بریدگی و انفعال در میان نیروهای رژیم آنچنان حدت و شدت پیدا کرده که رسانهها و مهرههای نظام ناگزیر شدهاند بهعنوان یکی از معضلات جدی و اصلی رژیم، به آن بپردازند.
واضح است وضعیت درهم ریخته رژیم که منجر به شرایطی شده که عدهیی از سرسپردگان آن ریزش کنند، حاصل سرریز شدن تضادهای روزافزون و آشتی ناپذیر مردم با این حاکمیت در درون آن و بنبست تمام عیاری است که از هر نظر رژیم در آن به دام افتاده است.
تا آنجا که عناصر و دستجاتی که خود از اجزای این حاکمیت و بسیاری از آنها از شکنجهگران و تئوریزه کنندگان شکنجه در آن بودهاند، اکنون ناگزیرشدهاند با نفی ارزشهای نظام و اینکه این ارزشها مربوط به گذشته است با نظام فاصله بگیرند.
دراین رابطه است که عناصر و رسانههای باند ولیفقیه آنان را شماتت میکنند که چرا دود و دمهای نظام تحت عنوان ” انقلاب، صدور انقلاب و... “ را امری مربوط به گذشته و پایان یافته میدانند. اینها کسانی هستند که بهنوشته روزنامه حمایت ”خصیصههای انقلاب و هنجارهای گذشته“ را به ”محاق میبرند“ و ”درگام بعدی“ انقلاب اسلامی را صرفاً بهعنوان ”تغییر قدرت“ تعریف میکنند“. پس ”تفکر حاکمیت دین در ساحتهای گوناگون زندگی باید کنار گذاشته شود“. (حمایت 13شهریور 96)
روزنامه جوان وابسته به خامنهای 15شهریور 96 با عنوان ”به انقلاب خیانت نکنیم“ ضمن اینکه به ریزشیهای نیروهای رژیم مارک خیانت به انقلاب زده است، حفظ دست آوردهای انقلاب خمینی را یک ”تکلیف همگانی“ دانسته و به ”خستگی انقلابیون و انصراف از ادامه راه و حرکت در مسیر انقلاب، دنیاگرایی و عافیتطلبی نیروهای باسابقه انقلابی، تجدیدنظرطلبی در آرمانها و اهداف انقلاب، نفوذ نیروهای غیر انقلابی در صفوف انقلابیون و استحاله شدن برخی چهرههای پیشکسوت در انقلاب“ تاخته است.
روزنامه سپاه این وضعیت را خطری برای انقلاب خمینی دانسته و با نقل حرفهای خامنهای در جمع آخوندهای تهران که: « انقلاب ادامه دارد، اینکه بعضیها این جور القا کنند، این جور بنویسند و بگویند که خب انقلاب یک حادثهیی بود، تمام شد، برگردیم به زندگی عادی، این خیانت به انقلاب است؛ انقلاب تمام نمیشود.» و به نیروهای رژیم توصیه میکند ”عبارت خیانت به انقلاب را همگان باید جدی بگیرند“.
واضح است که این رسانه باند خامنهای با تقلید از خامنهای در وارونه گویی و فرار به جلو تلاش دارد بریدگی و انفعال نیروهای رژیم را با پوش ”بریدگی از انقلاب، زندگی طلبی“ و... توجیه کند. زیرا اگر ولیفقیه ارتجاع و رسانه وابسته به او به چنین توجیهات مضحکی متوسل نشوند، باید به صراحت اعتراف کنند که رژیم در تمامیتش با همه شعارها و ادعاهایش به بنبست رسیده است.
روزنامه رسالت 16شهریور 96 نیز با عنوان ” انقلابیهای پشیمان“ با اشاره به حرفهای خامنهای با آخوندهای تهرانی و نهیب او به عناصر واداده و بریده، نیروهای رژیم را تشویق به ”مبارزه“ میکند زیرا ”امروز خیل قابل تأملی از مسئولان و رسانههای همسو با دشمن، در تلاش برای خاموش کردن چراغ انقلاب و سوق دادن مردم به سوی سراب فریبنده غرباند“
روزنامه حکومتی ابتکار 15شهریور 96 بریدگی وانفعال میان نیروهای رژیم را چنین توجیه و تئوریزه میکند: ”زمانی که انقلابها صورت میگیرند هر انقلاب یا نهضتی در مواجهه با تغییر نسلها با چالشهای متفاوتی روبهرو میشود، طبیعیترین حالت آن هم چالش نسلهایی است که با گذشت زمان نسبت به آرمانها و ارزشهای نسل اول انقلاب بیاهمیت میشوند. در چنین شرایطی میتوان گفت با تغییر نسلها نوعی تغییر هویتی صورت میگیرد که خود به خود تعارضی میان نسلهای جدید و رهبران گذشته به وجود میآورد بهطور واضح جمهوری اسلامی بهعنوان یک نظام سیاسی طی 40سال گذشته با ریزشهای قابل توجهی مواجه شده است. “
این واقعیت بنبست و بریدگی تام و تمام نظام به اتم وجه است، زیرا تعداد قابل تاملی از مسئولان و رسانههای آن همسو با دشمن (لابد علیه نظام) شدهاند، نسلهای بعدی ارتجاع خمینی نسبت به ارزشهای آن بیاهمیت شدهاند، عده قابل ملاحظه خیانت به انقلاب میکنند و... .
این است وضعیت نظام مفلوکی که جماعت قابل ذکری از آن البته با نگرانی از عاقبت بدفرجام این رژیم، و برای در بردن خود از این سرنوشت محتوم، ناگزیرشدهاند رنگ عوض کنند. آنها با این عنوان که باورهای قبلی آنان نسبت به ارتجاع خمینی مربوط به گذشته است، تلاش میکنند با فاصله گرفتن از آن جنایاتی که خودشان در آن شریکند را دور بزنند در حالیکه تمامی شرایط و وضعیت بحرانی که رژیم در آن گرفتار است بیانگر این است که آب از سر این رژیم گذشته است و این غلط کردم گویی ناگزیر بسیار دیرهنگام است.
واضح است وضعیت درهم ریخته رژیم که منجر به شرایطی شده که عدهیی از سرسپردگان آن ریزش کنند، حاصل سرریز شدن تضادهای روزافزون و آشتی ناپذیر مردم با این حاکمیت در درون آن و بنبست تمام عیاری است که از هر نظر رژیم در آن به دام افتاده است.
تا آنجا که عناصر و دستجاتی که خود از اجزای این حاکمیت و بسیاری از آنها از شکنجهگران و تئوریزه کنندگان شکنجه در آن بودهاند، اکنون ناگزیرشدهاند با نفی ارزشهای نظام و اینکه این ارزشها مربوط به گذشته است با نظام فاصله بگیرند.
دراین رابطه است که عناصر و رسانههای باند ولیفقیه آنان را شماتت میکنند که چرا دود و دمهای نظام تحت عنوان ” انقلاب، صدور انقلاب و... “ را امری مربوط به گذشته و پایان یافته میدانند. اینها کسانی هستند که بهنوشته روزنامه حمایت ”خصیصههای انقلاب و هنجارهای گذشته“ را به ”محاق میبرند“ و ”درگام بعدی“ انقلاب اسلامی را صرفاً بهعنوان ”تغییر قدرت“ تعریف میکنند“. پس ”تفکر حاکمیت دین در ساحتهای گوناگون زندگی باید کنار گذاشته شود“. (حمایت 13شهریور 96)
روزنامه جوان وابسته به خامنهای 15شهریور 96 با عنوان ”به انقلاب خیانت نکنیم“ ضمن اینکه به ریزشیهای نیروهای رژیم مارک خیانت به انقلاب زده است، حفظ دست آوردهای انقلاب خمینی را یک ”تکلیف همگانی“ دانسته و به ”خستگی انقلابیون و انصراف از ادامه راه و حرکت در مسیر انقلاب، دنیاگرایی و عافیتطلبی نیروهای باسابقه انقلابی، تجدیدنظرطلبی در آرمانها و اهداف انقلاب، نفوذ نیروهای غیر انقلابی در صفوف انقلابیون و استحاله شدن برخی چهرههای پیشکسوت در انقلاب“ تاخته است.
روزنامه سپاه این وضعیت را خطری برای انقلاب خمینی دانسته و با نقل حرفهای خامنهای در جمع آخوندهای تهران که: « انقلاب ادامه دارد، اینکه بعضیها این جور القا کنند، این جور بنویسند و بگویند که خب انقلاب یک حادثهیی بود، تمام شد، برگردیم به زندگی عادی، این خیانت به انقلاب است؛ انقلاب تمام نمیشود.» و به نیروهای رژیم توصیه میکند ”عبارت خیانت به انقلاب را همگان باید جدی بگیرند“.
واضح است که این رسانه باند خامنهای با تقلید از خامنهای در وارونه گویی و فرار به جلو تلاش دارد بریدگی و انفعال نیروهای رژیم را با پوش ”بریدگی از انقلاب، زندگی طلبی“ و... توجیه کند. زیرا اگر ولیفقیه ارتجاع و رسانه وابسته به او به چنین توجیهات مضحکی متوسل نشوند، باید به صراحت اعتراف کنند که رژیم در تمامیتش با همه شعارها و ادعاهایش به بنبست رسیده است.
روزنامه رسالت 16شهریور 96 نیز با عنوان ” انقلابیهای پشیمان“ با اشاره به حرفهای خامنهای با آخوندهای تهرانی و نهیب او به عناصر واداده و بریده، نیروهای رژیم را تشویق به ”مبارزه“ میکند زیرا ”امروز خیل قابل تأملی از مسئولان و رسانههای همسو با دشمن، در تلاش برای خاموش کردن چراغ انقلاب و سوق دادن مردم به سوی سراب فریبنده غرباند“
روزنامه حکومتی ابتکار 15شهریور 96 بریدگی وانفعال میان نیروهای رژیم را چنین توجیه و تئوریزه میکند: ”زمانی که انقلابها صورت میگیرند هر انقلاب یا نهضتی در مواجهه با تغییر نسلها با چالشهای متفاوتی روبهرو میشود، طبیعیترین حالت آن هم چالش نسلهایی است که با گذشت زمان نسبت به آرمانها و ارزشهای نسل اول انقلاب بیاهمیت میشوند. در چنین شرایطی میتوان گفت با تغییر نسلها نوعی تغییر هویتی صورت میگیرد که خود به خود تعارضی میان نسلهای جدید و رهبران گذشته به وجود میآورد بهطور واضح جمهوری اسلامی بهعنوان یک نظام سیاسی طی 40سال گذشته با ریزشهای قابل توجهی مواجه شده است. “
این واقعیت بنبست و بریدگی تام و تمام نظام به اتم وجه است، زیرا تعداد قابل تاملی از مسئولان و رسانههای آن همسو با دشمن (لابد علیه نظام) شدهاند، نسلهای بعدی ارتجاع خمینی نسبت به ارزشهای آن بیاهمیت شدهاند، عده قابل ملاحظه خیانت به انقلاب میکنند و... .
این است وضعیت نظام مفلوکی که جماعت قابل ذکری از آن البته با نگرانی از عاقبت بدفرجام این رژیم، و برای در بردن خود از این سرنوشت محتوم، ناگزیرشدهاند رنگ عوض کنند. آنها با این عنوان که باورهای قبلی آنان نسبت به ارتجاع خمینی مربوط به گذشته است، تلاش میکنند با فاصله گرفتن از آن جنایاتی که خودشان در آن شریکند را دور بزنند در حالیکه تمامی شرایط و وضعیت بحرانی که رژیم در آن گرفتار است بیانگر این است که آب از سر این رژیم گذشته است و این غلط کردم گویی ناگزیر بسیار دیرهنگام است.