کودکان کار نماد تبهکاری حاکمیت آخوندی هستند، بهرغم سن کم هر روز در جستجوی قرصی نان با مشکلات بزرگی روبهرو هستند.
بهدلیل فقر سیاه خانواده مجبور به کار کردن در خیابانها، کوره پزخانهها، محلهای تفکیک و بازیافت زبالهها و... هستند.
کودکان معصوم و بیگناهی که در شرایط سخت و غیرانسانی ناگزیر به تحمل کارهای شاق شده؛ جانی میدهند تا نانی برای خانه بیاورند؛ نه از گرمای محبت مادر خبری هست و نه از تکیه گاهی به نام پدر و یا حتی سقفی برای زیستن.
به دوش کشیدن هزینه خانواده چالش بزرگی است که این کودکان هر روز میبایست در جامعهای پر از آسیبهای اجتماعی با آن دست و پنجه نرم کنند. برای کودکانی به سن آنها هر اشتباهی آنها را در مسیر بیبازگشت قرار میدهد.
وضعیت اسفبار کودکان کار در شرایطی است که ایران یکی از غنیترین کشورهای دنیا محسوب میشود، اما بهدلیل غارت و چپاول نهادینه شده در نظام آخوندی کودکان زیر فشار کار و تهیه معیشت خانواده پرپر میشوند.
بجای آغوش گرم مادر، بهجای نشستن پشت میز کلاس، کار در سرمای زمستان و گرمای تابستان بهخصوص در جنوب در گرمای بالای ۵۰درجه صحنههای دردناکی است که کودکان ایرانزمین روزمره با آن دست و پنجه نرم میکنند.
این البته همه فاجعه نیست چرا که بسیاری از آنها گرفتار باندها و دلالان سود پرست از جمله شهرداریهای رژیم شده و سرنوشت تاریکی در انتظارشان است.
واقعیت این است که این وضعیت تکان دهنده در شرایطی است که در بسیاری از کشورهای جهان آموزش، رایگان و اجباری است و دانشآموز از مرحله پیش دبستانی تا مرحله ورود به دانشگاه کارش فقط درس خواندن است.
آمار کودکان کار
آمار کودکان کار در ایران بر اساس آمار منتشر شده توسط رسانهها و مهرههای حکومتی ـ که بخشی از واقعیت را منعکس میکند ـ بین ۳تا ۷میلیون کودک گزارششده است و این در حالی است که به اعتراف رسانههای حکومتی هویت بسیاری از این کودکان ثبت نشده و تعداد آنها بیشتر است.
کودکان کار و آسیبهای کشنده
بنا بر گزارشات رسانهها و ان جی اوهای حکومتی ۹۰درصد کودکان کار در معرض تجاوز قرار دارند.
خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۲خرداد ۹۷به نقل از نایبرئیس هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان در نظام آخوندی مینویسد: «مسأله فقط بیسوادی، بازماندگی از تحصیل یا سوءتغذیه نیست؛ رخنه ویروس اچ.آی.وی، اعتیاد، افسردگی، خودزنی، خودکشی، آزارهای جنسی، خشونت کنترل نشده و... همگی آسیبهای نوظهوری است که کودکان کار را تهدید میکند».
استثمار کودکان کار توسط شهرداریها
بسیاری از این کودکان به شکل وحشیانهای توسط توسط شهرداریها و باندهای مافیایی حکومتی برای تفکیک و بازیافت زباله مورد بهرهکشی و استثمار قرار میگیرند و این جنایت در تهران و سایر شهرهای بزرگ به یک امر عادی تبدیل شده است.
استثمار وحشیانه کودکان کار توسط پیمانکاران وابسته به شهرداریها، آنچنان عیان است که هر از چند گاهی موضوع گزارشات رسانه ها و اعتراف مهرههای حکومتی میشود.
این کودکان در عین حال که مورد ستم و استثمار قرار میگیرند، اما بهطور مضاعف استثمار میشوند چرا که حقوق روزانه آنها کمتر از ۷۰درصد حقوق سایر کارگران عادی است. ولی مجبورند بسازند چرا که اگر هم اعتراضی به وضعیت اسفبار خود کنند در این نظام غارتگر صدایشان هرگز به جایی نمیرسد.
سهم کودکان کار از بازیافت زباله
سایت حکومتی تینیوز ۲۶خرداد در مطلبی با عنوان «چگونه زبالهگردی کودکان را حذف کنیم؟» نوشته است: «مطابق پژوهشی که توسط انجمن حکومتی حمایت از حقوق کودکان در شهر تهران انجام شده، سهم این کودکان از کل ارزش زبالههای قابل بازیافت شهر تهران کمتر از سه درصد است. قریب به ۴۷۰۰کودک در شهر به زبالهگردی اشتغال دارند. شغلی که در آن از هیچگونه حمایت اجتماعی ای برخوردار نیستند. بیش از ۷۰درصد این کودکان بهنحوی از انحا مورد آزار و خشونت قرار گرفتهاند.»
به اعتراف احمد میدری معاون وزیر کار دولت آخوند حسن روحانی: «گردش مالی تفکیک زباله در شهر تهران بیش از ۲هزار تا ۳هزار میلیارد تومان است، سهم شهرداری امسال به ۲۰۰میلیارد تومان میرسد، سهم نیروی کار از این اقتصاد ۳۰۰میلیارد تومان و بقیه سهم دلالآن (بخوانید پیمانکاران وابسته به شهرداری) است». (سایت تعاون آنلاین ۲۶خرداد ۹۸)
تنها راه رهایی مردم و کودکان ایرانزمین
ملاحظه میشود که در حاکمیت سیاه آخوندی برای کودکان کار هیچ آیندهای جز سوختن در آتش فقر و سیه روزی و ساختن با این شرایط هولناک وجود ندارد.
کودکان بردهای که با انواع توهین، تحقیر و ستم حکومتی مواجهاند، محصول و ثمرهٔ همین نظام، همین مناسبات فاسد حکومتی و همین حاکمیت هستند.
تنها زمانی میتوان به وضعیت فاجعهبار کودکان کار پایان داد که ایران غارت شده و فقر زده در پرتو آزادی و همبستگی ملی، بتواند بر زخمهای فرزندان و گلهای نو شکفته خود مرهمی بگذارد.
آری تنها در شرایطی آنها از این وضعیت هولناک خلاص میشوند که این رژیم به دست مردم و کانونهای شورشی با حمایت مقاومت سازمانیافته مردم به زبالهدان تاریخ انداخته شود.