728 x 90

۲۵میلیون دلار دزدی هم شد فساد؟!

فساد و اختلاس
فساد و اختلاس

در وزارت نفت زنگنه یک دزدی ۲۵میلیون دلاری کشف شده، زاکانی از باند خامنه‌ای می‌گوید اینهم شد دزدی؟ ما یک قلم ۷۲میلیارد دلار سرمایه‌های نفتی مشترک در فجیره را به باد دادیم! کسی صدایش در نیامد!

اصل دعوای زنگنه و زاکانی بر سر «تک خوری» است و نه بیشتر!

آیا می‌دانید این پول‌های «ناسور» شده هر کدام به تنهایی معادل دستمزد ۱۴میلیون کارگر ایرانی برای چند سال است؟

 

روز پنجشنبه ۳۰خرداد ۹۸علیرضا زاکانی نماینده رژیم در مصاحبه با تلویزیون شبکه ۳رژیم در پاسخ به سؤال مجری تلویزیون آخوندی که از کشف یک سرقت ۲۵میلیون دلاری در شرکت نفت سؤال می‌کرد گفت: «به اعتقاد من این بحث ۲۵میلیون دلار و از این حرفها اینها پول خرد است بگذارید کنار اینها را، بگذارید کنار اینهم چیییییی! پول است؟ اینهم پول است؟ این پولهایی که ازش می‌خواهم اسم ببرم که واقعاً مردم دارند محروم می‌شوند نسبت به اون و نوع کارهایی که هست...».

داستان از این قرار است که یکی از دست‌اندر کاران یا مدیران وزارت نفت که شرکت پوششی هم دارد در حال خارج کردن ۲۵میلیون دلار پول نقد از کشور بازداشت شده است (فارغ از علل بازداشت و مشکلات تنهایی خوری! که جای طرح جداگانه دارد) نفس این عمل آن‌چنان برای این نماینده رژیم کم ارزش و بی‌اهمیت است که حتی در بیان کم بودن میزان پول مربوطه کلمه کم می‌آورد!

این نوشته تلاش می‌کند به سه نکته بپردازد:

اول این‌که ۲۵میلیون دلاری که برای آخوندهای چپاولگر حتی ارزش مطرح شدن هم ندارد حقیقتاً چقدر پول است؟

دوم این‌که چرا ۲۵میلیون دلار کم است و پولی که کم نباشد، چیست و چقدر است؟

سوم این‌که حرف حساب زاکانی چیست؟ آیا او مخالف فساد است یا...؟

 

۲۵میلیون دلار یعنی چقدر پول؟

اولین نکته این‌که این ۲۵میلیون دلار ناقابل در همین مملکتی که ما در آن زندگی می‌کنیم چقدر پول است؟ اصلاً ارزش دارد یا ندارد؟

این پول با همان نرخ دلار ۱۳هزار تومانی دستمزد ۱۸سال یک کارگر است که حقوق پایه یک میلیون و پانصدهزار تومان می‌گیرد (البته چنین کارگری در این نظام باید خیلی خوشبخت باشد که اولاً کار دارد ثانیا دستمزدش همان دستمزد مصوب ۹۸است و ثالثا حقوقش هر ماه پرداخت می‌شود و به عقب نمی‌افتد) وگرنه کارگران قراردادی و موقت و امثالهم که کارشان با کرام‌الکاتبین است.

این میزان به اندازه ۱۰سال حقوق یک معلم با سابقه خدمت است! و...

 

پولی که زاکانی «پول» می‌داند، چقدر است؟

اکنون با همین حساب و کتاب جزیی باید دید آن پولی که در نظر زاکانی و دوستانش «پول» حساب می‌شود چقدر است؟ زاکانی که تشنه به دست آوردن امتیاز فروش مستقیم نفت در شرایط فعلی است تلاش می‌کند با رو کردن یکی دو چشمه از افتضاحات درون وزارت نفت، حریفش را آچمز کند از جمله می‌گوید ما قرارداد روزانه یک میلیون بشکه نفت خام از میادین مشترک با عراق داشتیم در غرب کارون که به شرکت سی ان پی سی چین و طرف چینی عملیات اجرایی آن لغو شد، علت آن‌هم دخالت زنگنه وزیر نفت روحانی بوده‌ است!

زاکانی در مورد قرارداد مشابه با برزیلی‌ها نیز عدد ۷۲میلیارد دلار سود (سالانه ۳میلیارد دلار) را مطرح می‌کند که با سیاست‌های دیکتاتوری محبوبش در یک پروژه مشترک با امارات متحده (بندر فجیره) از دست رفته است.

این میزان پول (۷۲میلیارد دلار) نیز معادل دستمزد ۵۲میلیون سال یک کارگر است! و اگر جامعه کارگری ایران را ۱۴میلیون نفر بدانیم (طبق آمارهای رسمی) با آن ۷۲میلیارد دلار می‌شد سه سال و هفت ماه دستمزد ثابت یک میلیون و پانصدهزار تومانی به تمامی ۱۴میلیون کارگر ایرانی پرداخت کرد!

با این حساب حق با زاکانی است که به آن ۲۵میلیون دلار اصلاً اعتنا هم نمی‌کند!‌

 

دعوای زاکانی با زنگنه بر سر چیست؟

و اکنون آخرین نکته. دعوای زاکانی و زنگنه بر سر چیست؟ آیا زاکانی مخالف فساد و حیف و میل کردن سرمایه‌های این مملکت است یا مشکل چیز دیگری است؟

در همان برنامه تلویزیونی آخوندها که در تاریخ ۳۰خرداد ۹۸از شبکه سه رژیم پخش شده است، مجری برنامه می‌گوید: « بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت می‌گویند زیر فشار هستند به‌دلیل این‌که نمی‌خواهند بابک زنجانیهای جدید درست بشود»

و از این‌سو منتقدان که زاکانی در این برنامه در نقش نوک حمله آن یکی تیم وارد شده است معتقدند: « از اینسو منتقدان معتقدند که ایشون آن‌چنان‌که باید تحرک به وزارت نفت نمیده که در دوران تحریم اشکالی در تأمین ارز برای کشور به‌وجود نیاید و درآمدهای کشور تا حد ممکن کم نشود».

ترجمه فارسی و بی‌شیله پیله حرف‌های این دو کارپرداز رژیم می‌شود این‌که: زاکانی می‌گوید مانند دوران تحریم قبلی نفت را کشتی کشتی و نفت‌کش نفت‌کش بده ما و نیروی انتظامی و بسیج و.... تا هر کداممان از یک گوشه‌یی مشغول قاچاق نفت بشویم و زنگنه می‌گوید ما خودمان چلاق نیستیم که نتوانیم از این کارها بکنیم به جای این‌که نفت را بدهم شماها بخورید خودم و باند خودم می‌خوریم!

شاید این استدلال خیلی نازل به‌نظر برسد اما اگر خوانندگان به‌خاطر داشته باشند سال ۹۳به‌علت این‌که پاسدار احمدی‌مقدم فرمانده وقت نیروی انتظامی مبلغ شش هزار و سیصد و سی و شش  میلیارد تومان پول نفت‌های فروخته شده را به صندوق دولت برنگردانده بود، از خدمت منفصل شد تا پس از خوابیدن سر و صدای دزدی میلیاردی‌اش به یک سمت نان‌ و آب دارتر منصوب شود. و این همان سومین نکته‌یی بود که این نوشته تلاش کرد روی آن متمرکز شود.

دعوای این روزهای زاکانی و زنگنه هم چیزی بیشتر از این نیست که زاکانی می‌گوید وسط این شلوغی تحریم و «شیر تو شیر»ی که به نظام حاکم است چندتا کشتی نفت خام هم بده ما و تمامی آن را خرج باند خودتان نکنید و این یکی می‌گوید برای اینکار باید هوای دولت ما را داشته باشید! همین و بس!

البته دعوایی که اکنون جریان دارد، یک دعوای خانوادگی است، دعوای بزرگتر البته بین مردم و هر دو باند حاکم در جریان است، مردمی که تلاش می‌کنند معضل دیکتاتوری و فساد و... را با سرنگونی کل نظام و برپایی یک حاکمیت ملی و مردمی از «بیخ» حل کنند، کاری که دستور روز مقاومت ایران و کانون‌های شورشی است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b2539c2d-5d5e-499e-b086-2d24f142f456"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات