«گرانی بنزین» یکی از داغترین موضوعاتی است که این روزها از رأس حاکمیت غارتگر تا پایینترین لایههای جامعه که در جدال با خط فقر نگران کوچکتر شدن هر چه بیشتر سفره محقرشان هستند به بحث دربارهٔ آن مشغولند.
سادهترین پرسش اذهان عادی این است که آیا بنزین باز هم گرانتر خواهد شد یا نه؟ برای پاسخ به این موضوع، ابتدا باید شرایط اقتصادی کلان دولت آخوند رئیسی را بررسی کرد.
گرانی بنزین؛ یکی از راهکارهای حکومتی برای جبران کسری بودجه
در اعترافات اعضای مجلس ارتجاع، محسن پیرهادی مبلغ کسری لایحهٔ بودجه را ۴۷۶هزار میلیارد تومان اعلام کرد؛ اما پیش از این یک کارشناس اقتصادی رژیم در مصاحبهیی، کسری ساختاری این لایحه را بسیار بیشتر هم ارزیابی کرده است (خبرآنلاین ۱۳اسفند ۱۴۰۱).
در اقتصاد غارت محور آخوندی، جدا از چوب حراجی که بر منابع و ثروتهای ملی مردم ایران میزنند؛ هر گونه از کسری و کمبودهایی مانند بودجه را هم از جیب مردم ایران میزنند. طرحهای مختلف جریمههای متعدد افراد و واحدهای صنفی که تحت عناوین مختلف از جمله موضوع آخوند ساختهٔ بدحجابی انجام میشود، یکی از منابع کوچک این قضیه است؛ اما از منابع بزرگتر این قضیه، کلان دزدیهای حکومتی تحت عنوان «مولد سازی» یا «خصوصیسازی» و همچنین گرانیهایی مانند بنزین و گاز و آب و برق مصرفی مردم را میتوان نام برد.
افزایش یا ثبات قیمت حاملهای انرژی، بهدلیل تأثیر مستقیم آن هم بر تمامی صنفها و مشاغل و هم بر زندگی روزانهٔ مردم، بلافاصله تمامی هزینههای تولیدی و خدماتی و مصارف روزانهٔ زندگی را متأثر میسازد.
«بنزین» از معضل تا بحران!
مدتهاست که گزارشهای متعددی از افزایش مصرف بنزین در ایران منتشر میشود. آمارهای مراکز مختلف مطالعاتی نشان میدهد که در سال۱۴۰۱ میزان مصرف روزانهٔ بنزین نزدیک به ۱۳میلیون لیتر بیشتر از حجم تولید داخلی بوده است. از آنجایی که رژیم چپاولگر آخوندی هیچ برنامه و سرمایهگذاری درستی برای اصلاح سیستمهای تولیدی و بهینهسازی پالایشگاههای داخلی ندارد؛ ناگزیر از وارد کردن بنزین و اختصاص ارز برای این موضوع میگردد.
اگر چه که واردات بنزین خودش یک ننگ برای حکومتی با این همه ادعا و کشوری با این همه سرمایه و چاه نفت میباشد؛ اما معضل بزرگتر آنجاست که در هزارتوی دزدیهای حکومت آخوندی، همان بنزین وارداتی هم توسط باندهای مختلف «برادران قاچاقچی» (اصطلاح محمود احمدینژاد دربارهٔ اسکلهها و پایانههای قاچاق سپاه!) دوباره از جایی قاچاق میشود! (۱)
از دروغگوییها و آمارهای مختلف و بعضاً متناقضی که از سوی مراجع مختلف حکومتی به رسانهها داده میشود که بگذریم، این معضل بنزین از جایی تبدیل به یک بحران میشود. همین استعداد بحران سازی است که باعث میشود حتی خود خامنهای مستقیماً وارد قضیه شده و مانند همیشه با مقصر دانستن مردم، خواستار کاهش مصرف مردم شود! به جای سرمایهگذاری بهمنظور بهینه سازی پالایشگاهها و خط تولید خودروهای فاقد کیفیت و پر مصرف، آخوندها تنها دنبال پول بیشتر هستند، نه سرمایهگذاری!
گرانی گریز ناپذیر بنزین و خط قرمز خامنهای
تجربهٔ تمام سالهای حکومت نشان میدهد که خامنهای نه نگران افزایش بار گرانی بر گردهٔ نحیف مردم محنتزدهٔ ایران است و نه دنبال حل مشکل قاچاق منابع و سرمایههای مختلف؛ برعکس، سرنخ تمامی گرانیها و تمامی قاچاقهای کلان هم در دست خودش و عوامل و پایههای حکومتیاش در سپاه است.
گران شدن بنزین نیاز به گمانهزنی ندارد و امری است که کمی زودتر یا دیرتر قطعاً انجام میگیرد. در اینباره رسانههای متعدد نظام در عین بازتاب دادن انکارها و تکذیبهای مقامات مختلف رژیم آخوندی، در نهایت معترفند که راهی جز گرانتر کردن بنزین پیش پای حکومت نیست؛ اما باید این کار را با کنترل و خفیف انجام دهند که منجر به واکنش اجتماعی نشود! (فرهیختگان۳۱ فروردین ۱۴۰۲)
آری؛ قیام آتشین و قهرمانانهٔ مردم در آبان سال۹۸ چنان زخمی بر پیکرهٔ نظام وارد کرده است که خامنهای بهشدت از نزدیک شدن به چنان شرایطی چشم میزند و احتراز میکند. در واقع باید چنین گفت که تنها «خط قرمز» یا مرز سرخ عمود فرتوت خیمهٔ نظام آخوندی، این است که اتخاذ یک تصمیم بزرگ یا به بیان روزنامههای حکومتی، یک شوک درمانی در قیمت بنزین، آتش قیامی بزرگتر و گستردهتر را روشن کند که به سرنگونیاش بیانجامد!
... و سرنوشت محتوم!
آنچه خامنهای تلاش میکند انکار نماید، این است که بحران انفجاری بنزین، تنها یکی از چندین و چند بحرانی است که تهدید شعلهور شدن قیام اجتماعی و هراس سرنگونی را پیش روی نظام ننگیناش میگذارد. خامنهای پس از سالها چپاول و جنایت، اکنون نه تنها در بحران بنزین، بلکه در آب و برق و گاز، تا نان و شغل و اینترنت و تبعات سرکوب و دادخواهی کشتارهای گذشته، سایهٔ سرنگونی محتوم را میبیند.
آیا خودش هم میپندارد که از تمامی این بحرانهای خود ساخته، گریزی دارد؟!
پانوشت: ــــــــــــــــــــ
(۱) روزنامهٔ حکومتی اعتماد در مقالهٔ مبسوط (۲۹ فروردین۱۴۰۲) دربارهٔ آمار قاچاق بنزین که رژیم آن را حدود ۵۰میلیون لیتر در روز ادعا میکند؛ این آمار را چنین شرح میدهد: «کل تولید بنزین کشور روزانه کمی بیش از ۱۰۰میلیون لیتر و گازوییل تولیدی کشور روزانه ۱۱۰میلیون لیتر است. چگونه میتوان باور کرد یکچهارم از گازوییل و بنزین تولیدی کشور قاچاق شود؟!»
این روزنامه در ادامه شرح میدهد که برای چنین جابهجایی بزرگی، روزانه باید بیش از ۱۵۰۰ نفتکش جاده پیما با ظرفیت بالا یا ۱۰۰هزار وانت با ظرفیت ۵۰۰لیتری از مرزها خارج شوند! در نتیجه اگر چنین عددی در قاچاق واقعی باشد، از طریق خط لولههای پنهانی انجام میگیرد که این بدان معناست که توسط باندهای حکومتی انجام میگیرد!