در میان صداهای بسیار بلندی که این روزها در ایران خروشان به گوش میرسد یک صدای همیشگی هم، صدای خشم و اعتراض دانشجویان است. از جمله:
1مهر 96: تجمع اعتراضی ادامهدار دانشجویان دندانپزشکی جندی شاپور اهواز بهعلت نبود فضا و امکانات آموزشی
1مهر 96: تجمع اعتراضی ادامهدار دانشجویان دندانپزشکی جندی شاپور اهواز بهعلت نبود فضا و امکانات آموزشی
3مهر 96: جمعی از دانشجویان در همراهی با کارگران شرکت واحد و تعدادی از معلمان و فعالان کارگری در مقابل وزارت کار برای آزادی زندانی سیاسی رضا شهابی
5مهر 96: تجمع جمعی از دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا روز یکشنبه دوم مهر ماه ۹۶برای پیگیری وضعیت خوابگاهها در اداره رفاه دانشگاه تجمع کردند. دانشجویان در نمازخانههای خوابگاه در اسکان موقت هستند.
10مهر 96: اعتراض دانشجویان در تجمع اعتراضی یه همراهی کارگران در حمایت از سهیل عربی در مقابل مجلس.
16مهر 96: تجمع اعتراضی دانشجویان علوم پزشکی شهرکرد بهدلیل مرگ دانشجوی پزشکی این دانشگاه در خوابگاه دانشجویی بهعلت گاز گرفتگی.
16مهر 96: تجمع جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعت نفت در مقابل نهاد ریاستجمهوری در اعتراض به عدم استخدام رسمی دانش آموختگان گروه الف صنعت نفت.
16مهر 96: تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه فنی و حرفهیی شمسی پور.
16مهر 96: تجمع دانشجویان مالباخته بهیاری و پرستاری علیه کلاهبرداری حکومت آخوندی در شهر کرد شهرکرد.
یکی از نمونههای ترس رژیم از دانشجویان و اعتراضاتشان این است که از روز بیستم مهر در یک اقدام عجیب در ورودی دانشگاه آزاد تهران مرکز (فنی و مهندسی)، دانشجویان را مورد بازرسی پوشش نفر به نفر قرار میدادند که باعث ازدحام جلوی درب ورودی این دانشگاه شده❗️ که در این بازرسی عجیب که در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد، پسران با تی شرت آستین کوتاه را اجازه ورود نمیدادند.
واقعیت این است که دانشگاه، هیچگاه با استبداد و دیکتاتوری کنار نیامد.
روشن است که که حرکتهای اعتراضی در دانشگاهها خیلی بیشتر از این است که در بالا آمد. در یک جمعبندی از آنچه اخبارش رسیده میتوان گفت که اعتراضاتی که در 6ماهه اول سال شکل گرفته، 2766مورد بوده که نشاندهنده جوشش جوانان آزاده ایرانزمین است، جوششی که امسال روحانی را مجبور کرد تا در سخنرانی ش در دانشگاه اجازه ندهد که هیچ دانشجوی واقعی در جلسه شرکت کند. این را حتی در رسانههای رژیم هم نوشتند، از جمله روزنامه حکومتی سیاست روز اینطور نوشت: «حضور رئیسجمهور که طبق رسم سالهای گذشته بود، تنها با حضور ۳۰دانشجوی از پیش تعیین شده در سالنی ۴۰۰نفره صورت گرفت.
فضای دانشگاه تهران با روزهای دیگر متفاوت بود و حضور چندین حراست در مقابل دربهای ورودی دانشگاه و اعتراضهایی که برخی از دانشجویان به امنیتی شدن فضا داشتند، بسیار جلب توجه میکرد، مأموران حراست بهشدت کارتهای دانشجویی را کنترل میکردند.»
البته طبیعی است که رژیم در این اوضاع که خروشهای غارتشدگان و اقشار مختلف اوج گرفته از دانشگاه خیلی بترسد به همین دلیل است که به اقدامات سخیفی از قبیل بازرسی لباس دانشجوها که در هیچ نقطه دنیا این اعمال و رفتار وجود ندارد، دست میزند.
در نمونهای دیگر کارگزاران حکومتی در دانشگاه آزاد بهریاست فرهاد رهبر کسی که سالها معاون وزارت آدم کشی وزارت اطلاعات را به عهده داشته، شرایطی مشابه یک حکومت نظامی برقرار کردند. حراست دانشگاه آزاد واحد پزشکی در یک حرکت قرونوسطایی برای چک حجاب اجباری و وضعیت ظاهری دانشجوها آنها را در یک صف طولانی به خط کرده و مورد بازرسی قرار دادند و گفته میشود که به حدود 100دانشجو، به همین بهانه، اجازه ورود به دانشگاه داده نشده است.
روشن است که این اقدامات شرمآور بهخاطر ترسشان از دانشجوها و ممانعت از پیوستنشان به اعتراضات مردمی است. اقدامی که دانشجویان آزاده بهرغم همه ترفندهای سرکوبگرانه رژیم به آن همت گماشتهاند، از جمله یکی از درخشانترین حرکتهای دانشجویی، همراهی آنها با کارگران شرکت واحد و تعدادی از معلمان و فعالان کارگری در مقابل وزارت کار برای آزادی زندانی سیاسی رضا شهابی است.
یک حرکت اعتراضی دیگر که آن هم حرکت خیلی مهمی بود شرکت دانشجویان در تجمع اعتراضی یه همراهی کارگران در حمایت از سهیل عربی در مقابل مجلس بود و باز هم یک حرکت اعتراضی پرخشم و خروش دیگردر روز 16مهر 96، تجمع اعتراضی دانشجویان علوم پزشکی شهرکرد بهدلیل مرگ متأثرکننده یک دختر دانشجوی پزشکی در خوابگاه دانشجویی این دانشگاه بهعلت گازگرفتگی بود. فاجعهیی که هر بار زمستان در خوابگاههای دانشجویی تکرار میشود و رژیم که میلیارد میلیارد صرف جنگ سوریه یا خرج حزبالله لبنان میکند، عین خیالش نیست که مسألهٴ گرمایش خوابگاههای دانشجویی را حل بکند.
در این مورد باید اضافه کرد که بعد از اعتراضات گسترده نسبت به فوت زهره قاسمی، دانشجوی ترم 9دانشگاه علوم پزشکی در شهرکرد و فضاحت و بیآبرویی کارگزاران حکومتی، برای پوشاندن این جنایت و کمرنگ کردن نقش رژیم، خبرگزاریهای حکومتی علت فوت این دختر دانشجو را ایست قلبی عنوان کردند.
دروغی که البته باعث خشم بیشازپیش دانشجوهای این دانشگاه شد و ضمن برگزاری تجمع شبانه در خوابگاه بهارستان، تصاویری از برگة گواهی فوت پزشکی قانونی منتشر شد که در آن آمده که علت مرگ «مسمومیت با گاز مونوکسید کربن» میباشد.
قابل توجه اینکه همهٴ این اعتراضها و خروشها در شرایطی است که رژیم بهشدت سعی میکند دانشجویان را ارعاب و دانشگاهها را مهار کند که البته بینتیجه بوده است.
کافی است که اعتصابها و حرکتهای اعتراضی دانشجویان، به رود خروشان مردم معترض در خیابانها وصل شود، همان واقعیتی که سرکردههای رژیم پشت سر هم، نسبت به آن ابراز وحشت میکنند، از جمله سرکرده نیروی انتظامی رژیم در استان کرمان گفته است: «امروزه تهدیدات متعددی جوانان ما را تهدید میکند و فضای مجازی یک تهدید بزرگ برای نسل جوان جامعه است». سایت دولت بهار مربوط به باند احمدینژاد اعتراف جالب توجهی در مورد وضعیت انفجاری جامعه ایران و خشم جوانها کرده و مینویسد: «عمومیت یافتن و استقبال بخشهایی از جامعه خسته و درمانده از بیکاری، فقر و تبعیض از این جرم مشهود، قطعاً جنبهیی ورای مسائل امنیتی دارد.»
سپس از گسترش حرکتهای ضدحکومتی و بازشدن راه قیام، ابراز وحشت کرده و هشدار داده که: «به نظر میرسد نمود بیرونی این خشم و تنفر فروخفته، میرود تا ابعاد خطرناک دیگری پیدا کند. در آیندهای نهچندان دور ممکن است ابعاد خطرناک، عمیق و وسیع دیگری پیدا کنند».