اعتلای روزافزون موقعیت مجاهدین و مقاومت ایران بهعنوان اپوزیسیون و آلترناتیو اصلی رژیم در میان اقشار مختلف جامعه ایران بهویژه جوانان، رژیم درمانده آخوندی را مجبور کرده که دست به اقداماتی در برابر آنها بزند. از آنجا که نظام ولایت در شرایط بسیار بحرانی و ضعیف قرار دارد در این مسیر به هر دروغ و دغل و شیادی که ذاتی این نظام است میآویزد تا آلترناتیو قدرتمند خود را از دور خارج کند.
جعل روزنامهٔ مجاهد اوج استیصال نظام
این بار مرتجعان حاکم از فرط استیصال با پذیرش رسوایی و افتضاح باز هم بیشتر، به شیوههای کهنه شده قدیمی خود رو آورند تا شاید گوشهیی از درد بیدرمان نظام را علاج کنند.
وزارت اطلاعات رژیم بهمنظور تحت فشار قرار دادن هنرمندان بهخاطر تسلیتهایشان در سوگ مرجان و وادار کردن آنان به موضعگیری علیه مجاهدین، با انتشار یک صفحه نشریه مجاهد جعلی به تاریخ یکشنبه ۱۸خرداد ۹۹ به دروغ ادعا کرد که نشریه مجاهد، تصویر علی کریمی و ۱۵ بازیگر دیگر را تحت عنوان «سوگ هنرمندان در مرگ بانو مرجان» منتشر کرده است.
سخنگوی مجاهدین در واکنش به این اقدام رذیلانه «جعل آشکار اطلاعات بدنام آخوندها برای وادار کردن هنرمندان به موضعگیری علیه ارزشها و آرمانهای مرجان را منتهای درماندگی و بور شدن رژیم در برابر موج عظیم حمایت و همبستگی مردم و هنرمندان با مرجان شورشگر» توصیف کرد و افزود:
«انتشار نشریه جعلی مجاهد از جانب اطلاعات آخوندها تازگی ندارد و قبلاً هم هر گاه رژیم در بنبست بود یا طرح و برنامه تروریستی و سرکوبگرانه داشت دست به چنین کارهایی میزد. بهعنوان نمونه انتشار نشریه جعلی مجاهد بهتاریخ ۲۸خرداد ۱۳۸۲ توسط وزارت اطلاعات که در زندانها هم توزیع شد. در این نشریه جعلی که روز بعد از حمله ۱۷ژوئن (۲۷ خرداد۱۳۸۲) به محل استقرار رئیسجمهور برگزیده مقاومت در پاریس منتشر شده، رژیم ادعا کرد رهبر مقاومت و ۴تن از مسئولان مجاهدین توسط نیروهای آمریکایی در اشرف دستگیر شده و به نقطه نامعلومی برای مبادله با «رهبران گروه القاعده در ایران» منتقل شدهاند».
بیشتر بخوانید
جعل آشکار اطلاعات بدنام آخوندها برای تحت فشار قرار دادن هنرمندان - سخنگوی مجاهدین
علت اصلی ترس از قیام و سرنگونی
واقعیت این است که آخوندها همان مرتجعانی بودند که هستند و کماکان در عوالم عصر حجری خود سیر میکنند. این موجودات با وجود اینکه میدانند امروزه روز به یمن وسایل ارتباط جمعی پیشرفته نادرستی هر خبر جعلی در طرفهالعینی برملا میشود؛ و جاعل جز رسوایی نصیبی نمیبرد؛ باز هم به این حقه متوسل میشوند.
سؤال اصلی این است که چرا سردمداران رژیم با علم به این حقیقت همچنان به اینگونه از فریبکاریها دست مییازند؟
علت اصلی جز لاعلاجی و استیصال چیز دیگری نیست. وقتی بحران سراپای نظام را در بر گرفته و هیچ نقطهٔ آبادی برایش باقی نمانده، وقتی نشانههای شورش و اعتراضات تودههای مردم نزدیکتر از هر زمان دیگر در چشمانداز پدیدار شده، این سردمداران نظامند که چنین وضعیت وخیم را بهتر و بیشتر از هرکس دیگر درک میکنند و طبعاً به چارهجویی میافتند.
روشن است که در چنین شرایطی آلترناتیو نظام یگانه عاملی است که میتواند قیام مردمی را شکل دهد و هدایت کند و ضامن موفقیت آن گردد. بر پایهٔ این واقعیت است که تلاشهای هیستریک رژیم بر ضد آلترناتیو مفهوم میشود. رژیم کاری به موفقیت اقداماتش بر ضد مجاهدین ندارد؛ مهم این است که صحنه را حتی یک روز هم که شده علیه دشمن اصلی اش گلآلود و مخدوش کند.
بازتاب گستردهٔ درگذشت مرجان هنرمند محبوب و مردمی مقاومت در ایران و کشورهای جهان برای رژیم سنگین بود زیرا رژیم در این بازتاب گسترده، همبستگی ملی با مجاهدین را میبیند که مرز سرخ مرز سرخها است بنابراین با استیصال کامل به هر اقدامی حتی اقدامی به این میزان کثیف و لو رفته دست میزند تا به خیال خود حتی یک نفر را هم که بشود به موضعگیری علیه این مقاومت وادار کند.
به عبارت دیگر
جعل مفتضحانهٔ رژیم علاوه بر اثبات درماندگی او در مقابله با آلترناتیو، واقعیات دیگری را نیز در بر دارد. رژیم با این اقدام با زبان بیزبانی اعتراف میکند که مجاهدین از چنان مقبولیتی در میان مردم و اقشار مختلف جامعه ایران برخوردارند که نظام حتی به یک یک موضعگیری علیه مقاومت نیاز دارد.
چهل سال توطئه، چهل سال شکست
آنچه تشبثات رژیم آخوندی و توطئههای او را خنثی و برملا میکند، از یکسو ریشه داری مجاهدین در اعماق ایرانزمین و درستی و حقانیت راه رسم آنهاست؛ راه و رسمی که بهدلیل برخورداری از یک رهبری پاکباز و فداکار و تشکیلاتی پولادین مبتنی بر مناسبات عمیقاً انسانی، جای خود را در اعماق جامعهٔ ایران باز کرده است. از سوی دیگر وجود خلقی آگاه و دلیر و قدرشناس که بهرغم چهل سال دروغ و فریبکاری رژیم، توطئههای آن را در هم شکسته، مرعوب تبلیغات زهرآگینش نشدند و ایمان دارند که فرزندان مجاهدشان جز آزادی و بهروزی مقصود و مقصدی ندارند و در این مسیر قسم خوردهاند که همه چیزشان را فدا کنند تا خلق محبوبشان «همه چیز» را به دست آورد.
به این خلق شریف و آگاه، بیشمار باد درود!