728 x 90

22بهمن؛ اوج شکست و بحرانهای درونی

سخن روز
سخن روز

سه روز پس از نمایش حکومتی 22بهمن که خامنه‌ای گفته بود پاسخی خواهد بود به‌ تمامی مشکلات و تنگنا‌های داخلی و خارجی، می‌بینیم که این موضوع از قضا به‌نمایش شکست و عامل تشدید بحران درونی رژیم تبدیل شد. طرح موضوع کلی و مبهم «رفراندم» از جانب روحانی در این نمایش باعث شد که تنشها و بحرانهای درونی که تلاش می‌کردند بر آنها سرپوش بگذارند، یکباره بیرون بزند و برخی از مهره‌ها ضمن اعتراف به‌ بن‌بست مرگ‌آور رژیم روحانی را به‌ عدم کفایت و استبداد و... متهم کنند.

گرچه طرح موضوع «رفراندوم» از طرف روحانی بسیار دو پهلو و سربسته بود، اما برای هر دو باند روشن بود که روحانی از چه حرف می‌زند و تعدادی از سردمداران باند خامنه‌ای و حتی رسانه‌های باند خودش حرف روحانی را معنی کردند. روحانی گفت:

«قانون اساسی بن‌بستها را برداشته و ظرفیت بزرگی دارد و اگر در موضوعی با هم بحث داریم باید به‌ اصل 59مراجعه کنیم که طبق آن باید به‌ آرای مردم مراجعه کرد».

کیهان خامنه‌ای این سؤال را مطرح کرد که رفراندم مورد نظر روحانی بر سر چیست؟ و ارگان بسیج سپاه پاسداران (جوان ـ23بهمن) نوشت:

 «این سیاستمدار قدیمی در سالروز انقلاب، رفراندوم اصل59را توصیه کرد اما نگفت برای چه کاری؟ برای یک برجام دیگر؟»

البته روز بعد روحانی حرفهایی را که در نمایش 22بهمن زده بود تکمیل کرد و رسانه‌های باندش هم آن را به‌ بحث نظارت استصوابی علیه شورای نگهبان بالغ کردند.

رسانهٴ حکومتی آرمان (24بهمن) نوشت: «واقعیت این است که مسأله مهم نظارت استصوابی بر انتخابات مجلس‌ شورای اسلامی، ریاست‌جمهوری و خبرگان رهبری سؤال‌برانگیز بوده است» و «بسیاری از تحلیلگران و فعالان سیاسی از ناکارآمدی برخی نهادهای نظام سخن می‌گویند».

به این ترتیب در همان حرف کلی روحانی این همه تنش و رویارویی نهفته بود که توسط باند رقیب به سرعت بارز شد و تبدیل به‌ بحران دیگری گردید. علت این بحران را بایستی در تنگناهای فزایندهٴ داخلی و منطقه‌یی و بین‌المللی دید. دردی که خامنه‌ای می‌خواست با «قدرت‌نمایی» در نمایش 22بهمن آن را تسکین دهد و آن را خرج پاسخ قیام و پاسخ به‌ آمریکا و انزوای منطقه‌یی رژیمش کند اما به‌قول رسانه‌های حکومتی، روحانی در این سخنرانی آن سرمایه‌گذاری را نابود کرد و سودای پیروزی خیالی خامنه‌ای را به شکست تبدیل کرد.

رسالت ارگان باند مؤتلفه 24بهمن 96 نوشت:

«همه چیز برای یک قدرت‌نمایی بی‌نظیر در برابر دشمنان نظام مهیا بود اما بخشی از سخنان بی‌ربط رئیس‌جمهور در این مراسم، آب سردی بر این گرمی و آتش حضور بود. رئیس‌جمهور در این سخنان، حرف از «بن بست»، «رفراندوم» و وجود کینه‌های 40ساله به‌ میان آورد و همین سخنان در رسانه‌های خارجی و رسانه‌های وابسته به‌آن در داخل، بزرگ نمایی شد»

رضا سراج مهرة‌ اطلاعاتی رژیم گفت: آقای روحانی از کدام بن‌بست صحبت می‌کند که برای برداشتن آن، نیاز به‌ همه‌پرسی باشد؟ باید از ایشان پرسید؛ نظام به‌ بن‌بست رسیده یا ایده مرکزی دولت شما در اعتماد و تعامل با آمریکا؟».(سایت حکومتی مشرق‌- 22بهمن)

علت پایه‌یی این بحران و غوغایی که بعد از طرح «رفراندوم» در درون رژیم ایجاد شد این است که رژیم سرانجام و در انتهای شمارش معکوس 120روزهٴ ترامپ که بیش از 30روز آن گذشته است باید روشن کند به‌ چه سمتی خواهد رفت. به‌سمت خوردن زهر موشکی و منطقه‌یی یا کوتاه نیامدن و ایستادن در برابر خواست جامعهٴ جهانی و تحمل تحریمها و بازگشت به‌ نقطهٴ روز اول یعنی آغاز تحریمهای گسترده جهانی قبل از برجام.

در حرفهای قاسم سلیمانی که گفت «این زهر جان اسلام و جان ایران را کامل می‌گیرد، جان تشیع را می‌گیرد» دیدیم که سپاه و سایر دلواپسان به‌شدت با زهر موشکی و منطقه‌یی که شرط ادامه برجام است مقابله می‌کنند در حالی که باند روحانی آن را تنها راه خروج از بحرانهای مرگبار کنونی برای رژیم می‌دانند و اصرار دارند این «زهر» بایستی توسط خامنه‌ای در رگهای نظام جاری شود و اگر خامنه‌ای یا دیگران مخالفتی دارند بهتر است با رفراندوم حل کنیم. البته روحانی گمان می‌کند می‌تواند مانند نمایش انتخابات با سوار شدن روی موج خشم و تنفر مردم از ولایت فقیه و با بازی سوختة اپوزیسیون نمایی حرفش را به‌باند رقیب تحمیل کند تا از این طریق بخش بیشتری از ثروت و قدرت را به‌چنگ آورد.

از سوی دیگر شاهد بودیم در سومین روز مطرح شدن بحث رفراندوم توسط روحانی، احمدی‌نژاد در جلو دادگستری رژیم در اعتراض به‌ محاکمه غیرعلنی معاون خود (بقایی) ضمن روکردن دست رژیم در دستگیری، شکنجه و کشتن جوانان بی‌گناه در زندان با ادعای خودکشی، این بار شخص خامنه‌ای را هم مورد حمله قرار داد و گفت: «می‌خواهیم از این رفتار شکایت کنیم، به‌ کجا باید شکایت کنیم؟! جایی نیست، رهبری هم که می‌گویند مسئولیت عملکرد دستگاه قضایی و بقیه دستگاهها به‌عهده ایشان نیست. کسی که در دستگاه دولتی و حکومتی مورد ظلم واقع می‌شود چه کار باید بکند؟! به‌کجا باید مراجعه کند؟! به‌خودشان؟! اگر خودشان مورد اعتماد بودند که مشکلی پیش نمی‌آمد! چه راهی در برابر ملت باقی می‌ماند؟!»

اینها بیانگر اوج بحران در درون نظام ولایت فقیه است. وقتی کسی که 8سال رئیس‌جمهور نظام بود و خامنه‌ای قیمت سنگینی برای انتخابش داد اینطور در برابر او می‌ایستد و او را زیر سؤال می‌برد و می‌گوید مردم هیچ پناهی در این نظام ندارند، دیگر حساب بقیه روشن است. حرفهای احمدی‌نژاد و سایر کسانی که تا دیروز ولایت فقیه اصلی‌ترین مرز سرخشان بود و امروز لااقل در حرف از آن عبور کرده‌اند نشان می‌دهد که «عمود خیمه نظام» بیش از هر زمان متزلزل شده است و مردم چون هیچ پناهی در نظام ندارند خودشان بایستی اقدام کنند.

بنابراین در یک نگاه کلی هرم حاکمیت ولایت فقیه از پایین تا بالا دچار تشتت و بحران و شکاف و ریزش است. قاعدهٴ هرم که در هر حاکمیتی مردم هستند، سراپا مشتعل از تنفر و دشمنی با نظام حاکمند. از سوی دیگر جنگ قدرت بین باندهای چپاولگر حاکم، به‌ اوج خود رسیده و کسی که خامنه‌ای او را نزدیکترین فرد به‌خودش معرفی اکنون رودروی او ایستاده و مشروعیتش را زیر سؤال می‌برد.

در این شرایط فشارهای جهانی و در معرض خطر قرار گرفتن موجودیت برجام و چشم‌انداز بازگشت تحریمهای هسته‌یی، مستقیماًًًً موجب تسریع در فروپاشی اقتصادی شده و ارتش محرومان و گرسنگان را به‌ انفجار و طغیان می‌کشاند. اما از سوی دیگر تن‌دادن به‌ جام‌زهرهای بعدی، «جان نظام را می‌گیرد».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5ba880b0-8fdf-4e44-a075-3e014c839509"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات