روزنامههای باند حسن روحانی و شرکایش در اولین روز ماه شهریور، در تیترهای صفحات اول خود به دعواهای سهم خواهانه و کشمکشهای باندی پرداخته اند:
آرمان:قدرت الله علیخانی: فراکسیون امید برای بیطرف تلاش نکرد
آرمان: پشت روحانی را خالی نکنید
آفتاب یزد: بازتاب منفی انتصاب جدید رئیس جمهور: اختراع پست برای اینکه نهاوندیان هم باشد
آفتاب یزد: مجلسیها آسیب شناسی کنند؛ چرا بیطرفها رأی نمیآورند
جمهوری اسلامی: به نام اعتدال به کام انحصار
همدلی: مجلس آرای بازشماری شده عباس آخوندی را اعلام کرد، تشکیک در آرای اعتماد
همدلی: با بالا گرفتن بحث و جدلها درباره ایجاد نهاد معاونت
اقتصادی: چه کسی فرمانده ستاد اقتصاد کشور میشود؟
در روزنامههای هر دو باند حاکم، برجام موضوع مشترک دعواهای باندی و دود و دم علیه آمریکا است:
آرمان: هشدار صالحی به آمریکا درباره خدشهدار شدن برجام: ۵روزه غنیسازی 20درصد را آغاز میکنیم
آفتاب یزد: علی اکبر صالحی: سر و صدا کردند اما مظلومانه چیزی نگفتیم
اطلاعات: صالحی: امکان از سرگیری غنیسازی 20درصدی طی ۵روز فراهم است
کیهان: شرط کارآمدی دولت؛ مرزبندی با ویژه خواران، فتنهگران و بیگانگان
مضمون مشترک روزنامههای باندهای حاکم اعتراف به بیآیندگی است:
کارون: رئیس فراکسیون امید مجلس: کادر سازی نشود با بحران روبهرو میشویم
ایران: باهنر: نه اصولگرایان و نه اصلاحطلبان امروز دارای چنان تشکیلات قدرتمند حزبی نیستند که بتوانند کنشگری خود را در این چارچوب دنبال کرده و به نتیجه برسند. زیبا واقعیتی که اصولگرایان نمیخواهند آن را ببینند، این است که نسلهای دهه 60، 70و بتدریج دهه هشتادیها افکار، اندیشه و آرای آنها را قبول ندارند.
ابتکار: «روحانی نیرویی بهتر از این وزرای پیشنهادی نداشت اگر داشت معرفی میکرد. مسأله این است که کفگیر به ته دیگ خورده است و نه کسی را باقی گذاشتهایم و نه نیرویی تربیت کردهایم.»
سعید حجاریان که در روزگار دولت اصلاحات با تئوری «تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی» بخش قابل توجهی از گفتمان اصلاحطلبی را متأثر کرد، امروز باور دارد کفگیر نیروهای مدیریتی جمهوری اسلامی به ته دیگ خورده
رسانههای حکومتی گوشههایی از بحرانهای اجتماعی را در صفحات اول خود انعکاس دادهاند:
آرمان: اعتراض کسبه پلاسکو در برابر ویرانه هایش
امتیاز: مدیر عامل راهآهن مطرح کرد: هشدار سونامی کشتار جاده ای
امتیاز: مدیر کل راه و شهرسازی تهران اعلام کرد: حاشیه نشینی ۲میلیون نفری در پایتخت
ایران: مجبورمان کردند کنسرت را خودمان لغو کنیم
رسالت: فرمانده سپاه تهران بزرگ: سپاه باید در فضای فرهنگی حضور داشته باشد.
قانون: قانون درباره کودکان «زبان بسته» است
مردمسالاری: سن مصرف ماری جوانا در ایران 17تا 25سال است
بخشی از مشکلات اقتصادی در صفحات اول روزنامههای حکومتی در اول شهریور دیده میشود:
تجارت: «تولید» گرفتار بنگاه داری بانکها
جهان صنعت: عزم بانک مرکزی برای اجرای نرخ مصوب سود سپردهگذاری: اطاعت بانکها زیر فشار دولت
شهروند: مشتریان مؤسسههای مالی و اعتباری ورشکسته حسابهایشان را به حراج گذاشتند؛ پدیده سپرده فروشی، خریداران حسابهای بلوکه بین 2تا 25درصد از مبلغ سپرده کسر میکنند
کیهان: 100میلیارد دلار را پیش خور کردند حالا فرافکنی میکنند
در روزنامههای حکومتی تأکید مهرههای دولت روحانی بر تداوم سیاستهای مداخلهجویانه تکرار شده است:
جمهوری اسلامی: وزیر دفاع تأکید کرد؛ حمایت از محور مقاومت و سرلشکر قاسم سلیمانی ادامه خواهد یافت
امیر حاتمی با تأکید بر حمایت از محور مقاومت بهویژه سرلشکر قاسم سلیمانی گفت: حمایتهای همهجانبه از سپاه، ارتش و نیروی انتظامی در حوزههای پدافندی و موشکی ادامه خواهد یافت.
حاتمی با بیان اینکه تمام اهداف و سیاستهای دوره سردار دهقان تداوم خواهد یافت، گفت: در برنامه 4ساله پیشبینی شده در حوزه موشکی، هوایی، پدافندی، رزم زمینی و... تلاش بیشتری خواهیم داشت...
کشمکش سهم خواهانه با دولت روحانی موضوع روزنامههای باندهای موسوم به اصلاحطلب است:
جمهوری اسلامی: به نام اعتدال به کام انحصار
میتوان نتیجه رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی آقای روحانی را در سه سطح مورد قضاوت کلی قرار داد:
1- وزرایی که در سوابق آنها اصلاح طلبی پررنگتر بود، حذف و یا با رأی ضعیف مجلس روبهرو شدند.
2- وزرایی که بهرغم توانمندی و عملکرد عالی، از جریان خالص اعتدال و فهرست امید بودند، پس از شنیدن توهینها و انتقادات تند و تیز با رأی متوسط، به کابینه راه یافتند.
3- وزرایی که تمایلات اصول گرایانه آنان غالب بود و یا موضع روشن و مشخص سیاسی نداشتند، عموماً 250رای به بالا کسب کردند.
در الی که نتیجه نهایی تا حالا به کام واگذار کنندگان قدرت در رقابتهای ریاستجمهوری اخیر بوده است. همین گام به ظاهر کوچک نیز برای آقایان مغتنم میباشد و شکاف نازکی است که میتواند طی چهار سال آینده رفتهرفته عمیقتر گردد. خیلی جالب است مجلسی که بهنام اصلاحات و اعتدال است ولی به کام رقبایشان میباشد... و سکوت مراجع قدرت در جبهه اصول گرایی نیز حکایت از رضایت آنان از این وضع دارد... اتفاقاً پستهایی مثل معاون وزیر و استاندار و مدیر کل و فرماندار و بخشدار که بیشترین تماس و تعامل را با مردم دارند از حساسیت بالاتری نسبت به اعضاء کابینه برخوردار میباشند. برای جبران مافات و حفظ اعتماد و میدان ندادن به رقیب، آقای روحانی نباید وزراء را بهحال خود رها کند که هر مدیری را در مجموعه خود وارد نماید. بهویژه برای مسئولیتهای کلیدی باید کار گروهی مجرب تشکیل گردد که از طریق نظرسنجیها و مشاوره با کانونهای صنفی و سیاسی و بررسی دقیق سوابق افراد معرفی شده، نظر نهایی را برای انتخاب آنان بدهد. یعنی مثلاً برای انتصاب یک استاندار، نظر نمایندگان مجلس یا ائمه جمعه و سایر مراجع ذی نفوذ مطرح نباشد، بلکه مجموعهیی از خصوصیات و اصولی که برآیند آنها میتواند فردی را شایسته تصدی یک مسئولیت حساس سیاسی نماید، مد نظر قرار گیرد
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع نیز خواستههای باندی خود را به روحانی گوشزد کردهاند:
جوان: انتظار رهبری نظام و مردم از دولتمردان بهویژه از متولیان عرصه فرهنگی کشور این است که روحیه و جریان انقلابی را در محیطهای مختلف تقویت و پشتیبانی کرده و بهگونهیی عمل نکنند که جریان انقلابی تضعیف و جریان مقابل آن در محیطهای فرهنگی، دانشگاهی، تبلیغات دینی و... تقویت شود... دولت دوازدهم باید با نصبالعین قرار دادن همه شعارهای تعیین شده توسط رهبری معزز و معظم انقلاب اسلامی برای سالهای پیشین، بهویژه شعارهای اقتصادی نظیر «جهاد اقتصادی»، «حماسه اقتصادی»، «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی»، «نهضت خدمترسانی به مردم»، «همت مضاعف، کار مضاعف»، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»، «مبارزه و مقابله با ریختوپاش و زیادهروی و اسراف»، «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» و بالاخره «اقتصاد مقاومتی؛ تولید، اشتغال» بذر امید را در قلوب مردم پاشیده و باورهای مردم را نسبت به نظام و انقلاب تقویت نماید.
روزنامههای باندهای دلواپس مهر وابستگی باند روحانی به خارج را بار دیگر بر این باند زدهاند و برایش خط و نشان کشیدهاند:
وطن امروز: نشانههای بسیار متنوعی از جمله قانون تحریمهای جدید آمریکا (کاتسا) جزئیات ایستگاههایی را که بناست قطار دولت روحانی- و کلانتر از آن، افکار عمومی ایران- در ادامه حرکت خود روی ریل استاندارد شدن، به آنها برسد، کاملاً شفاف کرده است. بازی، با محدود کردن برنامه هستهیی آغاز شده، در گام دوم بر برنامه موشکی و برنامه منطقهیی ایران متمرکز شده، پس از آن کلیت بخش دفاع بهویژه سپاه را هدف قرار میدهد و در نهایت هم به باجخواهی درباره مقوله حقوقبشر و ساختار حقوق اساسی ایران خواهد انجامید. اینها اگر زمانی تحلیل بود اکنون خبر است؛
نگرانی دوم درباره خطمشیهای اصلی دولت آقای روحانی این است که وی و تیمش درباره اولویتهای جامعه دچار سوءتفاهم شوند. یکی از گرایشهای بسیار قدرتمند و عموماً مقاومتناپذیر برای رؤسای جمهوری که بتازگی یک انتخابات را بردهاند این است که شعارهای انتخاباتی خود را با اولویتها و مطالبات مردم مساوی فرض کنند. این یک خطای فاحش و البته پیش پا افتاده است.
مطالبات اکثریت ایرانیان که همچنان در نظرسنجیها دست نخورده باقیمانده روی موضوعات اقتصادی بهویژه مسأله اشتغال متمرکز است. دولت اکنون باید میان ماندن در فضای انتخابات یا خروج از آن و کمر بستن به پیگیری مطالبات جامعه یکی را انتخاب کند... باید دانست تبعات انتخاب هر مسیر دیگر انتخابی نیست و اجتنابناپذیر خواهد بود.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع تلاش کردهاند با برجسته کردن شکاف بین روحانی و شرکای موسوم به اصلاح طلبش، جایی برای باند خود باز کرده و شکاف باند حریف را بیشتر کنند:
کیهان: برخی سیاستمداران در انتخابات سال 1388با کدام حجّت ، بخشی از مردم را با دروغ تقلب به هیجان و حرکت درآوردند و زمینه جولان و شبیخون دشمنان ملت ما را فراهم ساختند؛
به تازگی طیف موسوم به اصلاحطلب درباره سازوکار مجلس و نسبت آن با دولت، دلواپس شدهاند؛ که مثلاً چرا به فلان فرد پیشنهادی رأی ندادند یا به فلان و بهمان وزیر رأی دادند. بهویژه درباره فراکسیون امید و زد و بندهای آن نگران شدهاند. زیبا کلام میگوید «عملکرد فراکسیون امید ناامیدکننده است». محمود صادقی توئیت میزند «یک جریان مرموز میخواهد مسئولیت کاستیهای کابینه را به عهده فراکسیون امید و اصلاحطلبان بیندازد؛ هشیار باشیم. هدف نهایی زدن خاتمی است». پارسایی سخنگوی فراکسیون امید برخلاف واقعیتها میگوید «مسئولیت عملکرد دولت و عمل به وعدهها متوجه روحانی است. اصلاحطلبان در چینش کابینه دخالتی نداشتند»... اما از همه عجیبتر، سخنان سعید حجاریان در گفتگو با سایت جماران است: «مسأله این است که کفگیر روحانی به ته دیگ خورده است. (درباره عملکرد فراکسیون امید و رأی یک دست به وزرا) لابد قولهایی به نمایندگان داده شده. واقعیت این است که همه با هم کنار آمدهاند؛ مجلس با دولت، فراکسیونها با وزرا، رئیسمجلس با رئیسجمهور، همه با هم کنار آمدهاند. حاشیههای مربوط به تشکیل کابینه، رأی نیاوردن بیطرف و رأی آوردن جهرمی با آن همه مخالف نشان میدهد که در کشور ما مشکلات جدی وجود دارد».
زمانی نه چندان دور، همین آقای حجاریان (مشاور رئیسدولت اصلاحات و استراتژیست اصلاحطلبان) و نظایر وی در احزاب و مطبوعات زنجیرهیی، تمام همتشان «برجام مالی» همه امور و ایجاد تقدس برای «برجامیان» در دولت و مجلس» شده بود. با برجام بر همه کجرویها و کمکاریها ماله کشیدند. حجاریان 11اردیبهشت 1395 (بعد از انتخابات مجلس دهم) در تیتر اول روزنامه اعتماد گفت» انتخابات، رقابت برجامیان و نابرجامیان بود. مجلس دهم دو فراکسیون دارد؛ برجامیان و نابرجامیان»! آن زمان هنوز تن امثال حجاریان داغ بود.
- حجاریان یک سال قبل از این اظهارات (اوایل شهریور 94 - دو ماه پس از نهایی شدن برجام) مقالهیی در شماره 28ماهنامه «اندیشه پویا» نوشت با عنوان «نُرمالیزاسیون مقدمه دموکراتیزاسیون» و مدعی شد «دو سال و نیم از روی کارآمدن دولت اعتدال میگذرد... قصد دارم کاری را که حلقه فکری دولت باید انجام میداد و نداد، انجام دهم. میخواهم گفتمانی برای دولت اعتدال که آن را نُرمالیزاسیون (اگر میخواهید بسامان کردن، به قاعده کردن و به هنجار کردن هم بنامید ایراد ندارد) تعریف کنم. ما سالها از دموکراتیزاسیون صحبت میکردیم اما پروژه دولت اعتدال، نه دموکراتیزاسیون که نرمالیزاسیون است».
خب! حالا همان دولت بهاصطلاح نُرمالیست، گویا کاری با مجلس بهویژه فراکسیون امید کرده که حجاریان میگوید «دولت و مجلس با هم کنار آمدهاند و مشکلات جدی برای کشور به وجود آمده است». آیا نرمال کردن قدرت همین بود؟ حجاریان وقتی از مقاله وزیرخارجه سابق فرانسه در روزنامهایران هیجانزده میشد، آیا خبر نداشت که همان فرد در سفارت کشور متبوعش در تهران، به دولت روحانی توهین کرد و گفت: «اینها آن قدر به روابط با ما احتیاج دارند که درباره برگزاری رزمایش ضدایرانی مشترک ما با آمریکا و انگلیس در خلیجفارس همزمان با سفر من، هیچ اعتراضی نخواهند کرد.» ؟!
- افراطیون مدعی اصلاحطلبی با وجود ستاندن امتیازات فراوان، بر سر مطالبه سهم بیشتر و در عینحال فرار از پاسخگویی، با دولت دعوا افتادهاند. آنها، هم میدانند «بی برنامگی» و «ناکارآمدی»، چالش مهم دولت در قبال مطالبات مشروع مردم است. و هم واقفند که خود، یکی از عوامل اصلی انحراف مسیر دولت در اعتماد به آمریکا و غرب و از دست رفتن فرصت 4ساله دولت برای تقویت اقتصاد مقاومتی درونزا هستند؛ همچنانکه عامل عمده ناکارآمدی دولت یازدهم بودهاند. با این وجود، از همین حالا فاصلهگذاری با دولت را آغاز کردهاند.
اکنون صفبندی سیاسی واقعی و مهم، میان ایثارگران و مستاثران (همه چیز را برای خود خواهان) است. و هر کس با وجود حجتهای غیرقابل انکار، جبهه مستاثرین را برگزیند، بیتردید ملعون و محروم درگاه الهی خواهد شد. نمیشود صاحب منصب بود و با یک توئیت یا پیام برای شهدا، ماجرا را برگزار کرد و به روزمرگی تردید و تردّد میان حق و باطل بازگشت.
کیهان: شرط کارآمدی دولت مرزبندی با ویژهخواران فتنهگران و بیگانگان
دولت روحانی اما توان اداره امور آنگونه که منفعت مردم را تضمین کند ندارد. این را میتوان از شرکت سهامی که به اسم کابینه در دولت قبل و دولت کنونی شاهدش بودهایم بهسادگی بفهمیم. هم در دولت یازدهم و هماکنون، سایه پدرخواندهها بر سر کابینه سنگینی کرده و میکند. پدرخواندههایی که سابقه تاریکی در خرید و فروش پست و جایگاه و لیست دارند! اقدام کرباسچی در فروختن لیست شورای شهر تهران را فراموش نمیکنیم! لیست امید در تهران هم حالا بیش از گذشته ماهیت خود را برای اصلاحطلبان و حامیان ساده دلی که با حرارت آنها را تبلیغ میکردند ، نشان داده است.
از همین حالا میتوان سرنوشت برخی حوزهها را پیشبینی کرد. این کار نیاز به علوم غریبه و خفیه ندارد، کافی است نگاهی به سوابق مدیران و وزرای مربوطه بیاندازیم. این وضعیت قطعاً نیازمند یک چاشنی سیاسی است تا درگیریای تمام نشدنی و بیفایده را دامن بزند
دولت یازدهم را باید الحق و الانصاف دولت رانتخواری و ویژه خواری دانست. کارنامه ننگین و سیاه حقوقهای نجومی هرگز از یادها نمیرود.
همچون زالو به مکیدن شیره جان مردم مشغول بودند! چندین و چند مدیر بلندپایه و ارشد دولتی و بانکی و... در این پرونده ننگین رسوا شدند و دریغ از مجازات و اقدام قاطع دولت و دستگاه قضایی! البته دولت بعدها به پاس خیانت آنها به مام میهن، دزدان گردنهگیر را ذخیره نظام نامید و با پستهای تازه، زحماتشان را جبران نمود!
به جز این، فرزندان هر کدام را که نگاه کنی، دست در کاری اقتصادی دارند و مشغول ارتزاق از اسم و عنوان پدران خود هستند! دختر وزیر آموزش و پرورش به شغل شریف و شرافتمندانه واردات پوشاک و پارچه اشتغال دارد و در ازای آن، نان بخور و نمیری به سفره میبرد! معلوم هم نیست که این شغل شریف قاچاق بود یا قانونی!؟ چه مدت ادامه داشت!؟ اکنون هم ادامه دارد یا سفره جمع شده است!؟ اما مهم این بود که تشکیلات سازمان تعزیرات حکومتی، به یاری او آمده و ظرف چند روز حکم بیگناهی وی را صادر کرد! درود بر این همه مسئولیتشناسی و هواداری از آقازادهها و نورچشمیها! پسر فلان معاون رئیسجمهور، در معاملات کاملاً شخصی خود، مبالغی سنگین چک بلامحل کشید و به زبان ساده و خودمانی، کلاه مردم را برداشت! پسر وکیلی نماینده لیست امید که با فرمان «تکرار میکنیم» به مجلس راه یافته بود، در سنین بیست و چند سالگی به هیئتمدیره شرکتها و مؤسسات عظیم راه پیدا کردند و از نمد وکالت پدر، برای خود کلاهی حسابی بافتند و البته پدر بعدها آنها را دعوا کرد! وزیر صنعت دولت یازدهم تا روز آخر عضو هیئتمدیره و سهامدار دهها شرکت معظم پتروشیمی بود و البته همزمان سیاستگذار همان حوزه! خلاصه کارنامه رانت و ویژهخواری در دولت روحانی چنان سیاه و ننگین است که خود مثنوی هفتاد من کاغذ است و بازداشت شخص حسین فریدون، برادر رئیسجمهور در ایام اخیر به جرائمی متعدد در همین حوزه و دیگر حوزهها، گویای همه چیز است!
اکنون آیا این دولت، میتواند بند ناف خود را از ویژهخواران و زیادهخواهان حرامخور ببرد!؟ بدیهی است شرط و رمز کارایی چیزی نیست جز خلاص شدن از دست این موجودات وگرنه تا این جماعت هست، شاهد ویرانی بیشازپیش اقتصاد خواهیم بود. این جماعت پوشاک وارد میکند و در کنار آن هزاران کارخانه و کارگاه تولید پوشاک تعطیل میشود! کاشی و سرامیک و دسته بیل و مسواک و سنگ پا و هزاران جنس دیگر، با گوشه چشم همینها بهصورت قاچاق و از مرزهای رسمی وارد کشور میشود و آب از آب تکان نمیخورد!
سلام به غرب، خداحافظ وطن!
کارنامه دیگر دولت یازدهم، دلدادگی و یا در اصل وادادگی به بیگانگان و بهخصوص آمریکاییهاست. تجربه تلخی که از یکسو هیمنه و عزت ملی را لکهدار کرد و از دیگر سو هیچ دستاورد و سودی برای کشور نداشت. قرار دادهای پیدا و پنهان دولت یازدهم با غربیها ریشه خود اتکایی و تولید و دانش بومی را زد و ما را در عرصههایی که سالها بود در آنها حرفی برای گفتن داشتیم، محتاج و نیازمند بیگانگان کرد! ایران سالهاست نیروگاه برق میسازد و حتی در دیگر کشورها همپیمانکار نیروگاه میشود، اما در دولت یازدهم، ما ساخت یک نیروگاه را به ترکیهایها سپردیم!
سفر پاسدار باقری سرکرده ستاد مشترک نیروهای مسلح رژیم به ترکیه موضوع نیش و کنایههای روزنامههای باند رقیب است:
آفتاب یزد: سرمقاله: رفتار دوگانه اصولگرایان
اخیراً سفر سرلشکر باقری به ترکیه مورد استقبال جریان اصولگرا قرار گرفته است و این جریان به تعریف و تمجید از آن میپردازد این در حالی است که اگر دیدارهایی از سوی وزیر خارجه ایران با مقامات ترکیه انجام میشد، عدهیی از همین اصولگرایان، ظریف و تیم وزارتخارجه را به کوتاهی و دوستی با دولتی متهم میکردند که در سوریه علیه ایران اقدام میکند و رهبر آن بهدنبال امپراتوری عثمانی است. این رفتار متناقض و یک بام و دوهوای اصولگرایان نسبت به سیاست خارجه ایران عجیب و در عین حال قابل بحث است.
اجرای سیاست خارجی در هر مملکتی از وزارتخارجه آن دستور میگیرد. حتی اگر تصمیمگیرندگان در کانونهای متفاوتی باشند باید تصمیمشان با وزارتخارجه یکدست انتخاب شده و از سوی همین وزارتخانه ابلاغ شود.
متأسفانه در حال حاضر میبینیم که سیاست خارجه در ایران از جاهای مختلف و تریبونهای گوناگون مثل تریبونهای نماز جمعه، و... نیز شنیده میشود. حتی در داخل دولت معاون وزارت ورزش بدون توجه به اینکه اظهارنظرش میتواند ورزش ایران را از صحنه بینالمللی خارج کند اظهارنظری میکند که بعداً ناچار میشود زیر آن حرف بزند.
امروز هم برخی اصولگرایان در هر زمینهای حتی سیاست خارجه، خود را نماینده مردم میدانند این در حالی است که مردم با رایشان نشان دادند که برجام و تعامل را میخواهند و وزارتخارجه دولت را تأیید کردهاند.
آرمان:قدرت الله علیخانی: فراکسیون امید برای بیطرف تلاش نکرد
آرمان: پشت روحانی را خالی نکنید
آفتاب یزد: بازتاب منفی انتصاب جدید رئیس جمهور: اختراع پست برای اینکه نهاوندیان هم باشد
آفتاب یزد: مجلسیها آسیب شناسی کنند؛ چرا بیطرفها رأی نمیآورند
جمهوری اسلامی: به نام اعتدال به کام انحصار
همدلی: مجلس آرای بازشماری شده عباس آخوندی را اعلام کرد، تشکیک در آرای اعتماد
همدلی: با بالا گرفتن بحث و جدلها درباره ایجاد نهاد معاونت
اقتصادی: چه کسی فرمانده ستاد اقتصاد کشور میشود؟
در روزنامههای هر دو باند حاکم، برجام موضوع مشترک دعواهای باندی و دود و دم علیه آمریکا است:
آرمان: هشدار صالحی به آمریکا درباره خدشهدار شدن برجام: ۵روزه غنیسازی 20درصد را آغاز میکنیم
آفتاب یزد: علی اکبر صالحی: سر و صدا کردند اما مظلومانه چیزی نگفتیم
اطلاعات: صالحی: امکان از سرگیری غنیسازی 20درصدی طی ۵روز فراهم است
کیهان: شرط کارآمدی دولت؛ مرزبندی با ویژه خواران، فتنهگران و بیگانگان
مضمون مشترک روزنامههای باندهای حاکم اعتراف به بیآیندگی است:
کارون: رئیس فراکسیون امید مجلس: کادر سازی نشود با بحران روبهرو میشویم
ایران: باهنر: نه اصولگرایان و نه اصلاحطلبان امروز دارای چنان تشکیلات قدرتمند حزبی نیستند که بتوانند کنشگری خود را در این چارچوب دنبال کرده و به نتیجه برسند. زیبا واقعیتی که اصولگرایان نمیخواهند آن را ببینند، این است که نسلهای دهه 60، 70و بتدریج دهه هشتادیها افکار، اندیشه و آرای آنها را قبول ندارند.
ابتکار: «روحانی نیرویی بهتر از این وزرای پیشنهادی نداشت اگر داشت معرفی میکرد. مسأله این است که کفگیر به ته دیگ خورده است و نه کسی را باقی گذاشتهایم و نه نیرویی تربیت کردهایم.»
سعید حجاریان که در روزگار دولت اصلاحات با تئوری «تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی» بخش قابل توجهی از گفتمان اصلاحطلبی را متأثر کرد، امروز باور دارد کفگیر نیروهای مدیریتی جمهوری اسلامی به ته دیگ خورده
رسانههای حکومتی گوشههایی از بحرانهای اجتماعی را در صفحات اول خود انعکاس دادهاند:
آرمان: اعتراض کسبه پلاسکو در برابر ویرانه هایش
امتیاز: مدیر عامل راهآهن مطرح کرد: هشدار سونامی کشتار جاده ای
امتیاز: مدیر کل راه و شهرسازی تهران اعلام کرد: حاشیه نشینی ۲میلیون نفری در پایتخت
ایران: مجبورمان کردند کنسرت را خودمان لغو کنیم
رسالت: فرمانده سپاه تهران بزرگ: سپاه باید در فضای فرهنگی حضور داشته باشد.
قانون: قانون درباره کودکان «زبان بسته» است
مردمسالاری: سن مصرف ماری جوانا در ایران 17تا 25سال است
بخشی از مشکلات اقتصادی در صفحات اول روزنامههای حکومتی در اول شهریور دیده میشود:
تجارت: «تولید» گرفتار بنگاه داری بانکها
جهان صنعت: عزم بانک مرکزی برای اجرای نرخ مصوب سود سپردهگذاری: اطاعت بانکها زیر فشار دولت
شهروند: مشتریان مؤسسههای مالی و اعتباری ورشکسته حسابهایشان را به حراج گذاشتند؛ پدیده سپرده فروشی، خریداران حسابهای بلوکه بین 2تا 25درصد از مبلغ سپرده کسر میکنند
کیهان: 100میلیارد دلار را پیش خور کردند حالا فرافکنی میکنند
در روزنامههای حکومتی تأکید مهرههای دولت روحانی بر تداوم سیاستهای مداخلهجویانه تکرار شده است:
جمهوری اسلامی: وزیر دفاع تأکید کرد؛ حمایت از محور مقاومت و سرلشکر قاسم سلیمانی ادامه خواهد یافت
امیر حاتمی با تأکید بر حمایت از محور مقاومت بهویژه سرلشکر قاسم سلیمانی گفت: حمایتهای همهجانبه از سپاه، ارتش و نیروی انتظامی در حوزههای پدافندی و موشکی ادامه خواهد یافت.
حاتمی با بیان اینکه تمام اهداف و سیاستهای دوره سردار دهقان تداوم خواهد یافت، گفت: در برنامه 4ساله پیشبینی شده در حوزه موشکی، هوایی، پدافندی، رزم زمینی و... تلاش بیشتری خواهیم داشت...
کشمکش سهم خواهانه با دولت روحانی موضوع روزنامههای باندهای موسوم به اصلاحطلب است:
جمهوری اسلامی: به نام اعتدال به کام انحصار
میتوان نتیجه رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی آقای روحانی را در سه سطح مورد قضاوت کلی قرار داد:
1- وزرایی که در سوابق آنها اصلاح طلبی پررنگتر بود، حذف و یا با رأی ضعیف مجلس روبهرو شدند.
2- وزرایی که بهرغم توانمندی و عملکرد عالی، از جریان خالص اعتدال و فهرست امید بودند، پس از شنیدن توهینها و انتقادات تند و تیز با رأی متوسط، به کابینه راه یافتند.
3- وزرایی که تمایلات اصول گرایانه آنان غالب بود و یا موضع روشن و مشخص سیاسی نداشتند، عموماً 250رای به بالا کسب کردند.
در الی که نتیجه نهایی تا حالا به کام واگذار کنندگان قدرت در رقابتهای ریاستجمهوری اخیر بوده است. همین گام به ظاهر کوچک نیز برای آقایان مغتنم میباشد و شکاف نازکی است که میتواند طی چهار سال آینده رفتهرفته عمیقتر گردد. خیلی جالب است مجلسی که بهنام اصلاحات و اعتدال است ولی به کام رقبایشان میباشد... و سکوت مراجع قدرت در جبهه اصول گرایی نیز حکایت از رضایت آنان از این وضع دارد... اتفاقاً پستهایی مثل معاون وزیر و استاندار و مدیر کل و فرماندار و بخشدار که بیشترین تماس و تعامل را با مردم دارند از حساسیت بالاتری نسبت به اعضاء کابینه برخوردار میباشند. برای جبران مافات و حفظ اعتماد و میدان ندادن به رقیب، آقای روحانی نباید وزراء را بهحال خود رها کند که هر مدیری را در مجموعه خود وارد نماید. بهویژه برای مسئولیتهای کلیدی باید کار گروهی مجرب تشکیل گردد که از طریق نظرسنجیها و مشاوره با کانونهای صنفی و سیاسی و بررسی دقیق سوابق افراد معرفی شده، نظر نهایی را برای انتخاب آنان بدهد. یعنی مثلاً برای انتصاب یک استاندار، نظر نمایندگان مجلس یا ائمه جمعه و سایر مراجع ذی نفوذ مطرح نباشد، بلکه مجموعهیی از خصوصیات و اصولی که برآیند آنها میتواند فردی را شایسته تصدی یک مسئولیت حساس سیاسی نماید، مد نظر قرار گیرد
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع نیز خواستههای باندی خود را به روحانی گوشزد کردهاند:
جوان: انتظار رهبری نظام و مردم از دولتمردان بهویژه از متولیان عرصه فرهنگی کشور این است که روحیه و جریان انقلابی را در محیطهای مختلف تقویت و پشتیبانی کرده و بهگونهیی عمل نکنند که جریان انقلابی تضعیف و جریان مقابل آن در محیطهای فرهنگی، دانشگاهی، تبلیغات دینی و... تقویت شود... دولت دوازدهم باید با نصبالعین قرار دادن همه شعارهای تعیین شده توسط رهبری معزز و معظم انقلاب اسلامی برای سالهای پیشین، بهویژه شعارهای اقتصادی نظیر «جهاد اقتصادی»، «حماسه اقتصادی»، «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی»، «نهضت خدمترسانی به مردم»، «همت مضاعف، کار مضاعف»، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»، «مبارزه و مقابله با ریختوپاش و زیادهروی و اسراف»، «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» و بالاخره «اقتصاد مقاومتی؛ تولید، اشتغال» بذر امید را در قلوب مردم پاشیده و باورهای مردم را نسبت به نظام و انقلاب تقویت نماید.
روزنامههای باندهای دلواپس مهر وابستگی باند روحانی به خارج را بار دیگر بر این باند زدهاند و برایش خط و نشان کشیدهاند:
وطن امروز: نشانههای بسیار متنوعی از جمله قانون تحریمهای جدید آمریکا (کاتسا) جزئیات ایستگاههایی را که بناست قطار دولت روحانی- و کلانتر از آن، افکار عمومی ایران- در ادامه حرکت خود روی ریل استاندارد شدن، به آنها برسد، کاملاً شفاف کرده است. بازی، با محدود کردن برنامه هستهیی آغاز شده، در گام دوم بر برنامه موشکی و برنامه منطقهیی ایران متمرکز شده، پس از آن کلیت بخش دفاع بهویژه سپاه را هدف قرار میدهد و در نهایت هم به باجخواهی درباره مقوله حقوقبشر و ساختار حقوق اساسی ایران خواهد انجامید. اینها اگر زمانی تحلیل بود اکنون خبر است؛
نگرانی دوم درباره خطمشیهای اصلی دولت آقای روحانی این است که وی و تیمش درباره اولویتهای جامعه دچار سوءتفاهم شوند. یکی از گرایشهای بسیار قدرتمند و عموماً مقاومتناپذیر برای رؤسای جمهوری که بتازگی یک انتخابات را بردهاند این است که شعارهای انتخاباتی خود را با اولویتها و مطالبات مردم مساوی فرض کنند. این یک خطای فاحش و البته پیش پا افتاده است.
مطالبات اکثریت ایرانیان که همچنان در نظرسنجیها دست نخورده باقیمانده روی موضوعات اقتصادی بهویژه مسأله اشتغال متمرکز است. دولت اکنون باید میان ماندن در فضای انتخابات یا خروج از آن و کمر بستن به پیگیری مطالبات جامعه یکی را انتخاب کند... باید دانست تبعات انتخاب هر مسیر دیگر انتخابی نیست و اجتنابناپذیر خواهد بود.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع تلاش کردهاند با برجسته کردن شکاف بین روحانی و شرکای موسوم به اصلاح طلبش، جایی برای باند خود باز کرده و شکاف باند حریف را بیشتر کنند:
کیهان: برخی سیاستمداران در انتخابات سال 1388با کدام حجّت ، بخشی از مردم را با دروغ تقلب به هیجان و حرکت درآوردند و زمینه جولان و شبیخون دشمنان ملت ما را فراهم ساختند؛
به تازگی طیف موسوم به اصلاحطلب درباره سازوکار مجلس و نسبت آن با دولت، دلواپس شدهاند؛ که مثلاً چرا به فلان فرد پیشنهادی رأی ندادند یا به فلان و بهمان وزیر رأی دادند. بهویژه درباره فراکسیون امید و زد و بندهای آن نگران شدهاند. زیبا کلام میگوید «عملکرد فراکسیون امید ناامیدکننده است». محمود صادقی توئیت میزند «یک جریان مرموز میخواهد مسئولیت کاستیهای کابینه را به عهده فراکسیون امید و اصلاحطلبان بیندازد؛ هشیار باشیم. هدف نهایی زدن خاتمی است». پارسایی سخنگوی فراکسیون امید برخلاف واقعیتها میگوید «مسئولیت عملکرد دولت و عمل به وعدهها متوجه روحانی است. اصلاحطلبان در چینش کابینه دخالتی نداشتند»... اما از همه عجیبتر، سخنان سعید حجاریان در گفتگو با سایت جماران است: «مسأله این است که کفگیر روحانی به ته دیگ خورده است. (درباره عملکرد فراکسیون امید و رأی یک دست به وزرا) لابد قولهایی به نمایندگان داده شده. واقعیت این است که همه با هم کنار آمدهاند؛ مجلس با دولت، فراکسیونها با وزرا، رئیسمجلس با رئیسجمهور، همه با هم کنار آمدهاند. حاشیههای مربوط به تشکیل کابینه، رأی نیاوردن بیطرف و رأی آوردن جهرمی با آن همه مخالف نشان میدهد که در کشور ما مشکلات جدی وجود دارد».
زمانی نه چندان دور، همین آقای حجاریان (مشاور رئیسدولت اصلاحات و استراتژیست اصلاحطلبان) و نظایر وی در احزاب و مطبوعات زنجیرهیی، تمام همتشان «برجام مالی» همه امور و ایجاد تقدس برای «برجامیان» در دولت و مجلس» شده بود. با برجام بر همه کجرویها و کمکاریها ماله کشیدند. حجاریان 11اردیبهشت 1395 (بعد از انتخابات مجلس دهم) در تیتر اول روزنامه اعتماد گفت» انتخابات، رقابت برجامیان و نابرجامیان بود. مجلس دهم دو فراکسیون دارد؛ برجامیان و نابرجامیان»! آن زمان هنوز تن امثال حجاریان داغ بود.
- حجاریان یک سال قبل از این اظهارات (اوایل شهریور 94 - دو ماه پس از نهایی شدن برجام) مقالهیی در شماره 28ماهنامه «اندیشه پویا» نوشت با عنوان «نُرمالیزاسیون مقدمه دموکراتیزاسیون» و مدعی شد «دو سال و نیم از روی کارآمدن دولت اعتدال میگذرد... قصد دارم کاری را که حلقه فکری دولت باید انجام میداد و نداد، انجام دهم. میخواهم گفتمانی برای دولت اعتدال که آن را نُرمالیزاسیون (اگر میخواهید بسامان کردن، به قاعده کردن و به هنجار کردن هم بنامید ایراد ندارد) تعریف کنم. ما سالها از دموکراتیزاسیون صحبت میکردیم اما پروژه دولت اعتدال، نه دموکراتیزاسیون که نرمالیزاسیون است».
خب! حالا همان دولت بهاصطلاح نُرمالیست، گویا کاری با مجلس بهویژه فراکسیون امید کرده که حجاریان میگوید «دولت و مجلس با هم کنار آمدهاند و مشکلات جدی برای کشور به وجود آمده است». آیا نرمال کردن قدرت همین بود؟ حجاریان وقتی از مقاله وزیرخارجه سابق فرانسه در روزنامهایران هیجانزده میشد، آیا خبر نداشت که همان فرد در سفارت کشور متبوعش در تهران، به دولت روحانی توهین کرد و گفت: «اینها آن قدر به روابط با ما احتیاج دارند که درباره برگزاری رزمایش ضدایرانی مشترک ما با آمریکا و انگلیس در خلیجفارس همزمان با سفر من، هیچ اعتراضی نخواهند کرد.» ؟!
- افراطیون مدعی اصلاحطلبی با وجود ستاندن امتیازات فراوان، بر سر مطالبه سهم بیشتر و در عینحال فرار از پاسخگویی، با دولت دعوا افتادهاند. آنها، هم میدانند «بی برنامگی» و «ناکارآمدی»، چالش مهم دولت در قبال مطالبات مشروع مردم است. و هم واقفند که خود، یکی از عوامل اصلی انحراف مسیر دولت در اعتماد به آمریکا و غرب و از دست رفتن فرصت 4ساله دولت برای تقویت اقتصاد مقاومتی درونزا هستند؛ همچنانکه عامل عمده ناکارآمدی دولت یازدهم بودهاند. با این وجود، از همین حالا فاصلهگذاری با دولت را آغاز کردهاند.
اکنون صفبندی سیاسی واقعی و مهم، میان ایثارگران و مستاثران (همه چیز را برای خود خواهان) است. و هر کس با وجود حجتهای غیرقابل انکار، جبهه مستاثرین را برگزیند، بیتردید ملعون و محروم درگاه الهی خواهد شد. نمیشود صاحب منصب بود و با یک توئیت یا پیام برای شهدا، ماجرا را برگزار کرد و به روزمرگی تردید و تردّد میان حق و باطل بازگشت.
کیهان: شرط کارآمدی دولت مرزبندی با ویژهخواران فتنهگران و بیگانگان
دولت روحانی اما توان اداره امور آنگونه که منفعت مردم را تضمین کند ندارد. این را میتوان از شرکت سهامی که به اسم کابینه در دولت قبل و دولت کنونی شاهدش بودهایم بهسادگی بفهمیم. هم در دولت یازدهم و هماکنون، سایه پدرخواندهها بر سر کابینه سنگینی کرده و میکند. پدرخواندههایی که سابقه تاریکی در خرید و فروش پست و جایگاه و لیست دارند! اقدام کرباسچی در فروختن لیست شورای شهر تهران را فراموش نمیکنیم! لیست امید در تهران هم حالا بیش از گذشته ماهیت خود را برای اصلاحطلبان و حامیان ساده دلی که با حرارت آنها را تبلیغ میکردند ، نشان داده است.
از همین حالا میتوان سرنوشت برخی حوزهها را پیشبینی کرد. این کار نیاز به علوم غریبه و خفیه ندارد، کافی است نگاهی به سوابق مدیران و وزرای مربوطه بیاندازیم. این وضعیت قطعاً نیازمند یک چاشنی سیاسی است تا درگیریای تمام نشدنی و بیفایده را دامن بزند
دولت یازدهم را باید الحق و الانصاف دولت رانتخواری و ویژه خواری دانست. کارنامه ننگین و سیاه حقوقهای نجومی هرگز از یادها نمیرود.
همچون زالو به مکیدن شیره جان مردم مشغول بودند! چندین و چند مدیر بلندپایه و ارشد دولتی و بانکی و... در این پرونده ننگین رسوا شدند و دریغ از مجازات و اقدام قاطع دولت و دستگاه قضایی! البته دولت بعدها به پاس خیانت آنها به مام میهن، دزدان گردنهگیر را ذخیره نظام نامید و با پستهای تازه، زحماتشان را جبران نمود!
به جز این، فرزندان هر کدام را که نگاه کنی، دست در کاری اقتصادی دارند و مشغول ارتزاق از اسم و عنوان پدران خود هستند! دختر وزیر آموزش و پرورش به شغل شریف و شرافتمندانه واردات پوشاک و پارچه اشتغال دارد و در ازای آن، نان بخور و نمیری به سفره میبرد! معلوم هم نیست که این شغل شریف قاچاق بود یا قانونی!؟ چه مدت ادامه داشت!؟ اکنون هم ادامه دارد یا سفره جمع شده است!؟ اما مهم این بود که تشکیلات سازمان تعزیرات حکومتی، به یاری او آمده و ظرف چند روز حکم بیگناهی وی را صادر کرد! درود بر این همه مسئولیتشناسی و هواداری از آقازادهها و نورچشمیها! پسر فلان معاون رئیسجمهور، در معاملات کاملاً شخصی خود، مبالغی سنگین چک بلامحل کشید و به زبان ساده و خودمانی، کلاه مردم را برداشت! پسر وکیلی نماینده لیست امید که با فرمان «تکرار میکنیم» به مجلس راه یافته بود، در سنین بیست و چند سالگی به هیئتمدیره شرکتها و مؤسسات عظیم راه پیدا کردند و از نمد وکالت پدر، برای خود کلاهی حسابی بافتند و البته پدر بعدها آنها را دعوا کرد! وزیر صنعت دولت یازدهم تا روز آخر عضو هیئتمدیره و سهامدار دهها شرکت معظم پتروشیمی بود و البته همزمان سیاستگذار همان حوزه! خلاصه کارنامه رانت و ویژهخواری در دولت روحانی چنان سیاه و ننگین است که خود مثنوی هفتاد من کاغذ است و بازداشت شخص حسین فریدون، برادر رئیسجمهور در ایام اخیر به جرائمی متعدد در همین حوزه و دیگر حوزهها، گویای همه چیز است!
اکنون آیا این دولت، میتواند بند ناف خود را از ویژهخواران و زیادهخواهان حرامخور ببرد!؟ بدیهی است شرط و رمز کارایی چیزی نیست جز خلاص شدن از دست این موجودات وگرنه تا این جماعت هست، شاهد ویرانی بیشازپیش اقتصاد خواهیم بود. این جماعت پوشاک وارد میکند و در کنار آن هزاران کارخانه و کارگاه تولید پوشاک تعطیل میشود! کاشی و سرامیک و دسته بیل و مسواک و سنگ پا و هزاران جنس دیگر، با گوشه چشم همینها بهصورت قاچاق و از مرزهای رسمی وارد کشور میشود و آب از آب تکان نمیخورد!
سلام به غرب، خداحافظ وطن!
کارنامه دیگر دولت یازدهم، دلدادگی و یا در اصل وادادگی به بیگانگان و بهخصوص آمریکاییهاست. تجربه تلخی که از یکسو هیمنه و عزت ملی را لکهدار کرد و از دیگر سو هیچ دستاورد و سودی برای کشور نداشت. قرار دادهای پیدا و پنهان دولت یازدهم با غربیها ریشه خود اتکایی و تولید و دانش بومی را زد و ما را در عرصههایی که سالها بود در آنها حرفی برای گفتن داشتیم، محتاج و نیازمند بیگانگان کرد! ایران سالهاست نیروگاه برق میسازد و حتی در دیگر کشورها همپیمانکار نیروگاه میشود، اما در دولت یازدهم، ما ساخت یک نیروگاه را به ترکیهایها سپردیم!
سفر پاسدار باقری سرکرده ستاد مشترک نیروهای مسلح رژیم به ترکیه موضوع نیش و کنایههای روزنامههای باند رقیب است:
آفتاب یزد: سرمقاله: رفتار دوگانه اصولگرایان
اخیراً سفر سرلشکر باقری به ترکیه مورد استقبال جریان اصولگرا قرار گرفته است و این جریان به تعریف و تمجید از آن میپردازد این در حالی است که اگر دیدارهایی از سوی وزیر خارجه ایران با مقامات ترکیه انجام میشد، عدهیی از همین اصولگرایان، ظریف و تیم وزارتخارجه را به کوتاهی و دوستی با دولتی متهم میکردند که در سوریه علیه ایران اقدام میکند و رهبر آن بهدنبال امپراتوری عثمانی است. این رفتار متناقض و یک بام و دوهوای اصولگرایان نسبت به سیاست خارجه ایران عجیب و در عین حال قابل بحث است.
اجرای سیاست خارجی در هر مملکتی از وزارتخارجه آن دستور میگیرد. حتی اگر تصمیمگیرندگان در کانونهای متفاوتی باشند باید تصمیمشان با وزارتخارجه یکدست انتخاب شده و از سوی همین وزارتخانه ابلاغ شود.
متأسفانه در حال حاضر میبینیم که سیاست خارجه در ایران از جاهای مختلف و تریبونهای گوناگون مثل تریبونهای نماز جمعه، و... نیز شنیده میشود. حتی در داخل دولت معاون وزارت ورزش بدون توجه به اینکه اظهارنظرش میتواند ورزش ایران را از صحنه بینالمللی خارج کند اظهارنظری میکند که بعداً ناچار میشود زیر آن حرف بزند.
امروز هم برخی اصولگرایان در هر زمینهای حتی سیاست خارجه، خود را نماینده مردم میدانند این در حالی است که مردم با رایشان نشان دادند که برجام و تعامل را میخواهند و وزارتخارجه دولت را تأیید کردهاند.