728 x 90

مراسم تنفیذ روحانی یا نمایش درماندگی و بن‌بست؟

سخن روز
سخن روز
تلاش بسیاری شده بود که مراسم تنفیذ حسن روحانی در بیت علی خامنه‌ای، نمایشی از وحدت بین ولی‌فقیه و رئیس‌جمهور نظام باشد، اما این نمایش وحدت بسیار سست و شکننده بود، قبل از ورود به‌اظهارات آنها، توجه به‌این نکته می‌تواند روشنگر باشد که هیچ‌یک از رئیس‌جمهورهای قبلی رژیم، دورهٴ خود با ولی‌فقیه را به‌مسالمت سر نکردند و همهٴ آنها پس از طی دورهٴ خود، مخالف و مغضوب شدند؛ از همین رو برخلاف رسم متداول در همه‌ کشورها که در مراسم شروع به‌کار رئیس‌جمهور جدید، رؤسای جمهور قبلی در صدر مجلس حضور می‌یابند، در مراسم تنفیذ روحانی، خاتمی مانند سه دورة‌ قبلی هم‌چنان مغضوب و ممنوع‌الحضور بود؛ رفسنجانی هم بر اثر مرگی مشکوکی ممنوع‌الحضور شده بود و احمدی‌نژاد هم که زمانی سوگلی ولی‌فقیه محسوب می‌شد، توسری خورده و تحت تعقیب میان جمعیت نشسته بود و موسوی نخست‌وزیر دورهٴ خامنه‌ای هم هفتمين سال حبس خانگی خود را می‌گذراند.

در نمایش تنفیذ روحانی و خامنه‌ای هر کدام حرفهای خودشان را که در تعارض با حرف طرف دیگر بود زدند شاید تفاوت این بار این بود که هر کدام سس مورد علاقه طرف دیگر را هم به ‌اظهارات خود می‌افزودند.

روحانی رو در روی ولی‌فقیه از جمهوریت دم زد و آرای خود را به‌رخ او کشید: «ما آموخته‌ایم که جمهوری اسلامی ایران ترکیبی یکپارچه از جمهوریت و اسلامیت است و نباید هیچ‌یک از آن دو را نادیده گرفت. میزان رأی ملت است و ملت از طریق صندوق رأی، نظر خود را در مورد سیاست‌ها و شیوه‌های ادارهٴ کشور اعلام می‌کند».

در مقابل، خامنه‌ای بر حفظ و تقویت «هویت اسلامی و انقلابی» تأکید کرد و وظیفة روحانی را «اقامه دین، احیای دین، ایجاد حاکمیت دین خدا» که تماماً اسم مستعار استبداد ولایت فقیه هستند دانست و به ‌او گوشزد کرد که «در مقابل دین‌ستیزها و قانون‌شکنیها آرام ننشینید، بی‌تفاوت نمانید!».

روحانی «برجام» را «نشان حسن‌نیت جمهوری اسلامی ایران برای تعامل سازنده و مؤثر در سطح بین‌المللی» توصیف کرد و با به‌ رخ کشیدن آرای خود تلویحاً بر ادامه برجام و برجامهای بعدی تأکید نمود، «با اعتماد به‌نفس بیشتر از گذشته، تحت عنوان «تعامل سازنده و مؤثر با جهان در چارچوب قانون اساسی» تأکید کرد. روشن است که روحانی سس «قانون اساسی» یعنی ولایت فقیه را برای قابل شرب کردن جام‌های زهر بعدی به‌ حرفهایش افزوده است.

خامنه‌ای اما هیچ اشاره‌یی به‌ برجام نکرد، دربارهٴ تعامل هم آن را بنا‌به‌ سلیقة خود تعریف نمود که معنی آن ادامه سیاست صدور تروریسم در کشورهای منطقه است: «جهت‌گیری دوم تعامل گسترده با دنیاست. این درست نقطهٴ مقابل آن چیزی است که دشمنان ما و سلطه‌گران عالم دنبالش هستند، ما می‌توانیم با دنیا ارتباطات وسیع و گسترده‌یی داشته باشیم؛ هم به‌ ملتها و دولتهای دیگر کمک کنیم، هم از کمک آنها بهره‌مند بشویم».

به‌رغم این نقاط افتراق، خامنه‌ای و روحانی، نقاط مشترک هم داشتند؛ اولاً هر کدام، از موقعیت حساس و خطرناک رژیم ابراز وحشت کرد، اما هر یک دیگری را مسئول و مقصر ایجاد این وضعیت دانست و راهی جدا برای مقابله با آن ارائه نمود.

خامنه‌ای سخنرانی خود را با این‌که این روزها، «روزهای مهم تعیین‌کننده‌یی است» آغاز کرد و افزود: «یکی از نکاتی که بنده اصرار دارم تکرار کنم و نگذارم از ذهن کسی بیرون برود حضور دشمن و ترفندهای دشمن است. نباید خوابتان ببرد نباید مراقبت را نباید فراموش کنید! در همهٴ امور، مسئولان، مخاطبان اول این سخن هستند».

خامنه‌ای به‌عنوان راه‌کار حفظ رژیم، به ‌آخوند روحانی گوشزد کرد که باید هوای نیروهای سرکوبگر و «آتش به‌اختیار» رژیم را داشته باشد: «قدر نیروهای انقلابی و پر انگیزه را هم بدانید به‌ همهٴ مسئولان من سفارش می‌کنم، نیروهای مؤمن، پرانگیره و انقلابی اینها کسانی هستند که در مشکلات، کشور را حفظ می‌کنند، دفاع می‌کنند، سینه سپر می‌کنند، قدر اینها را بدانید!».

در مقابل روحانی تلویحاً خود ولی‌فقیه دیکتاتور را عامل اصلی اوضاع بحرانی کنونی معرفی کرد و با ابراز وحشت از چشم‌انداز انفجار اجتماعی و سقوط هشدار داد: «در نظامهای دیکتاتوری، چون حکومت خود را فارغ از خواست مردم می‌داند، امکان انطباق حکومت با تحولات اجتماعی از بین می‌رود، لذا با یک انقلاب یا شورش، حاکمان گویا ناگهان از خواب بیدار می‌شوند و تازه صدای مردم را می‌شنوند».

نکتة جالب این‌که خامنه‌ای هم متقابلاً روضهٴ تحمل و انتقادپذیری برای روحانی خواند: «از نظرات مخالف آشفته نشوید، بگذارید مخالفان اگر نظری دارند، انتقادی اگر دارند، بگذارید انتقاد کنند!».

اما نکتة اصلی در بن‌بست و درماندگی نظام این‌که به‌رغم آن که تحریمهای جدید آمریکا، ولوله براندازی بر سرتاسر رژیم انداخته و به‌رغم این‌که آخوند جنتی صراحتاً گفته است: «مهمترین مشغلة رهبر نگرانی از براندازی است» اما نه خامنه‌ای و نه روحانی هیچ کدام به ‌این مسأله نپرداختند. روحانی به ‌اشاره‌یی گذرا اکتفا کرد و «گذر از دشوارترین تحریمها با ترکیبی از قدرت دیپلوماسی و برخورداری از توان بازدارنده دفاعی» را از طریق «تعامل سازنده و مؤثر با جهان» امکانپذیر دانست.

خامنه‌ای نیز اگر ‌چه لفظ تحریم را به ‌زبان آورد، اما منظورش نه تحریمهای جدید، بلکه تحریمهای قبلی بود و ادعا کرد:‌ «تحریمها موجب شد که ما چشممان بر روی امکانات خودمان باز شد». وی سپس به‌طور مسخره‌یی افزود:‌ «جمهوری اسلامی امروز به‌مراتب قویتر و مقتدرتر از سالهای اول است با وجود این‌همه تحریم، با وجود این‌همه دشمنی!» اگر تحریمها به‌ راستی باعث قویتر شدن رژیم می‌شود، در این صورت معلوم نیست این همه ناله و فریاد از بدعهدی آمریکا برای چیست؟

نتیجه این‌که مراسم تنفیذ که به‌عنوان یکی از مهمترین آیینهای رسمی رژیم، می‌بایست چشم‌انداز آتی رژیم در آن ترسیم می‌شد، به‌ نمایش شقه و جنگ قدرت و تزلزل و بحران‌زدگی نظام ولایت فقیه و همچنین به ‌نمایشی از ابراز وحشت از شرایط پیش رو تبدیل شد. ولی‌فقیه ارتجاع با تلویحی گویاتر از تصریح، به‌ کانون وحشت رژیم اشاره کرد و گفت: «دشمن همه توان خودش را به‌ کار برده که شما را نابود کند. تعامل بین‌المللی نباید ما را از این نکته که دشمنانی هستند که به‌ نابودی ما کمر بسته‌اند، نباید غافل کند».

راستی این کدام دشمن است که «تعامل بین‌المللی» نمی‌تواند جلو آن را بگیرد. دشمنی که به‌ نابودی رژیم ضدبشری کمر بسته است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c8c65b6f-01d4-4426-9778-d63ecc81e724"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات