728 x 90

کیلدواژه؛ مملکت‌داری بلد نیستید، بروید!

ابر بحران نارضایتی اجتماعی
ابر بحران نارضایتی اجتماعی

گزارش ایران

گالن‌های شیر فاسد شده را در جوی آب خالی می‌کنند.

سبدهای و گونی‌های مرغ فاسد شده را در چاه می‌اندازند.

صدها کیلو مرغ فاسد شده را در بیابان دفن می‌کنند.

بسته‌بسته مرغ فاسد شده را جلو درب وزارت کشاورزی پرت می‌کنند.

صدها کیلو خمیر نان خراب شده را در زباله‌دان‌ها می‌ریزند.

سبدسبد شیرینیِ فاسد شده را در سطل‌های زباله خالی می‌کنند.

کیلوکیلو میوه‌های خراب‌ شده را در مخزن‌های زباله‌ی محله می‌ریزند.

سبدسبد گل‌های مچاله و پلاسیده شده را در جوی آب کنار خیابان می‌اندازند.

نوزادان را برای مدت کمی هم شده داخل یخچال بدون برق می‌گذارند تا قدری از سرمای مانده‌ی توی یخچال برای سلامتی بچه‌ها استفاده شود.

این‌ها مستندهای پیاپیِ روزانه‌‌ با کارگردانیِ مردمان ایران هستند.

چه شده است؟ برق نیست! آب نیست.

برق کجاست؟ آب کجاست؟

از حکومت بپرسید که برق را خرج چه می‌کند، آب را به کجاها برده است.

 

هزاران شهروند در هزاران دوربین دارند داد و هوار می‌زنند که سرمایه‌هایشان بر باد رفته است. شهروندانی هوار می‌زنند. شهروندانی گریه می‌کنند، شهروندانی نفرین می‌کنند. شهروندانی بغض‌ها، گریه‌ها و نفرین‌ها را کلیدواژه‌های مشترک یک عبارت می‌کنند: مملکت‌داری بلد نیستید، بروید! چطوری بگوییم که شما را نمی‌خواهیم؟ والله، بالله شما را نمی‌خواهیم. بروید گورتان را گم کنید. هیچ‌چی برایمان نگذاشتید. زندگی‌مان را نابود کردید. دیگر چه از جان ما می‌خواهید؟ مملکت را نابود کردید. بروید گورتان را گم کنید! در ده‌ها تظاهرات گفتیم شما را نمی‌خواهیم، گوش نمی‌کنید. در انتخابات نیامدیم و گفتیم شما را نمی‌خواهیم، گوش نمی‌کنید. این‌همه فریاد زدیم که شما را نمی‌خواهیم، گوش نمی‌کنید.

 

این وضعیت، تازه گوشه‌یی از ابربحران‌هایی است که زندگی مردمان را محاصره کرده‌اند. به این وضعیت، اعتراضات روزانه‌ی اقشار غارت‌شده‌ی مالی و صنفی را اضافه کنید، هوای آلوده، گرانی، فقر و تورم را هم کنارشان بگذارید. این‌ها حاصل مدیریت یک ساختار فاسد در وسعت یک مملکت هستند.

 

این‌ها چه می‌گویند؟ این‌ها می‌گویند اگر حاکمیت ملایان در دوران پساجنگ به‌طور تحمیلی هم شده نتواند جنگ‌افروزی و بحران‌سازی راه بیندازد، مسائل واقعیِ مردم و عقب‌ماندگی‌های بنیادین ایران رو می‌آیند؛ مشکلات و عقب‌ماندگی‌های محصول ۴۶ سال سلطه‌ی تمامیت‌خواهیِ ولایت فقیهی.

این‌ها تازه موارد صنفی و اقتصادی و معیشتی هستند. حساب کنید اگر سرکوب آزادی‌ها، قلع‌وقمع دموکراسی، زن‌ستیزی، تحمیل حوزه به آموزش و پرورش و صدور تروریسم به خارج کشور هم اضافه شود، حاصل ویرانگریِ مدیریت تحت زعامت ولی فقیه، چه به‌روز مملکت آورده است!

 

نتیجه‌گیری

گزارشی که ایران می‌دهد، محصول تحلیل‌گران خاص سیاسی و اجتماعی در بیرون نظام نیست، محصول مشاهدات، تجربیات، شناخت و بحران‌هایی‌ست که شهروندان یک مملکت آن‌ها را لمس می‌کنند. درواقع این «زندگی» با تمام وجوه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادیِ آن است که گزارش وضعیت یک مملکت را می‌دهد. هر وجه از این گزارش، معرف یک مملکت اشغال‌شده است. بنابراین مدیریت حاکم بر مملکت، ویژگیِ اشغال‌گری دارد. تنها با این ویژگی می‌توان چنین حجم و گستره‌یی از تخریب اقلیمی، اجتماعی، اقتصادی و صنفی را بر خاک و ملتی تحمیل کرد.

 

مردم ایران چه به‌جا و دقیق، نشانی‌های اشغال‌گران خاک‌ و زندگی‌شان را در مستندهای‌ متوالی و روزانه، رو به اتاق فکر نظام ولایی ــ آخوندی فریاد می‌زنند: مملکت‌داری بلد نیستید، بروید! چطوری بگوییم که شما را نمی‌خواهیم؟ والله، بالله شما را نمی‌خواهیم. بروید گورتان را گم کنید!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2355c200-9552-46eb-ac25-bd6096105bad"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات