روز چهارشنبه (۲۱آبان) باز هم در آمار مهندسی شده رژیم در مورد کرونا، شاهد ۳رکوردشکنی بودیم: ۴۶۲ فوتی در یک روز، ۱۱هزار و ۷۸۰ ابتلای جدید و ۵۶۰۱بیمار وخیم و بدحال.
ساده‌ترین معنی این رکوردشکنی‌های پیاپی، افزایش و گسترش تصاعدی کروناست. همهٔ مؤلفه‌ها و اعترافات کارگزاران رژیم هم مؤید همین واقعیت است. به‌گفتهٔ حریرچی معاون وزارت بهداشت رژیم، ۵۰درصد از بیماران بدحال که به‌آی‌سی‌یو می‌روند، جان خود را از دست می‌دهند. این حرف مربوط به‌چند هفتهٔ پیش است و با توجه به‌وضعیت به‌شدت اسفبار بیمارستانها و این‌که بخشهای آی‌سی‌یو دیگر ظرفیت پذیرش بیمار ندارند و اضافه شدن انواع مشکلات و محدودیتهای دیگر در سیستم داغان درمانی که بیمارستانها حتی با کمبود اکسیژن مواجهند، این درصد بایستی باز هم بیشتر شده باشد.
در همین حال کارگزاران درمانی، حتی در سطح معاون وزیر به‌طور فزاینده‌یی هشدار می‌دهند که تنها راه چاره قرنطینهٔ کامل کشور است و اگر نشود شاهد قتل‌عام کرونا خواهیم بود. از جمله ۶۵تن از رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی در نامه‌یی به‌نمکی هشدار داده‌اند که «الان مؤثرترین اقدام تعطیلی حداقل دو هفته‌یی است».
رژیم وانمود می‌کند که با اعمال محدودیت‌هایی در تهران و برخی شهرهای کشور به‌این خواسته جواب داده، اما این فریبکاری محض است و محدودیت‌هایی که به‌بهانهٔ کرونا اعمال می‌شود، در رابطه با سالگرد قیام آبان است و ماهیتی امنیتی دارد. این واقعیت را حتی کارگزاران رژیم هم اذعان می‌کنند و اظهارات آنها در برخی روزنامه‌های حکومتی منعکس شده است. از جمله روزنامهٔ حکومتی همدلی (۲۱آبان) تحت عنوان: «تصمیمات ستاد ملی مبارزه با کرونا سیاسی است، نه علمی» اظهارات محبوب‌فر را منعکس کرده است. نامبرده که اپیدمیولوژیست است با اشاره به‌سرانجام شکست‌خورده چنین طرح‌ها و دستورالعمل‌هایی مانند بسیاری از کارشناسان، بر لزوم اجرای یک قرنطینه و تعطیلی یک ماهه تأکید کرده و می‌گوید: «این‌که می‌گویند اصناف پرخطر یا با ریسک بالا از ساعت۱۸ به‌بعد تعطیل شوند، یعنی چیزی که حالت حکومت نظامی داشته باشد، این شائبه را به‌وجود می‌آورد که هدف ستاد ملی مبارزه با کرونا و آن نهادهای امنیتی پشت ستاد ملی کرونا، اهداف دیگری را دنبال می‌کنند... پیش‌بینی ما این است که با ادامه داشتن چنین شرایطی تعداد مرگ‌ومیرها به‌بیش از ۱۰۰۰نفر در روز برسد».
بازتاب فاجعهٔ کرونای ایران در جهان
وضعیت فوق‌العاده فاجعه‌بار کرونا در ایران که متفاوت از همهٔ دنیاست، توجه رسانه‌ها و خبرگزاریهای بین‌المللی را جلب کرده است. آسوشیتدپرس در گزارش تکان‌دهنده‌یی از بهشت زهرا با عنوان «در ایران یک گورستان بزرگ در تقلاست تا پاسخگوی ویروس باشد» از جمله نوشته است:
«بهشت زهرا حالا با دو برابر تعداد فوتی که روزانه می‌رسند در تقلاست تا جوابگوی فوتی‌های پاندمی باشد و گورکنها در حال کندن هزاران قبر جدید هستند... در بهشت زهرا با مساحت ۵کیلومتر مربع تاکنون یک میلیون و ۶۰۰هزار نفر دفن شده‌اند و بزرگترین گورستان جهان است... فوتی‌های کرونا نسبت به‌ماههای گذشته حتی به۱۰برابر در روز هم رسیده است...
اخیراً ۱۵هزار قبر اضافه شده و در هر قبر ۳جسد جای داده می‌شود...
سعید خال که به‌او شهردار بهشت زهرا هم می‌گویند گفت به‌عمرش چنین وضعیتی ندیده است، قبلاً حداکثر بین ۱۵۰ تا ۱۷۰جسد روزانه وارد می‌شد اما حالا به‌طور متوسط ۳۵۰جسد در روز وارد این گورستان می‌شود».
آسوشیتدپرس به‌سانسوری که رژیم سعی می‌کند بر واقعیتهای کرونا اعمال کند، اشاره کرده و می‌افزاید: «روشن نیست در سایر گورستانهای ایران چه می‌گذرد. در ماه مارس مقامات فردی را در قم که از تعدادی جسد که در کیسه‌های سیاه پوشانده شده بودند فیلم گرفته بود دستگیر کردند».
همین شرایط دهشتناک و جهنمی بهشت زهرا در سایر «بهشت»های آخوند‌ساخته در شهرهای سراسر ایران دیده می‌شود. تلویزیون رژیم در گزارشی از قبرستان بهشت رضای مشهد فضایی مشابه گزارش آسوشیتدپرس را منعکس می‌کند. در این گزارش، گزارشگر می‌گوید: «این روزها آرامستانها از شلوغ‌ترین اماکن کشور هستند». چند روز پیش هم تلویزیون رژیم گزارشی از شیراز داشت حاکی از این‌که بازار گورکنها و سنگ‌قبرتراشها چقدر داغ است و سه شیفته کار می‌کنند.
آخوندهای حاکم تلاش می‌کنند که به‌مردم القا کنند و بقبولانند که همین سرنوشت لایتغیر آنهاست. اما مردم ایران و جوانان شورشگر بر آنند که تقدیری دیگر برای خلق و میهن خود رقم بزنند اگر چه در دستگاه محاسبه خامنه‌ای عنصر اصلی و کلیدی که خلق و ارتش گرسنگان و محرومان باشند، جایی ندارد. اما کور خوانده است، حتی اگر مثل شاه، آمریکا و اروپا و چین و ماچین را هم با خود داشته باشد، باز هم سرنگونی و سقوط سوخت و سوز ندارد.
