سرانجام مهلت ثبت نام پنجمین دوره نمایش موسوم به انتخابات شوراهای شهر و روستا که از سی اسفند سال گذشته آغاز شده بود به پایان رسید.
در این میان اما، پدیدهيی که تعجب و بهت همگان را برانگیخت ثبت نام و نامزد شدن آقازادههای سرکردگان رژیم بود که با چنان موج شدیدی از نارضایتی در تمامی سطوح جامعه همراه شد که برخی از این آقازادههای فاسد مجبور به اعتراف شدند که از ثبت نام صرفنظر کردهاند یا اینکه استعفا خواهند داد.
نفرت و انزجار عمومی از این پدیده مشمئز کننده حاکمیت آخوندها در شبکههای مجازی آنچنان بالا گرفت که رسانههای حکومتی را وادار کرد که اینگونه تیتر بزنند که: شورای شهر فرصت جدید ”آقازادهها برای رسیدن به سهمشان از سفره انقلاب؟! “و ضمن معرفی بعضی از آنان از جمله پسر موسوی لاری وزیر کشور آخوند محمد خاتمی، فاطمه قاسمی دختر رستم قاسمی وزیر نفت دولت محمود احمدینژاد، فاطمه صالحی، فرزند عطاءالله صالحی فرزند فرمانده ارتش و مهدی خورشیدی، داماد محمود احمدینژاد، نوشتند ”آیا ثبت نام درصد قابل توجهی از 'آقازاده ها' در انتخابات مجلس دهم و شوراهای اسلامی شهر از سر تکلیف و برای خدمت است یا بهدنبال سهم خود از سفره انقلاب هستند؟ “.
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی رویداد 24 اینگونه اعتراف کرد که: «نامزدی سه فرزند سه تن از مقامهای فعلی و قبلی کشوری برای شورای شهر تهران، که منتسب به اصلاحطلبان یا دولت فعلی اند، موجی از واکنشهای منفی ایجاد کرد که ادامه بیم و هراس از پدیده ' آقازادگی ' است. خیلیها از این واهمه دارند که در بده بستانهای معاملاتی و غیراصولی در واپسین روزها و آخرین ساعتها، همان الگوی تجربه شده و شکست خورده دوباره تکرار شود و افراد بیکفایت و بیریشه، فقط بهدلیل داشتن پشتوانههای قبیلهای و فرقهیی در جلسههای پر سر و صدا زیر نام اصلاحات بنشینند».
ملاحظه میشود که فساد و تباهی تا کجا در تمامیت پیکره فاسد آخوندی رسوخ کرده است که حتی رسانههای دستنشانده هم دیگر قدرت دفاع از حاکمیت منحوس ولایتفقیه را ندارند».
اعتراف مطبوعات رژیم به نقش و موقعیت آقازادهها:
یکی دیگر از ارمغانهای رژیم ضدبشری آخوندی که با سرقت انقلاب ضدسلطنتی در ادبیات سیاسی میهن اشغال شده وارد شد واژه شومی بهنام آقازادهها بود که فارغ از هر گونه پیگیری قضایی در نتیجه رانتهای اقتصادی و غارت و چپاول اموال مردم، قدرت و ثروت هنگفت به جیب زدند.
برای استنباط بهتر و بیشتر از این پدیده شوم آخوندساخته به گوشهیی از اعترافهای سایت حکومتی فوری نیوز بسنده میشود:
«با شروع جنگ کم کم رانتها آغاز شد کسانی که بعدها آقازاده نامیده شدند با توجه به این فرصتها، بار خود را بستند! در شرایطی که کشور در حال جنگ و تحریم بود با استفاده از رانت دولتی در بازار اقتصادی وارد شدند و در شرایط خاص که دلار چند نرخی بود با آن رانت ها و کسانی که میشناختند از این راه میلیاردها پول بیت المال را به حسابها ی شخصی خود روانه کردند.
آقازادهها که بعد از جنگ همه کاره شده بودند به پشتوانه نام پدرشان میلیارد ها دلار کالا را بدون گمرک وارد کشور کردند فرودگاه پیام شاید یک مورد کوچک باشد و در صورت گرفتار شدن یکی از محمولهها صدها تلفن از طرف بعضی مقاماتزده میشد که این بار مال فلانی است، چرا این کار را کردید، سریعاً پرونده بسته شود و کالا ها ترخیص و دیگر نباید چنین موردی تکرار شود جالبتر از همه نیز اینکه افرادی که در این میان وظیفه خود را درست انجام داده بود نیز توبیخ میشدند.
بعضی افراد نیز با داشتن پولهایی که از طریق فساد به دست آورده بودند عدهیی را که میتوانستند اهداف آنها را به پیش ببرند را به سمت مجلس فرستادند و افرادی نالایق بر صندلی قانون گذاری قرار گرفتند تا از طریق مهرههای خود آنچه را که میخواهند تصویب و یا از اجرای شدن بعضی قوانین جلوگیری کنند و از این راه به بسیاری از اطلاعات مهم دست مییافتند، مثلاً خرید زمینهایی که قرار بود در آنها یک طرح اجرا شود که از این راه و فروش آن زمینها به دولت میلیارد ها تومان سود میکردند یا در بورس با استفاده از بعضی خبرهای خاص در شرکتهای مورد نظر سرمایهگذاری میکردند یا در زمان خاصی اقدام به واردات کالای میکردند که میفهمیدند که بهزودی آن کالا کم یاب میشود و بسیاری دیگر از این قبیل کارها».
این منبع حکومتی در ادامه اضافه میکند: «بعضی افراد با توجه به نفوذ خود وام های میلیاردی از بانکها ی دولتی گرفتند و با آن پول بانک خصوصی زدند یا آن پولهای را که وام گرفته بودند بهجای سرمایهگذاری در صنعت یا کشاورزی آن را در یک بانک دیگر سرمایهگذاری میکردند تا سود آن را دریافت نمایند و دیگر نه سود پول را پس دادند و نه اصل آن را و در زمانی که تنها شاید 10نفر بیش از 70 درصد کل وام های کشور را گرفته بودند و پس نمیدادند آنگاه دستگاههای نظارتی وارد کار شدند تا موضوع را بررسی نمایند و هر زمان که سعی شد تا بتوان بخشی از پولها را از این افراد پس گرفته شود دستگاههای مسئول با فشارهای بسیاری چه از داخل دولت یا خارج آن روبهرو شدند بر کناری یا حتی در مواردی ترور کردن افراد که موضوع را در دستور کار داشتند یکی از این فشارها بود.
در مقطعی دیگر آقازادهها به این نتیجه رسیدند که تنها نباید در بعد اقتصادی حضور داشت، باید که به عرصه سیاست نیز وارد شد و خودشان بهصورت مستقیم نه دیگر از پشت پرده همه چیز را مدیریت نمایند بهصورت گسترده با رانت دولتی بورس تحصیل برای خارج از کشور گرفتند بهویژه رشتههای مدیریت، اقتصاد و علوم سیاسی و در زمان تحصیل در خارج با سازمانهای اطلاعاتی این کشورها ارتباط بر قرار کردند و بعد از پایان رساندن تحصیلات با سازماندهی کامل آموزش دیده توسط سرویسهای اطلاعاتی خارجی به ایران باز گشتند و در داخل شروع به کادر سازی نمودند».
در این میان اما، پدیدهيی که تعجب و بهت همگان را برانگیخت ثبت نام و نامزد شدن آقازادههای سرکردگان رژیم بود که با چنان موج شدیدی از نارضایتی در تمامی سطوح جامعه همراه شد که برخی از این آقازادههای فاسد مجبور به اعتراف شدند که از ثبت نام صرفنظر کردهاند یا اینکه استعفا خواهند داد.
نفرت و انزجار عمومی از این پدیده مشمئز کننده حاکمیت آخوندها در شبکههای مجازی آنچنان بالا گرفت که رسانههای حکومتی را وادار کرد که اینگونه تیتر بزنند که: شورای شهر فرصت جدید ”آقازادهها برای رسیدن به سهمشان از سفره انقلاب؟! “و ضمن معرفی بعضی از آنان از جمله پسر موسوی لاری وزیر کشور آخوند محمد خاتمی، فاطمه قاسمی دختر رستم قاسمی وزیر نفت دولت محمود احمدینژاد، فاطمه صالحی، فرزند عطاءالله صالحی فرزند فرمانده ارتش و مهدی خورشیدی، داماد محمود احمدینژاد، نوشتند ”آیا ثبت نام درصد قابل توجهی از 'آقازاده ها' در انتخابات مجلس دهم و شوراهای اسلامی شهر از سر تکلیف و برای خدمت است یا بهدنبال سهم خود از سفره انقلاب هستند؟ “.
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی رویداد 24 اینگونه اعتراف کرد که: «نامزدی سه فرزند سه تن از مقامهای فعلی و قبلی کشوری برای شورای شهر تهران، که منتسب به اصلاحطلبان یا دولت فعلی اند، موجی از واکنشهای منفی ایجاد کرد که ادامه بیم و هراس از پدیده ' آقازادگی ' است. خیلیها از این واهمه دارند که در بده بستانهای معاملاتی و غیراصولی در واپسین روزها و آخرین ساعتها، همان الگوی تجربه شده و شکست خورده دوباره تکرار شود و افراد بیکفایت و بیریشه، فقط بهدلیل داشتن پشتوانههای قبیلهای و فرقهیی در جلسههای پر سر و صدا زیر نام اصلاحات بنشینند».
ملاحظه میشود که فساد و تباهی تا کجا در تمامیت پیکره فاسد آخوندی رسوخ کرده است که حتی رسانههای دستنشانده هم دیگر قدرت دفاع از حاکمیت منحوس ولایتفقیه را ندارند».
اعتراف مطبوعات رژیم به نقش و موقعیت آقازادهها:
یکی دیگر از ارمغانهای رژیم ضدبشری آخوندی که با سرقت انقلاب ضدسلطنتی در ادبیات سیاسی میهن اشغال شده وارد شد واژه شومی بهنام آقازادهها بود که فارغ از هر گونه پیگیری قضایی در نتیجه رانتهای اقتصادی و غارت و چپاول اموال مردم، قدرت و ثروت هنگفت به جیب زدند.
برای استنباط بهتر و بیشتر از این پدیده شوم آخوندساخته به گوشهیی از اعترافهای سایت حکومتی فوری نیوز بسنده میشود:
«با شروع جنگ کم کم رانتها آغاز شد کسانی که بعدها آقازاده نامیده شدند با توجه به این فرصتها، بار خود را بستند! در شرایطی که کشور در حال جنگ و تحریم بود با استفاده از رانت دولتی در بازار اقتصادی وارد شدند و در شرایط خاص که دلار چند نرخی بود با آن رانت ها و کسانی که میشناختند از این راه میلیاردها پول بیت المال را به حسابها ی شخصی خود روانه کردند.
آقازادهها که بعد از جنگ همه کاره شده بودند به پشتوانه نام پدرشان میلیارد ها دلار کالا را بدون گمرک وارد کشور کردند فرودگاه پیام شاید یک مورد کوچک باشد و در صورت گرفتار شدن یکی از محمولهها صدها تلفن از طرف بعضی مقاماتزده میشد که این بار مال فلانی است، چرا این کار را کردید، سریعاً پرونده بسته شود و کالا ها ترخیص و دیگر نباید چنین موردی تکرار شود جالبتر از همه نیز اینکه افرادی که در این میان وظیفه خود را درست انجام داده بود نیز توبیخ میشدند.
بعضی افراد نیز با داشتن پولهایی که از طریق فساد به دست آورده بودند عدهیی را که میتوانستند اهداف آنها را به پیش ببرند را به سمت مجلس فرستادند و افرادی نالایق بر صندلی قانون گذاری قرار گرفتند تا از طریق مهرههای خود آنچه را که میخواهند تصویب و یا از اجرای شدن بعضی قوانین جلوگیری کنند و از این راه به بسیاری از اطلاعات مهم دست مییافتند، مثلاً خرید زمینهایی که قرار بود در آنها یک طرح اجرا شود که از این راه و فروش آن زمینها به دولت میلیارد ها تومان سود میکردند یا در بورس با استفاده از بعضی خبرهای خاص در شرکتهای مورد نظر سرمایهگذاری میکردند یا در زمان خاصی اقدام به واردات کالای میکردند که میفهمیدند که بهزودی آن کالا کم یاب میشود و بسیاری دیگر از این قبیل کارها».
این منبع حکومتی در ادامه اضافه میکند: «بعضی افراد با توجه به نفوذ خود وام های میلیاردی از بانکها ی دولتی گرفتند و با آن پول بانک خصوصی زدند یا آن پولهای را که وام گرفته بودند بهجای سرمایهگذاری در صنعت یا کشاورزی آن را در یک بانک دیگر سرمایهگذاری میکردند تا سود آن را دریافت نمایند و دیگر نه سود پول را پس دادند و نه اصل آن را و در زمانی که تنها شاید 10نفر بیش از 70 درصد کل وام های کشور را گرفته بودند و پس نمیدادند آنگاه دستگاههای نظارتی وارد کار شدند تا موضوع را بررسی نمایند و هر زمان که سعی شد تا بتوان بخشی از پولها را از این افراد پس گرفته شود دستگاههای مسئول با فشارهای بسیاری چه از داخل دولت یا خارج آن روبهرو شدند بر کناری یا حتی در مواردی ترور کردن افراد که موضوع را در دستور کار داشتند یکی از این فشارها بود.
در مقطعی دیگر آقازادهها به این نتیجه رسیدند که تنها نباید در بعد اقتصادی حضور داشت، باید که به عرصه سیاست نیز وارد شد و خودشان بهصورت مستقیم نه دیگر از پشت پرده همه چیز را مدیریت نمایند بهصورت گسترده با رانت دولتی بورس تحصیل برای خارج از کشور گرفتند بهویژه رشتههای مدیریت، اقتصاد و علوم سیاسی و در زمان تحصیل در خارج با سازمانهای اطلاعاتی این کشورها ارتباط بر قرار کردند و بعد از پایان رساندن تحصیلات با سازماندهی کامل آموزش دیده توسط سرویسهای اطلاعاتی خارجی به ایران باز گشتند و در داخل شروع به کادر سازی نمودند».