اعترافها به طغیان کرونا و صعود منحنی ابتلا و مرگ و میر در سراسر کشور، به‌طور جریان‌وار و فزاینده‌ای ادامه دارد اکنون دامنهٔ این اعترافات به بالاترین مقامات رسمی و سردمداران رژیم کشیده شده است.
اعترافها و ترکیدن بادکنک ادعاها
نمکی وزیر بهداشت اعتراف کرد: کرونا که تمام نشده هیچ، هر آن ممکن است دچار پیک خطرناک جدیدی بشویم
گزارش مقام‌های استانی نیز حاکی از تاخت و تاز لجام‌گسیخته کرونا در چندین استان کشور است. بنا به این اعترافات هیچ نقطه سفیدی در کشور وجود ندارد حتی خود روحانی مجبور شده است اعتراف کند «تعداد مبتلایان کرونا دارد رو به‌بالا می‌رود، کار ما نسبت به‌گذشته سخت‌تر شده است. شرایط الآن از نظر کرونا حتی خطرناکتر از زمان اسفند و فروردین است».
هنوز از ادعاهای روحانی و خامنه‌ای در مورد این‌که در برخورد با کرونا یک پیروزی بزرگ را رقم زده‌اند چند روزی بیشتر نمی‌گذرد.
روحانی در روز ۲۷اردیبهشت در ستاد کرونا ادعا می‌کرد که ما از نقطه پیک عبور کردیم و شرایط ما با روز اول بسیار متفاوت است» و توضیح می‌داد که در آخر اردیبهشت کاملاً بر این بیماری غلبه کرده‌ایم
خامنه‌ای نیز روز ۲۱اردیبهشت در صحبت با اعضای ستاد کرونا «برنامه‌ریزی و مدیریت این ستاد را حقیقتاً خیلی خوب» توصیف می‌کرد و می‌گفت: «غربی‌ها با همه‌ٔ ادعاها در این زمینه نیز شکست‌خورده‌اند».
اما هنوز چند روزی نگذشته، بادکنک آن ادعاهای مسخره به‌طور مفتضحانه‌ای ترکیده است. این تبلیغات دروغ در آمارهای ساختگی که وزارت بهداشت و درمان رژیم روزانه می‌داد منعکس بود و رژیم در این آمارهای مهندسی شده سعی می‌کرد چنین وانمود کند که آمار مبتلایان و درگذشتگان پیوسته رو به کاهش است و منحنی بیماری نزولی است در حالی که واقعیت کاملاً معکوس بود، کما این‌که امروز ناچار شده‌اند در آمارهای جعلی وزارت بهداشت هم این را منعکس کنند. روز ۱۲خرداد آمار درگذشتگان ۲۴ساعت گذشته ۸۱نفر اعلام شده است که بالاترین رقم در ۳۵روز گذشته است به همین ترتیب آمار مبتلایان جدید بالاترین رقم در دو ماه گذشته می‌باشد؛ اگر چه هر دو رقم چندین بار کمتر از واقعیت است.
چرایی اعترافها
این اعترافها ناشی از دو واقعیت است. واقعیت نخست ابعاد هولناک فاجعه است. در حال حاضر به‌دنبال برداشتن محدودیتها و بازگشاییها، اکثر بیمارستانها در بسیاری از استانهای کشور مملو از بیماران مبتلا به کروناست که تعداد قابل توجهی از آنها را بیماران بدحال تشکیل می‌دهند. گورستانها نیز در برخی شهرها پر شده و کفن و دفن فزایندهٔ فوت‌شدگان که بنا به فتوای دجالگرانه خامنه‌ای با همان شیوهٔ معمول صورت می‌گیرد، تبدیل به یک معضل شده است.
از سوی دیگر افشاگریها و اطلاع‌رسانی‌های مستمر مجاهدین و مقاومت ایران که روزانه آمارهای مربوط به کرونا را با تفکیک استانی اعلام می‌کند، آمارهای جعلی وزارت بهداشت و درمان دولت خامنه‌ای را حتی در درون خود رژیم به کلی بی‌اعتبار کرده است.
واقعیت، هم‌چنانکه روزنامه حکومتی مستقل (۱۲خرداد) نیز نوشته، این است که رژیم حاضر نشده برای قرنطینهٔ عمومی هیچ بهایی بپردازد، شیوهٔ ایمنی گله‌ای یا کلان تلفات انسانی را در برخورد با ویروس کرونا در پیش گرفته؛ به این معنی که بگذار مردم هر قدر مبتلا شدند، بشوند و هر قدر مردند، بمیرند، تا در نهایت به قیمت مرگ ۲ تا ۳میلیون نفر، یک ایمنی همگانی به‌وجود بیاید. این در حالی است که خامنه‌ای و رژیم آخوندی اگر می‌خواست قادر به تأمین هزینهٔ قرنطینهٔ کل آحاد مردم بود.
خراب شدن بنای تبلیغات پوشالی بر سر خود رژیم
همین مقاله (روزنامهٔ مستقل) با ارائه برآوردی از ثروت و دارایی ۱۰نهاد و بنیاد تحت کنترل خامنه‌ای تصریح می‌کند که رژیم حتی با سود ۱۰درصدی این داراییها که بالغ بر ۱۰۰میلیارد دلار می‌باشد به‌راحتی قادر بود تمام مردم کشور را قرنطینه کند، اما خامنه‌ای به جای آن‌که دست در جیب خودش بکند، دست در جیب مردم کرد و آنها را تحت عنوان اصل بودن اقتصادی و چرخیدن چرخهای اقتصاد روانهٔ قربانگاه کرونا کرد، تا حاصل کار آنها را صرف تأمین هزینه‌های سرکوب و صدور تروریسم کند. با این حساب که با تبلیغات و پروپاگاند روی ابعاد واقعی تلفات سرپوش می‌گذارد و پشت آمار واقعی تلفات سایر کشورها سنگر می‌گیرد و ادعای پیروزی هم می‌کند. اما با فرو ریختن بنای این تبلیغات پوشالی، اکنون فاجعه بر سر خودش خراب شده است.
آری خلیفه ارتجاع می‌خواست از کرونا برای رژیمش عامل بقا بسازد اما اکنون با شکست سیاست تبلیغاتی‌اش کرونا به مقتل خود رژیم تبدیل شده است.
