در گرماگرم خبرهای افزایش قیمت ها و تورم و بیکاری و پرداخته نشدن حقوق کارمندان و کارگران، مشکل دیگری که همه اقشار جامعه را تحت تاثیر قرار داده است افزایش افسار گسیخته قیمت مسکن و اجاره بها در جامعه است.
پیداست که داشتن سرپناه یک نیاز اولیه بشری بوده و با سرپناه بود که نوع بشر امنیت را تجربه کرد.
در کشور ما با سیاستهای غارتگرانه نظام حاکم، داشتن مسکن برای اغلب مردم به امری محال تبدیل شده است اما چیزی که بیشتر از هر چیزی نگرانکننده است قیمت اجاره مسکن و افزایش لگام گسیخته آن در ماههای اخیر است طوری که رسانههای حکومتی از افزایش صد درصدی آن خبر میدهند.
«افزایش اجاره بها ۳۰درصد نیست، بیش از ۱۰۰درصد است.در حالی که رئیسجمهور اخیراً مدعی شده اجاره بهای مسکن در تهران بهطور میانگین ۳۰درصد افزایش یافته است بررسیهای میدانی خبرنگار کیهان نشان میدهد این رقم نه ۳۰درصد بلکه بین ۷۰تا ۱۲۰درصد است.» (روزنامه حکومتی کیهان ۳۱تیر۹۸)
« افزایش بیسابقه قیمت مسکن در بازار کشوری باعث ایجاد مدل جدیدی از حاشیهنشینی در قالب کانکسنشینی، پشتبامنشینی و چادرنشینی شده است؛ وضعیتی که نتیجه مستقیم ناتوانی در تأمین هزینههای مسکن است و ابعاد اجتماعی پیدا کرده است. پیش از این دامنه مشکلات تأمین مسکن به حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ محدود بود اما حالا کاهش بیشتر توان اقتصادی اقشار آسیبپذیر جامعه، باعث عبور مشکلات مسکن کشور از فاز «حاشیهنشینی» به«کانکسنشینی» در حیاط خانههای کلنگی شده است.» (روزنامه حکومتیجهان صنعت ۱۶/۴/۹۸)
همزمان با شتاب روزافزون فقر و بیکاری، پدیده شوم حاشیه نشینی، کانکسنشینی، گورخوابی و چادرنشینی که نماد تمامعیار توزیع ناعادلانه و غارت ثروتهای عمومی است آن قدر عام و گسترده شده که از سال گذشته رسانههای حکومتی با کشیدن آژیر هشدار آن را یک موضوع امنیتی تلقی کردند:
«وضعیت وخیم است. از مرز هشدار هم عبور کرده است، چرا که شهرهای متوسط هم پاتوق روستاییان شده است. شهرهایی که نه تنها با ازدیاد جمعیت باری از دوششان برداشته نمیشود، بلکه مشکلاتشان نیز دوچندان میشود» (روزنامه حکومتی آرمان ۲۵مرداد ۹۷)
این مطالب که در جنگ غارت اموال مردم در نظام ولایتفقیه بیرون میزند نشان از شرایط بحرانی جامعه دارد. شرایطی که هر لحظه ممکن است با جرقهای از جانب بیسرپناهان و حاشیهنشینان، تمامیت نظام را به حاشیه رانده و حاکمان و غارتگران را به جای خود بنشاند.
افزایش قطره چکانی حقوق و سیلاب گرانی
در حالی که طبق مصوبه مجلس آخوندی افزایش حقوق امسال بهطور متوسط ۲۰درصد اعلام شده، افزایش هفتاد و هشتاد و صد درصدی قیمت مسکن همراه با سربه فلک کشیدن قیمت کالاهای اساسی، همچون سیلی هولناک مردم را در خود فرو برده است.
در جامعه ما که هنوز مردم از خسارات فجایع طبیعی مانند سیل و زلزله در سال اخیر رنج میبرند و در بسیاری از مناطق سیلزده در دمای بالای ۴۵درجه در چادر زندگی میکنند شوک افزایش ناگهانی قیمت ها میتواند ضایعات جبران ناپذیری به همراه داشته باشد.
پیداست که نظام ولایتفقیه با غارت سرمایههای ایران و ریختن دارو ندار مردم در تنور جنگطلبیهای منطقهای فقط به بقای حاکمیتش میاندیشد و هر گونه انتطار و امید به حل این مشکلات توسط دولت و نهادهای وابسته حکومتی دل بستن به محال است.
وحشت از پایان صبر مردم و آتش زیر خاکستر
وحشت از آتش زیر خاکستر و لبریز شدن کاسه صبر مردم تا آنجا پیش رفته است که صدای کارگزاران رژیم در مجلس را هم در آورده و پیوسته از خطر خیزش و خشم عمومی و برچیده شدن تمامیت رژیم توسط همین قشر غارت شده خبر میدهند..
رسانه حکومتی جهان صنعت روز ۱۷مرداد ۹۸ضمن ابراز وحشت از خشم و نفرت عمومی از نظام نوشت: «دولتمردان باید بدانند و در جریان باشند که «آستانه تحمل مردم» ناشی از کاهش ارزش پول ملی، کاهش ارزش داراییهایشان و گرانیهای افسارگسیخته خیلی وقت است از حد مجاز گذشته و اگر مسئولان اصرار دارند که بگویند صبرشان در برابر بیتعهدی اروپا تمام شده باید بگوییم که صبر و حوصله مردم نیز از این مشکلات اقتصادی و فسادها بهسر رسیده و البته این نارضایتیها دودش به چشم کشور و دولت [بخوانید نظام و حاکمیت]م یرود»
همین رسانه در همین شمار از قول محمدقلی یوسفی نوشت: «چه چیز موجب آن میشود که سیاستمدار سکوت مردم را نشانه رضایت آنان بداند؟ این در حالی است که این موضوع میتواند نشاندهنده آتش زیر خاکستر باشد و آتش بحران اقتصادی را شعلهورتر کند».
اگر این بحرانهای داخلی که نتیجه تاراج و بر باد دادن سرمایههای ملی و چپاول و باند های حکومتی است را با انزوای بیسابقه و بحرانهای بینالمللی که نتیجهٔ افشای جاهطلبی اتمی، موشکی و تروریسم گسترده رژیم توسط مقاومت است مورد بررسی قرار دهیم روشن میشود که رژیم ولایتفقیه در مرحله پایانی نه تنها هیچ راهحلی برای خلاصی از این بحرانها ندارد بلکه با خشم فرو خورده خلقی روبهرو شده است که سالیان با اعدام و شکنجه سرکوب شدهاند. و بر همه مردم روشن است که هر گونه گشایش در چارچوب این حکومت دل بستن به سراب است و تنها راهحل مشکل مسکن و همه مشکلات کشور اعم از اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی،آموزشی، فقط سرنگونی رژیم ولایتفقیه است.
و از این رو است که مقاومت ایران طی این سالیان با پرداخت بیشترین بها در جریان عمل ثابت کرده که منشاء تمام مشکلات داخلی و منطقهای بیتالعنکبوت خامنهای است و طی این مدت هیچگاه از این خط اصولی عدول نداشته است و کانونهای شورشی در تکامل همین مبارزه شکل گرفتهاند. کانونهایی که اراده کردهاند با اتکا به همین حاشیهنشینان و غارتشدگان نظام ولایت را به زیر کشیده و پرچم آزادی را در ایرانزمین به اهتزاز درآوردند.
ح.مرتضوی
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است