول چاپ پول تورم افسارگسیخته قیمتها و گرانی ضروریترین نیازهای زندگی و مایحتاج مردم است. نتیجه اینکه قیمت یک شانه تخممرغ که تیرماه امسال ۹۰هزار تومان بود، در مرداد به ۱۲۰هزار تومان، در شهریور ۱۷۰هزار تومان و امروز به ۲۰۰هزار تومان رسیده است. یعنی ۳ماه پیش ارزش ۱۰۰هزار تومان معادل ۳۴ تخم مرغ بود و امروز ۱۵تخممرغ بیشتر ارزش ندارد.
روزنامهٔ حکومتی اقتصاد پویا در شمارهٔ ۳۰ مهر زیر تیتر «خطر ته کشیدن آستانهٔ تحمل مردم»، با اشاره به خلق بیرویهٔ پول و ته کشیدن کاسهٔ صبر مردم در گرانی، از قول یک شهروند مینویسد: «هر روز که از خانه بیرون میآیم میترسم فردا چه چیزی گران میشود. دیگر نمیتوانم برنامهریزی کنم احساس میکنم زیر فشار اقتصادی دارم خرد میشوم».
دربارهٔ وضعیت جامعه در زیر فشار اقتصادی خرد کننده و تبدیل «استیصال» به «خشم» عمومی، روزنامه حکومتی هممیهن در شهریورماه گذشته، بهنقل از یک کارشناس، نوشت: «در واقع این وضعیت به خشم عمومی انجامیده است. میتوان گفت خشم و عصبانیت، محصول مستقیم استیصال است و هر چه جامعه بیشتر به سمت استیصال برود، به خشم نزدیکتر میشود». وی معتقد است که مطالبات اصلی مردم «عدالت اجتماعی» است و قیام با یک جرقه و «رخداد» توسط طبقهٔ متوسط شروع میشود و با خشم گرسنگان پیش میرود.
این رونامه در ادامه افزود: «جنبشهای سالهای اخیر هم نمونههایی از این وضعیتاند. البته در ادامه، طبقات فرودست هم به این اعتراضات میپیوندند و حتی ممکن است شعارها دستخوش تغییر شوند، اما خاستگاه اصلی حرکت، بر محور مفاهیم معنوی و اجتماعی شکل میگیرد. معمولاً چنین اعتراضاتی با یک رخداد یا رویداد آغاز میشوند...» (هممیهن، ۳۰شهریور ۱۴۰۴).
بله! تجربهٔ «جنبشهای سالهای اخیر» بهوضوح نشان میدهد که انقلاب و فوران خشم گرسنگان در پیش است. مافیای حکومتی و نیروهای وارفتهٔ سرکوب با هیچ حیله و افسونی نمیتوانند آب رفته را به جوی برگردانند.