728 x 90

صف بندیها در جنگ انتخابات

کشورهای عضو منطقه شینگن
کشورهای عضو منطقه شینگن
علاوه بر تشتت و از هم گسیختگی کل رژیم که در جنگ انتخابات از پرده بیرون افتاده، هر یک از دو جناح اصلی حاکم نیز در درون خود، گرفتار تشتت و دعواهای شدیدی هستند. از جمله اسدالله بادامچیان از سردمداران باند مؤتلفه طی تهاجم شدیدی به قالیباف، رئیسی را هم از ترکش حملات خود در امان نداشته و با طعنه به روشهای پاسدار قالیباف برای خرید رأی گفته است: «مردم ما نسبت به‌ سال٩٢ آگاهتر شده‌اند و آن مردمی که با کیک و ساندیس پای صندوق رأی می‌کشاندیم، دیگر نیستند یا دوره‌شان تمام شده است». (1).

اسدالله عسکراولادی از دیگر سردمداران باند مؤتلفه نیز وعده‌ها و شعارهای قالیباف و رئیسی را تخطئه کرده و گفته است: «مردم می‌فهمند که حرفهای رئیسی و قالیباف همه شعار است و آنها حتی برنامه هم ندارند، از کجا می‌خواهند یارانه را 3برابر کنند یا 250هزار تومان کارانه بدهند؟!». (2).
میرسلیم که کاندیدای همین باند مؤتلفه است به رئیسی و قالیباف به‌خاطر دادن وعدهای پوشالی در مورد افزایش یارانه‌ها حمله کرد و گفت ” «وعده چند برابر کردن یارانه‌ها غیرعلمی است. به‌جرأت می‌گویم که این تنها یک شعار برای به دست آوردن رأی عامه مردم است... برخی برای این‌که رأی عوام را جمع کنند این‌گونه شعارها را مطرح می‌کنند و کاری به تحقق آن هم ندارند».
میرسلیم احتمال کناره‌گیری خود از نمایش انتخابات را رد کرد و افزود: «ما همدیگر را تقویت می‌کنیم اما معنی سیاسی آن این نیست که به نفع همدیگر کنار برویم، زیرا معلوم نیست انصراف هر کدام از ما به نفع رقیب است یا ضرر او».
این حملات در حالی است که باند مؤتلفه زیر مجموعه جناح خامنه‌ای یا به قول خودشان اصول‌گرا محسوب می‌شود و در وهلهٴ اول به نظر می‌رسد طبیعی این بود که مؤتلفه اگر از قالیباف یا رئیسی، حمایت نمی‌کند، لااقل علیه روحانی موضع بگیرد.
اما حد و مرز یا وحدت و تضاد باندهای مختلف درون حاکمیت را نه اصول اعتقادی یا خطی و استراتژیک، بلکه منافع فردی و باندی تعیین می‌کند و در این مرحله از رقابتهای انتخاباتی، رقیب باند مؤتلفه روحانی نیست، بلکه قالیباف و رئیسی هستند و این موضع نیز، نه موضع فردی عسکراولادی و بادامچیان، بلکه موضع باند مؤتلفه است؛
باند خامنه‌ای که یک بار در سال 92، چوب تفرقه و تشتت خود را در باخت بازی انتخابات به باند رفسنجانی روحانی خورد، به نظر می‌رسید این بار درس گرفته و تمهیداتی برای ممانعت از تفرقه و تشتت و اتحاد حول یک کاندیدا، عملی سازد تا مانع خرد شدن آراء نیروهایش و پراکنده شدن آنها شود؛ آنها در همین رابطه تشکل موسوم به «جمنا» را راه‌اندازی کردند و راهکارهایی هم اندیشیدند تا حریفان به نفع کاندیدای مورد نظر خامنه‌ای کنار بکشند؛ اما در عمل یک بار دیگر اثبات شد که عنصر تعیین کننده در این رژیم، منافع فردی و باندی است نه توصیه‌ها و نصایح مراجعی نظیر مکارم شیرازی و نوری همدانی یا خواست و دستور خامنه‌ای ناتوان و طلسم شکسته!
شاهد بودیم که قالیباف حاضر نشد به‌درخواست «جمنا» تمکین کند و کنار بکشد، بلکه این جمنا بود که ناگزیر تمکین کرد و به‌طور مسخره‌یی، او و رئیسی را با هم به‌عنوان دو کاندیدای اصلی خود معرفی نمود! سپس اعلام ترکیب 6کاندیدا، که حاصل توافق دو باند اصلی برای چیدن میز بازی با آرایش 3 در برابر 3 بود، یک پرده از این نمایش به پایان رسید.
این آرایش و صف‌بندی، اکنون اگر ‌چه در کلیت و اساس تغییر نکرده، اما صفبندی درون هر جناح پررنگتر شده و مشخص گردیده که قالیباف و رئیسی و میرسلیم هر کدام معرف و نماینده یک باند و یک دار و دسته در درون باند خامنه‌ای هستند. در باند روحانی نیز با این‌که تشتت کمتری به‌چشم می‌خورد، اما در مناظرهٴ هفته گذشته روشن شد که اگر ‌چه جهانگیری، کاندیدای پوششی و چوب زیر بغل روحانی است، اما در عین‌حال متمایل به اصلاح‌طلبان درون نظام است و مدعی است تا حدود زیادی این جماعت را نمایندگی می‌کند.
قضاوتها و اظهارنظرهایی مانند این‌که جهانگیری در مناظره قویتر از روحانی ظاهر شد، اگر ‌چه عمدتاً به‌منظور توجیه وضعیت جهانگیری و اقدامی تدافعی در برابر حملات باند خامنه‌ای و مشخصاً قالیباف می‌باشد که روی پوششی بودن جهانگیری دست گذاشته بود؛ اما برجسته کردن این موضوع و حتی مطرح کردن فرضی کنار رفتن روحانی به نفع جهانگیری، توسط نوبخت سخنگوی دولت روحانی، طبعاً معنی و تأثیر خاص خود را در جهت تضعیف روحانی و تشتت در باند او دارد؛ واقعیتی که در آینده، آثار آن بیشتر ظاهر خواهد شد. (3)

اکنون و در حالی که تنها حدود دو هفته به موعد برگزاری نمایش انتخابات مانده، این سؤال مطرح است که باندهای رقیب با چه صفبندی و ترکیبی وارد صحنهٴ نهایی نمایش انتخابات می‌شوند و کدام کاندیداها کنار می‌روند؟
از قرائن چنین پیداست که در باند روحانی، جهانگیری و هاشمی طبا کنار خواهند رفت. ولی در طرف دیگر هر 3کاندیدا احتمالاً وارد انتخابات می‌شوند، مگر آن که میرسلیم یا در واقع باند مؤتلفه با گرفتن قول شراکت و دریافت سهم قابل توجهی از قدرت و ثروت کنار بکشد. به هر حال، چه نمایش 29اردیبهشت با 3 بازیگر یا با ۴بازیگر به اجرا درآید، شق محتملتر آن است که انتخابات به دور دوم کشیده شود و روحانی از این جناح و رئیسی یا قالیباف از آن جناح به دور دوم بروند. اما این فرض هم مطرح است که اگر باند خامنه‌ای صبر کرده و در آخرین فرصتها دریابد که توان دست یافتن به خواست حداکثری خود یعنی بیرون کشیدن رئیسی از صندوقها را با تقلب و مهندسی انتخابات ندارد و احتمال بدهد در چنین صورتی افسار مهار باندها از دستش خارج خواهد شد و فرصت قیام برای مردم فراهم خواهد شد، رئیسی را به نفع قالیباف از این نمایش بیرون بکشد.
اما بسا مهمتر از این‌که نمایش انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد یا نه؟ و مهمتر از این‌که نهایتاً کدام کاندیدا از صندوق بیرون خواهد آمد، این واقعیت حائز اهمیت است که در پی این نمایش، نظام ولایت‌فقیه به‌شدت ضعیفتر و بسیار پر شکافتر بیرون خواهد آمد. چرا که هیچ‌کدام از باندهای رژیم حاضر نیستند در تقسیم قدرت اندکی و ذره‌یی از منافع خود به نفع باند رقیب کوتاه بیایند درنتیجه شکاف درونی بسته نمی‌شود و همین بستری برای فوران خشم و اعتراض مردم و در نهایت قیام است.

پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سایت حکومتی آخرین خبر ـ 13 اردیبهشت 96
2 ـ سایت حکومتی رویکرد24 ـ 12 اردیبهشت 96
3 ـ «نوبخت دیروز در نشست خبری در پاسخ به سوالی درباره احتمال کناره‌گیری حسن روحانی به نفع اسحاق جهانگیری در انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: تاکنون هیچ تصمیمی گرفته نشده است» ـ ایرنا 13اریبهشت 96.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/315fa35c-0405-438e-82ba-69b4912f766f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات