ابر چالشهایی که تداوم اداره کشور توسط رژیم آخوندی مشکل میکنند!
در ماههای اخیر مهرهها و رسانههای حکومتی در سخنان و مقالات متعددی، موضوع مواجهه نظام آخوندی و دولت آخوند حسن روحانی با چند ابر چالش را مطرح میکنند. آنان عمدتاً 5و 6وبعضا هم 10موضوع اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را بهعنوان ابر چالشهای پیش روی نظام مطرح میکنند.
حرف همه آنها هم این است که وضعیت آنچنان بحرانی است که نظام نمیتواند با اقدامات معمول از این بحرانها و ابرچالشها عبور کند.
دراین روزنامه حکومتی جهان صنعت 3مهر 96 از قول مسعود نیلی مشاور اقتصادی آخوند حسن روحانی مینویسد: ”در شرایطی هستیم که اقتصاد ما دو چهره دارد؛ یک چهره میگوید تورم تکرقمی شده رشد اقتصادی داشتیم و اشتغالزایی بالاست اما در نقطه مقابل ابرچالشهایی هستند که نمیتوان منکر آنها شد و این شش ابر چالش شامل بحران آب، محیطزیست، بیکاری، چالشهای نظام بانکی، صندوق بازنشستگی و کسب و کارهای خرد بسیار بزرگ و مخرباند هر کدام از ابرچالشها پتانسیل این را دارند که تداوم اداره کشور را دچار مشکل کنند. “.
سایت عصر ایران 13تیر 96 نیز بهنقل از مسعود نیلی مینویسد ”روحانی فشار سنگین انبوه متقاضیان شغل و ظرفیت محدود اقتصاد برای ایجاد اشتغال در مقیاس مورد نیاز، کاهش کم سابقه سطح درآمد خانوارهای شهری و بهویژه روستایی طی سالهای 1386تا 1392 و دشوار بودن ترمیم این کاهش در بازده زمانی میان مدت، مشکلات صندوق های بازنشستگی، نظام بانکی، مسائل جدّی زیست محیطی و بحران منابع آب، عمدهترین مسائل یا همان ابر چالشهایی هستند که همچون چسبی غلیظ و قوی به آیندۀ کشور چسبیدهاند“..
روزنامه حکومتی اعتماد 13شهریور 96 ابرچالشها را با تومورهای سرطانی مقایسه کرده که تنها و تنها با اقدامات قاطع عمل جراحی قابل درمان هستند.
از نظر این روزنامه حکومتی چنانچه اقدامات قاطعی برای بحران ابرچالشها صورت نگیرد کار از کار میگذرد، و کار از دست نظام و دولت روحانی خارج میشود.
ابر چالشهایی که عموم رسانهها و مهرههای نظام آخوندی به آنها اشاره میکنند عبارتند از بحران منابع آب، بحران زیست محیطی، بحران بیکاری و حاشیهنشینی، بحران پولی و نظام بانکی.
حمید رضا فولادگر نماینده مجلس رژیم از اصفهان 5ابر چالش اشتغال، اصلاح نظام بانکی، صندوق های بازنشستگی، بودجه و محیطزیست را بحرانهای عاجلی میداند که دولت روحانی با آنها مواجه است. (خبرگزاری ایرنا 26مرداد 96)
خبرگزاری حکومتی ایرنا سوم مرداد 96 کابینه روحانی را کابینه ابرچالشها مینامد این عنوان ایرنا هم بر این اساس است که اقتصاد رژیم 6تا 10ابر چالش جدی دارد که باید دولت روحانی با آن دستوپنجه نرم کند.
آنچه که بسیاری از مهرهها ورسانههای رژیم روی آن تأکید دارند این است که در حال حاضر هیچ راهحلی برای برونرفت از بحران و حل ابرچالشها وجود ندارد. استدال هم این است که اگر راهحلی برای این بحرانها وجود داشت چرا تاکنون این راهحل پیشبینی و محقق نشده است.
فولادگر نماینده مجلس ارتجاع با طرح این سؤال که آیا ”دولت توان مقابله با ابرچالشهای اقتصادی را دارد؟“ توان دولت روحانی برای حل این چالش هارا به چالش میکشد و زیرعلامت سؤال میبرد.
روزنامه حکومتی اعتماد 13شهریور 96 راهحل ابر چالش را نیازمند ارادهای میداند که در نظام آخوندی وجود ندارد: ”مشکلات کوچک، نیازمند ارادههای کوچک سیاسی است که بهسادگی شکل میگیرند، ولی ابرچالشها نیازمند ابرارادههای سیاسی هستند و این همان چیزی است که در ایران نداریم“.
با توجه به آنچه که گفته شد این نگرانی در میان رسانهها و مهرههای رژیم شکل میگیرد که ابرچالشها ظرفیت بحران سازی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای نظام ولایت را دارند. زیرا در زمانی که برای حل ابرچالشها از نقطهای به بعد دیگر راهحل اقتصادی وجود ندارند، تبدیل به مشکلات اجتماعی، سیاسی و امنیتی میشوند.
این همان نگرانی است که بارها وزیر کشور روحانی در زمینه بحران بیکاری، بحران آب، بحران حاشیهنشینی و... آن را ابراز داشته است.
واقعیت این است که ابر چالشهایی که رسانهها و مهرههای رژیم به وجود آنان اعتراف میکنند، محصول بلافصل چپاول منابع اقتصادی و طبیعی مردم حتی چپاول منابع آب توسط این رژیم است.
نتیجه این عملکرد غارتگرانه بر زندگی و معیشت مردم این بوده است که اکثریت آنان به زیر خط فقر کشانده شدهاند، تا جایی که هماکنون بسیاری از اقشار مختلف مردم به میدان اعتراض علیه سیاستهای سرکوبگرانه و غارتگرانه رژیم روی آوردهاند.
در حال حاضر اقشار مختلف مردم آنچنان در زمینههای مختلف (اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و...) در تنگا قرار گرفتهاند که بسیاری از کارشناسان اقتصادی رژیم نسبت به انفجار خشم آنان هراسان هستند.
در حال حاضر مطالبات معلمان، پرستاران، معدنچیان، رانندهها، کارکنان دولت، رانندگان تاکسی، کولبران و لنجداران و همه اقشار ملت بهعنوان عقدههای ناگشوده انباشته شده است. در حالی که پاسخ نظام آخوندی و دولت آخوند حسن روحانی به این مطالبات جز وعدههای سرخرمن و نسیه و قهر و سرکوب نیروهای نظامی و امنیتی چیز دیگری نبوده است.
اما با وجود این ابرچالشها از یک طرف و از طرف دیگر خروش اقشار مختلف از جمله خشم و خروش کارگران کارخانه آذرآب اراک، خشم و خروش مالباختگان و سایر اقشار مختلف مردم، حربه سرکوب حربه زنگزدهای است و نمیتواند تداوم حکومت آخوندی را تضمین کند. خصوصاً اینکه رژیم آخوندی مقاومتی سازمانیافته و سراسری را در برابر خود دارد.
در ماههای اخیر مهرهها و رسانههای حکومتی در سخنان و مقالات متعددی، موضوع مواجهه نظام آخوندی و دولت آخوند حسن روحانی با چند ابر چالش را مطرح میکنند. آنان عمدتاً 5و 6وبعضا هم 10موضوع اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را بهعنوان ابر چالشهای پیش روی نظام مطرح میکنند.
حرف همه آنها هم این است که وضعیت آنچنان بحرانی است که نظام نمیتواند با اقدامات معمول از این بحرانها و ابرچالشها عبور کند.
دراین روزنامه حکومتی جهان صنعت 3مهر 96 از قول مسعود نیلی مشاور اقتصادی آخوند حسن روحانی مینویسد: ”در شرایطی هستیم که اقتصاد ما دو چهره دارد؛ یک چهره میگوید تورم تکرقمی شده رشد اقتصادی داشتیم و اشتغالزایی بالاست اما در نقطه مقابل ابرچالشهایی هستند که نمیتوان منکر آنها شد و این شش ابر چالش شامل بحران آب، محیطزیست، بیکاری، چالشهای نظام بانکی، صندوق بازنشستگی و کسب و کارهای خرد بسیار بزرگ و مخرباند هر کدام از ابرچالشها پتانسیل این را دارند که تداوم اداره کشور را دچار مشکل کنند. “.
سایت عصر ایران 13تیر 96 نیز بهنقل از مسعود نیلی مینویسد ”روحانی فشار سنگین انبوه متقاضیان شغل و ظرفیت محدود اقتصاد برای ایجاد اشتغال در مقیاس مورد نیاز، کاهش کم سابقه سطح درآمد خانوارهای شهری و بهویژه روستایی طی سالهای 1386تا 1392 و دشوار بودن ترمیم این کاهش در بازده زمانی میان مدت، مشکلات صندوق های بازنشستگی، نظام بانکی، مسائل جدّی زیست محیطی و بحران منابع آب، عمدهترین مسائل یا همان ابر چالشهایی هستند که همچون چسبی غلیظ و قوی به آیندۀ کشور چسبیدهاند“..
روزنامه حکومتی اعتماد 13شهریور 96 ابرچالشها را با تومورهای سرطانی مقایسه کرده که تنها و تنها با اقدامات قاطع عمل جراحی قابل درمان هستند.
از نظر این روزنامه حکومتی چنانچه اقدامات قاطعی برای بحران ابرچالشها صورت نگیرد کار از کار میگذرد، و کار از دست نظام و دولت روحانی خارج میشود.
ابر چالشهایی که عموم رسانهها و مهرههای نظام آخوندی به آنها اشاره میکنند عبارتند از بحران منابع آب، بحران زیست محیطی، بحران بیکاری و حاشیهنشینی، بحران پولی و نظام بانکی.
حمید رضا فولادگر نماینده مجلس رژیم از اصفهان 5ابر چالش اشتغال، اصلاح نظام بانکی، صندوق های بازنشستگی، بودجه و محیطزیست را بحرانهای عاجلی میداند که دولت روحانی با آنها مواجه است. (خبرگزاری ایرنا 26مرداد 96)
خبرگزاری حکومتی ایرنا سوم مرداد 96 کابینه روحانی را کابینه ابرچالشها مینامد این عنوان ایرنا هم بر این اساس است که اقتصاد رژیم 6تا 10ابر چالش جدی دارد که باید دولت روحانی با آن دستوپنجه نرم کند.
آنچه که بسیاری از مهرهها ورسانههای رژیم روی آن تأکید دارند این است که در حال حاضر هیچ راهحلی برای برونرفت از بحران و حل ابرچالشها وجود ندارد. استدال هم این است که اگر راهحلی برای این بحرانها وجود داشت چرا تاکنون این راهحل پیشبینی و محقق نشده است.
فولادگر نماینده مجلس ارتجاع با طرح این سؤال که آیا ”دولت توان مقابله با ابرچالشهای اقتصادی را دارد؟“ توان دولت روحانی برای حل این چالش هارا به چالش میکشد و زیرعلامت سؤال میبرد.
روزنامه حکومتی اعتماد 13شهریور 96 راهحل ابر چالش را نیازمند ارادهای میداند که در نظام آخوندی وجود ندارد: ”مشکلات کوچک، نیازمند ارادههای کوچک سیاسی است که بهسادگی شکل میگیرند، ولی ابرچالشها نیازمند ابرارادههای سیاسی هستند و این همان چیزی است که در ایران نداریم“.
با توجه به آنچه که گفته شد این نگرانی در میان رسانهها و مهرههای رژیم شکل میگیرد که ابرچالشها ظرفیت بحران سازی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای نظام ولایت را دارند. زیرا در زمانی که برای حل ابرچالشها از نقطهای به بعد دیگر راهحل اقتصادی وجود ندارند، تبدیل به مشکلات اجتماعی، سیاسی و امنیتی میشوند.
این همان نگرانی است که بارها وزیر کشور روحانی در زمینه بحران بیکاری، بحران آب، بحران حاشیهنشینی و... آن را ابراز داشته است.
واقعیت این است که ابر چالشهایی که رسانهها و مهرههای رژیم به وجود آنان اعتراف میکنند، محصول بلافصل چپاول منابع اقتصادی و طبیعی مردم حتی چپاول منابع آب توسط این رژیم است.
نتیجه این عملکرد غارتگرانه بر زندگی و معیشت مردم این بوده است که اکثریت آنان به زیر خط فقر کشانده شدهاند، تا جایی که هماکنون بسیاری از اقشار مختلف مردم به میدان اعتراض علیه سیاستهای سرکوبگرانه و غارتگرانه رژیم روی آوردهاند.
در حال حاضر اقشار مختلف مردم آنچنان در زمینههای مختلف (اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و...) در تنگا قرار گرفتهاند که بسیاری از کارشناسان اقتصادی رژیم نسبت به انفجار خشم آنان هراسان هستند.
در حال حاضر مطالبات معلمان، پرستاران، معدنچیان، رانندهها، کارکنان دولت، رانندگان تاکسی، کولبران و لنجداران و همه اقشار ملت بهعنوان عقدههای ناگشوده انباشته شده است. در حالی که پاسخ نظام آخوندی و دولت آخوند حسن روحانی به این مطالبات جز وعدههای سرخرمن و نسیه و قهر و سرکوب نیروهای نظامی و امنیتی چیز دیگری نبوده است.
اما با وجود این ابرچالشها از یک طرف و از طرف دیگر خروش اقشار مختلف از جمله خشم و خروش کارگران کارخانه آذرآب اراک، خشم و خروش مالباختگان و سایر اقشار مختلف مردم، حربه سرکوب حربه زنگزدهای است و نمیتواند تداوم حکومت آخوندی را تضمین کند. خصوصاً اینکه رژیم آخوندی مقاومتی سازمانیافته و سراسری را در برابر خود دارد.