بهرغم تصور رژیم که با دامن زدن بهجو ترس و ماتم و با تأکیدات مکرر در مورد بیرون نیامدن مردم از خانهها، امسال چهارشنبهسوریای در کار نخواهد بود، اما فضای اجتماعی معکوس این را نشان میدهد.
فضای شگفتآور اجتماعی در این روزها
در روزهای اخیر مردم از خانهها بیرون زده و خیابانها و بازارها برخلاف روزهای اول، بهطور چشمگیری پر رفت و آمد شده و حتی در خیابانها و بزرگراهها ازدحام و ترافیک مشاهده میشود. این فضای اجتماعی، رژیم و مهرهها و کارشناسان حکومتی را سرگردان و نگران کرده است.
ناباوری و بهتزدگی رژیم از این کنش اجتماعی را در برخی رسانههای حکومتی میتوان دید. یکی از آنها مینویسد: «تقریباً مطمئن بودم که امسال بهخاطر شیوع کرونا، چهارشنبهسوری و پرتاب ترقه بهدر و دیوار نداریم... اما در کمال تعجب دیدم... از حالا در شهری مثل تهران (مردم) در تکاپوی تهیه وسایل و ترقه هستند!». این رسانهٔ حکومتی ضمن اهانت رذیلانه بهمردم ایران و شعور آنها که گویا «عمق فاجعه را درک نکردهاند» برخلاف تبلیغات حکومتی و سردمداران رژیم که تاکنون تلاش میکردند با عادیسازی اوضاع، کرونا را یک بیماری مانند سایر بیماریها جلوه دهند، مینویسد: «لطفاً امسال بیخیال چهارشنبهسوری شوید و در خانههایتان بمانید... از ویروس کرونا بترسید چون واقعاً ترسناک است».
خط و نشان کشیدن برای آتشافروزان چهارشنبهسوری
این تنها یک رسانهٔ حکومتی نیست که اینچنین از اقبال اجتماعی نسبت بهچهارشنبهسوری در وانفسای کرونا، دچار حیرت و وحشت شده، اظهارات سرکردگان سپاه و نیروی انتظامی بهطور نمایانتری، هراس رژیم را با خط و نشان کشیدن و تهدید مردم بهنمایش گذاشتهاند:
- پاسدار رحیمی، سرکردهٔ انتظامی تهران بزرگ: «در روزهای اخیر شاهد افزایش هزار درصدی کشف مواد محترقه و منفجره پرخطر در شهر بودیم... با برهم زنندگان امنیت، قاطعانه برخورد میکنیم».
- پاسدار امجدیان، سرکردهٔ نیروی سرکوبگر ویژهٔ تهران: «یگان ویژه از آمادگی در این روز برخوردار خواهد بود تا با افرادی که آرامش مردم را سلب میکنند، برخورد کند».
- پاسدار فتاحی معاون عملیات انتظامی: «چهارشنبه آخر سال با سنوات گذشته متفاوت بوده و پلیس از هر گونه تجمع و مراسمات مرسوم در این رابطه با جدیت جلوگیری میکند».
- پاسدار شجاع، سرکردهٔ انتظامی خراسان جنوبی: «با رفتارهای ناهنجار و پرخطر، ایجاد راهبندان و پرتاب مواد محترقه و آتشزا که امنیت را مختل میکنند، باید برخورد شود».
این اظهارات تهدیدآمیز البته بیشتر وحشت خود تهدیدکنندگان و هراس رژیم را برملا میکند.
بیمبالاتی، یا رزمندگی و اوج آگاهی ملی؟
به راستی این کنش شگفتآور اجتماعی را که بهنوشتهٔ رسانهها و کارشناسان حکومتی در جهان بیمانند است، چگونه بایستی فهم و تفسیر کرد؟ آیا مردم ایران از خطر کرونا غافلند؟ آیا نسبت به ضوابط بهداشتی و درمانی بیمبالاتند؟ آیا نسبت بهسنتها و آیینهای ملی (چهارشنبهسوری و نوروز) تا بدان حد دلبستهاند که حاضرند خطر مرگ را بهجان بخرند؟ آیا از خانه ماندن خسته شدهاند و از آنجا که حکومت، تعهدی نسبت بهتأمین نیازهایشان ندارد، از سر اجبار برای تهیهٔ مواد و الزامات زندگی بهکوچه و خیابان آمدهاند؟ یا صرفاً به لجبازی با رژیمی که پیوسته به آنان دروغ گفته برخاستهاند؟ خیر! پاسخ همهٔ کنش و واکنشهای گاه پیچیدهٔ جامعهٔ ایران را بایستی در پرتو تضاد و صورت مسألهٔ اصلی ایران، دریافت و مورد مطالعه قرار داد. صورت مسألهٔ ایران، تضاد خونین و آشتیناپذیر مردم ایران، همهٔ مردم ایران، اعم از هر دین و مذهب و قومیتی با استبداد قرونوسطایی و فاشیسم دینی حاکم است. استبدادی قرونوسطایی که حق حاکمیت ملت ایران را غصب کرده، آنها را از اولین حق انسانیشان، آزادی و از یک زندگی توأم با صلح و امنیت واقعی و آسایش و پیشرفت محروم نموده، تمام منابع سرشار و سرمایهها و داراییهای بیکران مردم ایران را چپاول کرده و آنها را یا صرف تحقق سوداهای نافرجام و جنایتکارانهٔ ولیفقیه ارتجاع برای بسط خلافتش بهسراسر منطقه کرده یا در چاه ویل اتمی ریخته یا صرف سپاه پاسداران و سایر نیروهای سرکوبگر و جرارش کرده تا مردم ایران را همچنان در زنجیر اسارت خود نگهدارد. رژیمی که جز مرگ و ویرانی و جز تباهی و دروغ و فساد برای مردم ایران بهارمغان نیآورده و امید بهآینده را از آنان ربوده است. این واقعیت را مهرهها و رسانههای حکومتی تحت عنوان «بیاعتمادی مردم بهنظام» بیان میکنند و اذعان میکنند کار بهجایی رسیده که هر آنچه را که سران نظام بگویند، مردم معکوس آن را نتیجهگیری میکنند.
به این ترتیب، کنش مردم ایران نه از سر بیمبالاتی و عدم اشراف بهضوابط بهداشتی، بلکه نشأت گرفته از عمق آگاهی آنان است و قابل مقایسه با عملکرد پزشکان و پرستاران شریف و فداکاری است که بهرغم آگاهی و اشراف کامل نسبت بهخطر صددرصد تماس با بیماران و حضور در بیمارستانهای آلوده، بدون اولیهترین امکانات و تجهیزات دفاعی در برابر ویروس، در سنگر خود ایستادند و فراتر از انجام وظیفه، جان خود را فدای نجات هموطنانشان کردند.
«کرونای ولایت، عامل قتل ملت»
کنش مردم ایران نیز، حاکی از آگاهی بهاین واقعیت است که اگر چه ویروس کرونا بسیار خطرناک و مرگآفرین، اما تنها یکی از آثار و نتایج کرونای ولایت است؛ همان بلیة شومی که بیش از ۴۰سال است هر مصیبت و نکبت متصوری را پیدرپی بر سر مردم ایران آوار کرده است. از همین روست که مردم رو در روی رژیم که با اعمال حکومت نظامی میخواهد مردم را منفعل و ناامید کرده و در خانههایشان حبس کند، از خانه بیرون میزنند، بهیاری و حمایت یکدیگر میشتابند و چهارشنبهسوری را آتشینتر و پرخروشتر از سالهای گذشته، تدارک میبینند.
پیش از این میدانستیم چهارشنبهسوری که سالهاست در آن خیابانها بهصورت میدان جنگ درمیآیند، اعلان جنگ نمادین مردم ایران با رژیم آخوندی است، حقیقتی که امسال نمایانتر و درخشانتر از هر سال دیگر رخ مینماید. اگر رژیم بهبهانهٔ مقابله با کرونا، بهحکومت نظامی و بهلشکرکشی علیه مرم گیلان و... روی آورده، مردم و جوانان شورشگر میهن نیز بهتأسی از کانونهای شورشی، با شعارهایی همچون «آتش جواب آتش، خامنهای در آتش»، برای چهارشنبهسوری آتشین آماده میشوند تا خشم سوزان و عزم جزم مردم ایران را برای بهآتش کشیدن همزمان ویروس کرونا و ویروس ولایت بهنمایش بگذارند.