728 x 90

در باب تقاضای «اشد مجازات»! برای جوانان مسلح

قیام آبان۹۸
قیام آبان۹۸

«کسانی که به هر شکل از انحا با سلاح سرد و یا سلاح گرم و یا هر وسیله دیگری موجبات ترس، وحشت، تهدید، زورگیری در مکانهای عمومی و خصوصی، فضاهای عمومی و خصوصی، با چاقو، قمه، چماق، اسلحه با وسائط نقلیه و یا پیاده، فردی و یا جمعی مرتکب این‌گونه جرم و جنایت می‌شوند به اشد مجازات مندرج در قانون مجازات اسلامی محکوم و رسیدگی به این‌گونه جرم و جنایت خارج از نوبت حتی در روزهای تعطیل هم رسیدگی خواهد شد» (تابناک. ۱۸آبان۹۹).

«طرح تشدید مجازات تهدید کنندگان مردم»!

آنچه خواندید، یک طرح پیشنهادی است که از سوی ۵۳نمایندهٔ مجلس ولایی با نام «طرح تشدید مجازات تهدید کنندگان مردم»! برای تصویب به مجلس ارتجاع ارائه شده است. بر اساس این طرح کسانی که با سلاح دستگیر شوند:

۱ـ حکم «اشد مجازات»! [منظور اعدام] برای آنها در نظر گرفته می‌شود.

۲ـ به این اتهام خارج از نوبت و حتی در مواقع تعطیلی، به‌صورت سریع رسیدگی شده و حکم برای آنها صادر می‌شود.

یادی از روزهای خونین

فرهنگ وحشیانه و داعش‌گونه‌ای که در پشت این طرح وجود دارد، ذهن خواننده را بی‌اختیار به سالهای کشتار مخالفان نظام و از جمله مجاهدین در دههٔ شصت می‌برد. هنوز آن روزهای خونین، این حکم اسدالله لاجوردی، قصاب اوین را فراموش نکرده‌اند:

«ظرف مدت دو ساعت که از دستگیری می‌گذرد، محاکمه پایان می‌یابد و حکم صادر می‌شود و اجرا می‌گردد».

از این سنخ احکام موهن و وقیحانه در قوطی عطاری ولایت فقیه باز هم وجود دارد و حافظهٔ تاریخی مردم ما آنها را «نه می‌بخشد و نه فراموش می‌کند».

محمدی گیلانی: «اینها را که در خیابان تظاهرات مسلحانه می‌کنند در کنار دیوار همانجا آنها را گلوله بزنید. بدن مجروح این‌گونه افراد باغی نباید به بیمارستان برده شود، بلکه باید تمام کشته شوند. . . کشتن به شدیدترین وجه، حلق‌آویز کردن به فضاحت بارترین حالت ممکن و دست راست و پای چپ آنها بریده شود».

موسوی تبریزی: «اسیرش را باید کشت، زخمی‌اش را باید زخمی‌تر کرد که کشته شود. هر کس در برابر نظام بایستد، حکمش اعدام است».

حال نمایندگان ولایی مجلس ارتجاع که تک به تک با منقاش خامنه‌ای و گماشتگانش در شورای نگهبان گزینش شده‌اند، دوباره در جستجوی آن وحشانیت نهادینه شده در ذات این حکومت هستند. البته ارائهٔ چنین طرحی از جانب آنها زیاد مایهٔ شگفتی نیست؛ زیرا نمایندگانی که از صافی‌های ریزبافت شورای نگهبان رد می‌شوند، امتحان «التزام قلبی و عملی»به ولی‌فقیه داده‌اند؛ مهم‌تر این‌که در جنایت و چپاول این رژیم شرکت داشته و مدارج شقاوت را یکی پس از دیگری پیموده‌اند. به مصداق از «کوزه همان برون تراود که در اوست»درونمایهٔ خود را بروز می‌دهند ولی سؤال این است که چه ضرورتی حاکمیت ولایی را وادار کرده است که چنین طرحی را در روال تصویب در مجلس خود بگذارد؛ مجلسی که قرار بود اولویت آن رسیدگی به «معیشت مردم»! باشد.

برای پاسخ به سؤال باید به چند مؤلفه توجه کرد:

۱ـ هراس رژیم از مسلح شدن جوانان و شکل‌گیری مقاومت‌های مسلحانه در برابر حکومت.

۲ـ گوشمالی و مجازات تعدادی از عناصر سرکوبگر به وسیلهٔ جوانان شورشی

۳ـ وضعیت انفجاری جامعه و وحشت حاکمیت از بروز قیامی در ابعاد یا بزرگتر از قیام آبان

قانون مجازات اسلامی

چنین طرحی در حالی از سوی نمایندگان به مجلس داده می‌شود که قانون ضدبشری مجازات اسلامی این رژیم در سال۱۳۷۰ ماده‌های مشخصی را برای این منظور به تصویب رسانده است. به‌عنوان مثال در مادهٔ ۱۸۳ می‌نویسد: «هر کس که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد، محارب فی‌الارض و مفسد فی‌الارض می‌باشد. بر اساس تبصرهٔ ۳مادهٔ فوق میان سلاح سرد و سلاح گرم فرقی نیست.

مادهٔ ۱۸۶: هر گروه یا جمعیت متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند مادام که مرکزیت آن باقی است تمام اعضاء و هواداران آن، که موضع آن گروه یا جمعیت یا سازمان را می‌دانند و به‌نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالیت و تلاش مؤثر دارند محارب‌اند اگر چه در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند.

این همان قانونی است که فلاحیان با استناد به آن می‌گفت حتی اگر کسی برای خانهٔ تیمی مجاهدین نان خریده باشد، حکمش اعدام است. (۱)

بنابراین مشکل این رژیم نداشتن یا کمبود قانون برای مجازات کسانی که در فرهنگ منحط و داعشی آن، «محارب» یا «باغی» نامیده می‌شوند، نیست بلکه بیش از آنچه که نیاز دارد، قوانین ضدبشری از تصویب گذرانده؛ مشکل حاکمیت در آنجاست که دیگر این قوانین کارآیی ندارد و جوانان شورشی را نمی‌ترساند. بر اساس مؤلفه‌هایی که برشمردیم مردم و جوانان ایران‌زمین دریافته‌اند که تنها راه مقابله با زورگویی‌ها و جنایت‌های این حاکمیت قرون وسطایی، مسلح شدن و مجازات آمران و عاملان سرکوب است.

بدیهی است ارائهٔ چنین طرح‌هایی در مجلس ارتجاع برای تشدید مجازات مسلح شدن جوانان شورشی، نه تنها آنان را مرعوب نخواهد کرد، بلکه بیش‌از‌پیش تشجیع خواهد نمود.

پانوشت: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(۱) حسین دهباشی: همه کسانی که اعدام شدند با اسلحه دستگیر شده بودند؟

علی فلاحیان: نه همه‌شان شورش مسلحانه کرده بودند؛ اما خیلی‌هایشان خانه تیمی بود. ما می‌رفتیم آنجا یکی، دو تا اسلحه بیشتر نبود یا خیلی‌هایشان را در خیابان دستگیر می‌کردیم و اسلحه نداشتند.

ـ پس چگونه می‌شد مصداق شورش مسلحانه؟

ـ خب این‌ها جزو آن سازمان بودند.

ـ مگر نباید شخصاً دست به اسلحه برده باشند تا حکم محارب بگیرند؟

ـ نه، وقتی کسی عضو جریانی مسلحانه است، چه مسلح باشد چه نه، حکم محارب دارد.

ـ ولو این‌که با یک روزنامه دستگیر شده باشد؟!

ـ بله این‌ها جزو آن سازمان بودند و آمادگی عملیات داشتند، حالا ممکن است کسی امروز برود برای خانه تیمی نان بخرد، یکی برود مثلا امکانات دیگر تهیه کند ولی بالاخره جزو این‌هاست (از گفتگوی حسین دهباشی با علی فلاحیان، درباره اعدام‌های سال۶۷).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6ed16d49-f87e-4384-b15f-f56a4854a0c5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات