در حالیکه لایحهٴ تحریمهای سنگین بر ضد رژیم، در آستانهٴ امضای رئیسجمهور آمریکاست، در رسانههای نظام شاهد ابراز نگرانی بهخاطر سلسلهای از موضعگیریها و تحولات علیه رژیم هستیم.
آیا بهواقع این واکنشها را باید در چارچوب ابراز نگرانی ارزیابی کرد؟ یا هشدار و اقدام متقابل از طرف رژیم است؟
واقعیت این است که در تعادل قوای کنونی، صحبت از «هشدار و اقدام متقابل» از سوی رژیم غیرواقعی و موضوعی ذهنیست. شاید بهتر باشد اینطور سؤال کنیم که: واکنش رژیم چه میتواند باشد؟
برای پاسخ کافی است به فرهنگی که رسانههای رسمی رژیم در این رابطه بکار میبرند توجه شود. برای مثال تلویزیون رژیم میگوید: «گستاخی جدید». در حالیکه اگر واکنش جدی رژیم رویارویی واقعی بود، چه نیازی به این فرهنگ؟ روراست میگفت در برابر این تحریمها میایستیم، کوتاه هم نمیآییم! اما وقتی به جای حرف و موضعگیری جدی، شعار میدهد، معلوم است که دستش خالی است.
البته در اخبار شاهد نمونههایی هستیم مبنی بر مقابلهجویی توسط رژیم. مثلاً در مقابله با تحریمها که طرح 16مادهای دادند، یا اظهارات قاسم سلیمانی که گفته در سوریه در مرز اردن تلاشهای آمریکا را با شکست روبهرو کردیم و...
در مورد طرح 16مادهای کمیسیون نظارت بر برجام رژیم! اولاً از مدتها پیش که بحث تحریمها روی میز آمد، گفتند مجلس پاسخ محکم میدهد، طرح 3فوریتی را علم کردند و... اما مدتی که گذشت خبری نشد. بعد هم طرح 3فوریتی آنها تبدیل شد به یک فوریتی. بعد هم مجلس و نمایندگانش به تعطیلات رفتند!.
اگر میخواهید به یک موضوع مهم مانند ”مادر تحریمها “ پاسخ محکم بدهید، دیگر تعطیلات چه مفهومی دارد؟ در آخر هم گفتند که اقدام محکم ما، تحریم تعدادی از مقامات آمریکاست! که تبدیل هم شد به موضوع طنز در فضای مجازی و جامعه.
در مورد همین طرح 16مادهای هم که 10مرداد 96 اعلام کردند، لاریجانی به تلویزیون رژیم آمد و گفت: «طرحی در مجلس مطرح هست که الآن کلیتش در کمیسیون تصویب شده. در حال بررسی جزئیات هستند که من به آقای بروجردی گفتم. جلسه فوقالعاده بگذارند و بررسی کنند. هفته آینده سهشنبه و چهارشنبه فرصت هست. امیدواریم کمیسیون برسونه به آنزمان و ما آن را مورد بررسی در صحن مجلس قرار بدهیم».
یعنی تماماً اما و اگر و شاید و امیدواریم برسانند هست. از طرفی و مهمتر، هیچ جزئیاتی از این طرح 16مادهای را علنی نکردند! که اتفاقاً همین موضوع هم به کشمکش باندی تبدیل شده است. رسانههای رژیم میگویند در حالیکه آمریکا رو و علنی، مرحله به مرحله تحریمها را بر ضد ما پیش میبرد، چرا ما بعد از این همه مدت که یک 16مادهای آماده کردیم، حتی یک مادهاش را هم علنی نمیکنیم؟
البته علت روشن است. مگر کاری میتوانند بکنند که علنی کنند؟ در فرض سقف حرفهایشان این موضوع مسخره میتواند باشد که بگویند چند مقام آمریکایی رو تحریم کردیم! اینکه چیزی نیست جز تمسخر و مهر تأیید بر اینکه دستشان خالی است.
در مورد حرفهای قاسم سلیمانی هم که گفت در مرز اردن ابتکارعمل را به دست گرفتیم، اتفاقاً دیشب تیلرسون تأکید کرد که آتشبسی که با روسیه توافق کردیم تا در این منطقه برقرار شود، کماکان پابرجاست. (این یعنی ابتکارعمل دست آمریکا و روسیه هست) بعد هم تأکید کرد: رژیم ایران باید پاسداران و مزدورانش را از سوریه بیرون بکشد. در مورد اسد هم گفت که هیچ جایی در آینده سوریه ندارد. بنابراین پر واضح است که این حرفهای رژیم، تنها دود و دم و سرخ کردن صورت با سیلی است.
حالا ممکن است این سؤال پیش بیاید که با توجه به اینکه وزیر خارجه آمریکا شبیه این حرفها را قبلاً هم گفته است و رژیم هم هنوز در سوریه هست، یعنی علیالقاعده آثاری از اقدامات جدی که صحبت میشود نیست. بنابراین چرا رژیم باید از این حرفها نگران باشد؟
در اینجا دو نکته مهم هست:
نکته اول مسیر و پیوستگی تحولات هست. یعنی اینکه یکباره جهشی در مواضع رخ نمیدهد. مواضع قبلی وزیر خارجه آمریکا هم، سرجای خودش مهم بود. چون مسیری را رسم میکرد که به نقطه امروز رسید. مسیری سراپا در تقابل با منافع رژیم.
از طرف دیگر؛ تا الآن آمریکا بهویژه در سوریه، درگیر داعش بود. (البته هنوز هم هست) اما الآن که داعش بعد از موصل و الآن هم رقه، به نقاط پایانی خودش نزدیک میشود، این مواضع تیلرسون مرحله بعد از داعش را ترسیم میکند. اینکه اسد جایی در حکومت آینده سوریه ندارد، و رژیم ایران باید نیروهایش را از سوریه خارج کند.
از سوی دیگر، در حال حاضر در لایحه تحریمهای رژیم در آمریکا، روسیه هم کنار رژیم شامل تحریمهای سنگین میشود. روسیهای که در اقتصادش با مشکلات جدی روبهرو است و بهشدت نیاز به معامله برای توقف این تحریمها دارد. برای همین این موضوع میتواند اهرمی برای معامله در مورد سوریه و مسائل دیگری مثل اوکراین بشود. برای همین هم دیشب تیلرسون میگفت: «ما با روسیه کار میکنیم تا که به سوریهای که کشوری متحد باشد برسیم». در گام بعد هم شرط میگذارد که روسیه باید حمایت خودش را از رژیم اسد و ایران بردارد.
نکته دوم؛ اظهارات دیروز تیلرسون، بعد از تصویب قوی تحریمهای سخت برضد رژیم در مجلس نمایندگان و سنای آمریکاست. همچنین بعد از اعلام سیاست تغییر رژیم توسط تیلرسون و متیس.
برای همین، این موضعگیری در امتداد مسیری است که تماماً بر ضد رژیم ترسیم شده است.
آیا بهواقع این واکنشها را باید در چارچوب ابراز نگرانی ارزیابی کرد؟ یا هشدار و اقدام متقابل از طرف رژیم است؟
واقعیت این است که در تعادل قوای کنونی، صحبت از «هشدار و اقدام متقابل» از سوی رژیم غیرواقعی و موضوعی ذهنیست. شاید بهتر باشد اینطور سؤال کنیم که: واکنش رژیم چه میتواند باشد؟
برای پاسخ کافی است به فرهنگی که رسانههای رسمی رژیم در این رابطه بکار میبرند توجه شود. برای مثال تلویزیون رژیم میگوید: «گستاخی جدید». در حالیکه اگر واکنش جدی رژیم رویارویی واقعی بود، چه نیازی به این فرهنگ؟ روراست میگفت در برابر این تحریمها میایستیم، کوتاه هم نمیآییم! اما وقتی به جای حرف و موضعگیری جدی، شعار میدهد، معلوم است که دستش خالی است.
البته در اخبار شاهد نمونههایی هستیم مبنی بر مقابلهجویی توسط رژیم. مثلاً در مقابله با تحریمها که طرح 16مادهای دادند، یا اظهارات قاسم سلیمانی که گفته در سوریه در مرز اردن تلاشهای آمریکا را با شکست روبهرو کردیم و...
در مورد طرح 16مادهای کمیسیون نظارت بر برجام رژیم! اولاً از مدتها پیش که بحث تحریمها روی میز آمد، گفتند مجلس پاسخ محکم میدهد، طرح 3فوریتی را علم کردند و... اما مدتی که گذشت خبری نشد. بعد هم طرح 3فوریتی آنها تبدیل شد به یک فوریتی. بعد هم مجلس و نمایندگانش به تعطیلات رفتند!.
اگر میخواهید به یک موضوع مهم مانند ”مادر تحریمها “ پاسخ محکم بدهید، دیگر تعطیلات چه مفهومی دارد؟ در آخر هم گفتند که اقدام محکم ما، تحریم تعدادی از مقامات آمریکاست! که تبدیل هم شد به موضوع طنز در فضای مجازی و جامعه.
در مورد همین طرح 16مادهای هم که 10مرداد 96 اعلام کردند، لاریجانی به تلویزیون رژیم آمد و گفت: «طرحی در مجلس مطرح هست که الآن کلیتش در کمیسیون تصویب شده. در حال بررسی جزئیات هستند که من به آقای بروجردی گفتم. جلسه فوقالعاده بگذارند و بررسی کنند. هفته آینده سهشنبه و چهارشنبه فرصت هست. امیدواریم کمیسیون برسونه به آنزمان و ما آن را مورد بررسی در صحن مجلس قرار بدهیم».
یعنی تماماً اما و اگر و شاید و امیدواریم برسانند هست. از طرفی و مهمتر، هیچ جزئیاتی از این طرح 16مادهای را علنی نکردند! که اتفاقاً همین موضوع هم به کشمکش باندی تبدیل شده است. رسانههای رژیم میگویند در حالیکه آمریکا رو و علنی، مرحله به مرحله تحریمها را بر ضد ما پیش میبرد، چرا ما بعد از این همه مدت که یک 16مادهای آماده کردیم، حتی یک مادهاش را هم علنی نمیکنیم؟
البته علت روشن است. مگر کاری میتوانند بکنند که علنی کنند؟ در فرض سقف حرفهایشان این موضوع مسخره میتواند باشد که بگویند چند مقام آمریکایی رو تحریم کردیم! اینکه چیزی نیست جز تمسخر و مهر تأیید بر اینکه دستشان خالی است.
در مورد حرفهای قاسم سلیمانی هم که گفت در مرز اردن ابتکارعمل را به دست گرفتیم، اتفاقاً دیشب تیلرسون تأکید کرد که آتشبسی که با روسیه توافق کردیم تا در این منطقه برقرار شود، کماکان پابرجاست. (این یعنی ابتکارعمل دست آمریکا و روسیه هست) بعد هم تأکید کرد: رژیم ایران باید پاسداران و مزدورانش را از سوریه بیرون بکشد. در مورد اسد هم گفت که هیچ جایی در آینده سوریه ندارد. بنابراین پر واضح است که این حرفهای رژیم، تنها دود و دم و سرخ کردن صورت با سیلی است.
حالا ممکن است این سؤال پیش بیاید که با توجه به اینکه وزیر خارجه آمریکا شبیه این حرفها را قبلاً هم گفته است و رژیم هم هنوز در سوریه هست، یعنی علیالقاعده آثاری از اقدامات جدی که صحبت میشود نیست. بنابراین چرا رژیم باید از این حرفها نگران باشد؟
در اینجا دو نکته مهم هست:
نکته اول مسیر و پیوستگی تحولات هست. یعنی اینکه یکباره جهشی در مواضع رخ نمیدهد. مواضع قبلی وزیر خارجه آمریکا هم، سرجای خودش مهم بود. چون مسیری را رسم میکرد که به نقطه امروز رسید. مسیری سراپا در تقابل با منافع رژیم.
از طرف دیگر؛ تا الآن آمریکا بهویژه در سوریه، درگیر داعش بود. (البته هنوز هم هست) اما الآن که داعش بعد از موصل و الآن هم رقه، به نقاط پایانی خودش نزدیک میشود، این مواضع تیلرسون مرحله بعد از داعش را ترسیم میکند. اینکه اسد جایی در حکومت آینده سوریه ندارد، و رژیم ایران باید نیروهایش را از سوریه خارج کند.
از سوی دیگر، در حال حاضر در لایحه تحریمهای رژیم در آمریکا، روسیه هم کنار رژیم شامل تحریمهای سنگین میشود. روسیهای که در اقتصادش با مشکلات جدی روبهرو است و بهشدت نیاز به معامله برای توقف این تحریمها دارد. برای همین این موضوع میتواند اهرمی برای معامله در مورد سوریه و مسائل دیگری مثل اوکراین بشود. برای همین هم دیشب تیلرسون میگفت: «ما با روسیه کار میکنیم تا که به سوریهای که کشوری متحد باشد برسیم». در گام بعد هم شرط میگذارد که روسیه باید حمایت خودش را از رژیم اسد و ایران بردارد.
نکته دوم؛ اظهارات دیروز تیلرسون، بعد از تصویب قوی تحریمهای سخت برضد رژیم در مجلس نمایندگان و سنای آمریکاست. همچنین بعد از اعلام سیاست تغییر رژیم توسط تیلرسون و متیس.
برای همین، این موضعگیری در امتداد مسیری است که تماماً بر ضد رژیم ترسیم شده است.
نمونه دیگر، گزارش جدید عفو بینالملل است که دیروز 10مرداد منتشر شد. تیتر این گزارش این است: «ایران: سرکوب بیرحمانه و خشونتآمیز علیه فعالان حقوقبشر تحت [ریاست جمهوری] روحانی». بعد هم در آن به موارد وحشیگری و نقض حقوقبشر رژیم اشاره کرده است.
گزارش عفو بعد از تصویب این لایحه هست و در تیترش هم تأکید دارد: سرکوب و خشونت تحت ریاستجمهوری روحانی!
یعنی بهروشنی بر جنایات خود روحانی در زمینهٴ حقوقبشر هم تأکید میکند و در واقع تمامیت این رژیم را در معرض پیامدهای نقض حقوقبشر قرار میدهد و راه اجرای تحریمها را هموار میکند.
بنابراین از هر طرف که نگاه میکنیم، فشارهای خردکننده روی رژیم در حال اوج گرفتن است، در حالیکه دست رژیم هم در واکنش به هیچجا نمیرسد.
گزارش عفو بعد از تصویب این لایحه هست و در تیترش هم تأکید دارد: سرکوب و خشونت تحت ریاستجمهوری روحانی!
یعنی بهروشنی بر جنایات خود روحانی در زمینهٴ حقوقبشر هم تأکید میکند و در واقع تمامیت این رژیم را در معرض پیامدهای نقض حقوقبشر قرار میدهد و راه اجرای تحریمها را هموار میکند.
بنابراین از هر طرف که نگاه میکنیم، فشارهای خردکننده روی رژیم در حال اوج گرفتن است، در حالیکه دست رژیم هم در واکنش به هیچجا نمیرسد.