زلزله کرمانشاه آمد و رفت. و حالا با دو سه هفته فاصله از فاجعه میتوان کمی اندیشید و سؤال کرد: آیا این سانحه قابل پیشگیری یا حداقل قابل پیشبینی نبود؟
طبعا هنوز تا پیشگیری از سوانحی طبیعی مانند زلزله و توفان و... راهی باقیست بهویژه در کشور ما که علم و فناوری سالهاست در ساخت سانتریفوژ و دستکاری موشکهای کرهای خلاصه شده، این راه بسی طولانیتر است اما در مورد پیشبینی این قبیل حوادث، مشکل جدی در میان نیست بهویژه که همگان میدانند ایران روی خط زلزله قرار داشته و در شمار 10کشور زلزله خیز دنیاست
از طرف دیگر همه دستاندرکاران ساخت و ساز، مخصوصاً مقامات وزارت مسکن و شهرسازی بهخوبی به این امر واقفند که ساخت و ساز روی گسلهای زمین آنهم در منطقهیی مانند کرمانشاه که گسلهای شناخته شدهای هم دارد، تابع چه ضوابط و قوانینی است. منطقهیی که حتی جهانگردان اروپایی قرن 18و 19 هم سابقه زلزلههای آن را میدانند چه رسد به وزارت مربوطه در حکومت مرکزی و مقامات مسئول محلی!
مهمترین گسلهای منطقه کرمانشاه عبارتند از:
گسل صحنه (در کتابهای قدیمی اسم صحنه، «دینور» بوده)
گسل مروارید در قسمت شمالی استان،
گسل حوالی کنگاور
گسل مناطق مرزی قصر شیرین
و گسل سرپل ذهاب
بهعلت وجود همین گسلها و بهویژه گسل اصلی زاگرس، این استان از مناطق پر زلزله کشور محسوب میشود.
برخی از مهمترین زلزلههای این منطقه از دیرباز تاکنون به این شرح میباشند:
زلزله دینور (صحنه کنونی) در سال 398هجری قمری
زمینلرزه سال 347هجری قمری که شهرستان سرپل ذهاب کنونی را بهشدت تخریب کرد
در سال 544نیز بار دیگر زلزلهای بزرگ بقایای این شهر را تقریباً نابود کرد.
زمینلرزه سال 1336هجری شمسی با قدرت شش و نیم ریشتر که در فارسینج، کنگاور، صحنه و سنقر رخ داد.
آخرین زمینلرزه بزرگ کرمانشاه مربوط به پنجم اردیبهشت ماه سال 1381 در حوالی صحنه و با قدرت پنج و دو دهم ریشتر و همچنین سوم دی ماه 1381 با قدرت پنج و یکدهم ریشتر در همان منطقه بوده که تعداد زیادی از واحدهای مسکونی را ویران کرد.
با این سابقه، طبیعی است که بهطور خاص برای این استان تدابیر پیشگیرانه اندیشیده شود. این تدابیر میتوانند شامل موارد زیر باشد:
نصب ایستگاههای متعدد و پیشرفته لرزهنگار در سطح استان
سامانه اعلام آمادهباش عمومی برای شرایط اضطراری
ایجاد زیرساختهای مناسب و آماده برای برقراری کمپهای مناسب در فضای باز برای اسکان دادن اضطراری اهالی.
ساماندهی واحدهای امدادرسان آماده با ماشینآلات ویژه و سگهای زندهیاب و... . برای نجات آسیب دیدگان احتمالی و...
طبعا تهیه و تدارک این امکانات در کشوری با ثروت ایران کار سختی نیست اما از آنجا که یک حکومت فاشیستی معتقد به صدور تروریسم در سایر کشورها بر این مملکت حاکم است، میتوان مطمئن بود که حتی اگر تمامی این امکانات هم فراهم بود باز زمینلرزه اخیر به همین میزان فعلی از مردم ما تلفات میگرفت! چرا؟
چون دو ساعت قبل از زلزله اخیر، همین منطقه دستخوش یک زلزله بالای 4درجه ریشتر شده بود که میتوانست بهترین هشدار به مردم و مقامات باشد اما مقامات بلافاصله شروع کردند به مردم اطمینان دادن که مشکل مهمی نیست و همگی به خانههایشان برگردند!
کما اینکه پس از همین زلزله 7و 3دهم ریشتری هم باز به مردم میگفت مشکل تمام شد به خانههایتان برگردید! رهنمودی ضدبشری که به افزایش حیرتانگیز تلفات دامن زد.
جا دارد سؤال شود چرا رژیم چنین کاری کرد؟
البته جواب این سؤال برای مردم ایران بهغایت آسان است! مردم میدانند چرا رژیم دعوتی برای خروج از منازلشان نکرد زیرا جایی برای اسکان آنها نداشت!
اما در باب قوانین حاکم بر ساخت و ساز بهویژه ساخت و ساز در مناطق زلزلهخیزی مانند استان کرمانشاه، از نظر قانون، کم و کسری احساس نمیشود آنچه که نبودش جانکاه است، نظارت بر اجرای همین قانون است!
معاون مسکن و ساختمان وزیر راهوشهرسازی رژیم اخیراً گفت: ضوابط آییننامه ٢٨٠٠ (آییننامه طراحی لرزهای ایران) اعلام میکند وقتی ساختمانی نزدیک به گسل بنا شده، باید ضوابط خاصی را رعایت کنند اما آن چه اکنون در پروژههای مسکن مهر رخ داده، اجرایینشدن این نکات در طراحی و ساختوساز این پروژه است و کاملاً پیداست در ساختوسازها به اندازه کافی مراقبتهای فنی صورت نگرفته و در نهایت آنهایی متضرر شدهاند که ساکن ساختمانهای مسکن مهر بودهاند.
حسن قربانخانی، رئیس سازمان نظام مهندسی ایران روز سهشنبه ۲۳آبان در گفتگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد که «سازمان نظام مهندسی هیچ نظارتی در ساخت واحدهای مسکن مهر نداشته و هیچ مهندس ناظری هم از سوی این سازمان برای واحدهای مسکن مهر معرفی نشده » است.
علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز تأکید کرده که قطعاً علت تخریب جدی ساختمانهای مسکن مهر استفاده از مصالح ساختمانی غیراستاندارد، شتابزدگی در ساخت، جانمایی و طراحی نادرست است.
از سوی دیگر فردی به اسم فردین یزدانی، مدیر گروه بازنگری طرح جامع مسکن درباره کیفیت ساختوساز مسکن مهر هم میگوید: نهتنها مسکن مهر که اصولاً هر ساختمانی که متولی یا مالک آن دولت است در سالهای گذشته هم بیشترین تخریبها را داشته است.
همین فرد گفته: ساخت و ساز ٣٣٠هزار تومانی هر مترمربع مسکن مهر در شرایطی است که در همان سالهای احداث مسکن مهر هزینه تمام شده ساختوساز یک مترمربع ساختمان بین ٨٠٠هزار تا یک میلیون تومان برآورد میشد و در واقع مسکن مهر را با حدود یکسوم قیمت سایر ساختمانهای مسکونی ساختهاند!
وی اضافه بر تمامی این موارد گفته: ساختوساز در ایران به هیچ عنوان بر اساس استاندارد نیست. برخلاف کشورهای پیشرفته که نظام حقوقی و جزایی سختگیرانهای نسبت به عواقب ساختوساز ناایمن دارند و سازندگان و پیمانکاران مشمول جریمههای سنگین میشوند در ایران این مسأله هیچگونه پیگرد قضایی و قانونی ندارد و این مسأله بهدلیل ضعف نظارت است. نظارتی که یک سر آن به سازمان نظام مهندسی میرسد که آنچنان درگیر فساد است که نتوانسته کار مهم و قابل توجهی در این زمینه انجام دهد.
نگاهی به این زلزله و تلفاتش در دو طرف مرز ایران و عراق (یعنی مرکز زلزله) نشاندهنده عمق فاجعه فساد فراگیر در ایران است. مرکز زلزله منطقهیی بوده شامل «ازگله» در ایران و شهرک «حلبچه» در عراق.
در طرف ایران خرابی و تلفات سر به آسمان میزند و در طرف عراق چیزی نزدیک به صفر است! آنهم در کشور جنگزدهای همچون عراق که اینک دهها سال است در جنگ و درگیری مستمر قرار داشته و هماینک نیز یک کشور اشغالشده تلقی میشود. اما سلامت و استحکام ساختمانهایش در همین زلزله نشان میدهد که ضوابط ایجاد بنا و قوانین شهرسازی حتی در عراق هم بهتر و بیشتر از ایران رعایت میگردد!
پایان
طبعا هنوز تا پیشگیری از سوانحی طبیعی مانند زلزله و توفان و... راهی باقیست بهویژه در کشور ما که علم و فناوری سالهاست در ساخت سانتریفوژ و دستکاری موشکهای کرهای خلاصه شده، این راه بسی طولانیتر است اما در مورد پیشبینی این قبیل حوادث، مشکل جدی در میان نیست بهویژه که همگان میدانند ایران روی خط زلزله قرار داشته و در شمار 10کشور زلزله خیز دنیاست
از طرف دیگر همه دستاندرکاران ساخت و ساز، مخصوصاً مقامات وزارت مسکن و شهرسازی بهخوبی به این امر واقفند که ساخت و ساز روی گسلهای زمین آنهم در منطقهیی مانند کرمانشاه که گسلهای شناخته شدهای هم دارد، تابع چه ضوابط و قوانینی است. منطقهیی که حتی جهانگردان اروپایی قرن 18و 19 هم سابقه زلزلههای آن را میدانند چه رسد به وزارت مربوطه در حکومت مرکزی و مقامات مسئول محلی!
مهمترین گسلهای منطقه کرمانشاه عبارتند از:
گسل صحنه (در کتابهای قدیمی اسم صحنه، «دینور» بوده)
گسل مروارید در قسمت شمالی استان،
گسل حوالی کنگاور
گسل مناطق مرزی قصر شیرین
و گسل سرپل ذهاب
بهعلت وجود همین گسلها و بهویژه گسل اصلی زاگرس، این استان از مناطق پر زلزله کشور محسوب میشود.
برخی از مهمترین زلزلههای این منطقه از دیرباز تاکنون به این شرح میباشند:
زلزله دینور (صحنه کنونی) در سال 398هجری قمری
زمینلرزه سال 347هجری قمری که شهرستان سرپل ذهاب کنونی را بهشدت تخریب کرد
در سال 544نیز بار دیگر زلزلهای بزرگ بقایای این شهر را تقریباً نابود کرد.
زمینلرزه سال 1336هجری شمسی با قدرت شش و نیم ریشتر که در فارسینج، کنگاور، صحنه و سنقر رخ داد.
آخرین زمینلرزه بزرگ کرمانشاه مربوط به پنجم اردیبهشت ماه سال 1381 در حوالی صحنه و با قدرت پنج و دو دهم ریشتر و همچنین سوم دی ماه 1381 با قدرت پنج و یکدهم ریشتر در همان منطقه بوده که تعداد زیادی از واحدهای مسکونی را ویران کرد.
با این سابقه، طبیعی است که بهطور خاص برای این استان تدابیر پیشگیرانه اندیشیده شود. این تدابیر میتوانند شامل موارد زیر باشد:
نصب ایستگاههای متعدد و پیشرفته لرزهنگار در سطح استان
سامانه اعلام آمادهباش عمومی برای شرایط اضطراری
ایجاد زیرساختهای مناسب و آماده برای برقراری کمپهای مناسب در فضای باز برای اسکان دادن اضطراری اهالی.
ساماندهی واحدهای امدادرسان آماده با ماشینآلات ویژه و سگهای زندهیاب و... . برای نجات آسیب دیدگان احتمالی و...
طبعا تهیه و تدارک این امکانات در کشوری با ثروت ایران کار سختی نیست اما از آنجا که یک حکومت فاشیستی معتقد به صدور تروریسم در سایر کشورها بر این مملکت حاکم است، میتوان مطمئن بود که حتی اگر تمامی این امکانات هم فراهم بود باز زمینلرزه اخیر به همین میزان فعلی از مردم ما تلفات میگرفت! چرا؟
چون دو ساعت قبل از زلزله اخیر، همین منطقه دستخوش یک زلزله بالای 4درجه ریشتر شده بود که میتوانست بهترین هشدار به مردم و مقامات باشد اما مقامات بلافاصله شروع کردند به مردم اطمینان دادن که مشکل مهمی نیست و همگی به خانههایشان برگردند!
کما اینکه پس از همین زلزله 7و 3دهم ریشتری هم باز به مردم میگفت مشکل تمام شد به خانههایتان برگردید! رهنمودی ضدبشری که به افزایش حیرتانگیز تلفات دامن زد.
جا دارد سؤال شود چرا رژیم چنین کاری کرد؟
البته جواب این سؤال برای مردم ایران بهغایت آسان است! مردم میدانند چرا رژیم دعوتی برای خروج از منازلشان نکرد زیرا جایی برای اسکان آنها نداشت!
اما در باب قوانین حاکم بر ساخت و ساز بهویژه ساخت و ساز در مناطق زلزلهخیزی مانند استان کرمانشاه، از نظر قانون، کم و کسری احساس نمیشود آنچه که نبودش جانکاه است، نظارت بر اجرای همین قانون است!
معاون مسکن و ساختمان وزیر راهوشهرسازی رژیم اخیراً گفت: ضوابط آییننامه ٢٨٠٠ (آییننامه طراحی لرزهای ایران) اعلام میکند وقتی ساختمانی نزدیک به گسل بنا شده، باید ضوابط خاصی را رعایت کنند اما آن چه اکنون در پروژههای مسکن مهر رخ داده، اجرایینشدن این نکات در طراحی و ساختوساز این پروژه است و کاملاً پیداست در ساختوسازها به اندازه کافی مراقبتهای فنی صورت نگرفته و در نهایت آنهایی متضرر شدهاند که ساکن ساختمانهای مسکن مهر بودهاند.
حسن قربانخانی، رئیس سازمان نظام مهندسی ایران روز سهشنبه ۲۳آبان در گفتگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد که «سازمان نظام مهندسی هیچ نظارتی در ساخت واحدهای مسکن مهر نداشته و هیچ مهندس ناظری هم از سوی این سازمان برای واحدهای مسکن مهر معرفی نشده » است.
علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز تأکید کرده که قطعاً علت تخریب جدی ساختمانهای مسکن مهر استفاده از مصالح ساختمانی غیراستاندارد، شتابزدگی در ساخت، جانمایی و طراحی نادرست است.
از سوی دیگر فردی به اسم فردین یزدانی، مدیر گروه بازنگری طرح جامع مسکن درباره کیفیت ساختوساز مسکن مهر هم میگوید: نهتنها مسکن مهر که اصولاً هر ساختمانی که متولی یا مالک آن دولت است در سالهای گذشته هم بیشترین تخریبها را داشته است.
همین فرد گفته: ساخت و ساز ٣٣٠هزار تومانی هر مترمربع مسکن مهر در شرایطی است که در همان سالهای احداث مسکن مهر هزینه تمام شده ساختوساز یک مترمربع ساختمان بین ٨٠٠هزار تا یک میلیون تومان برآورد میشد و در واقع مسکن مهر را با حدود یکسوم قیمت سایر ساختمانهای مسکونی ساختهاند!
وی اضافه بر تمامی این موارد گفته: ساختوساز در ایران به هیچ عنوان بر اساس استاندارد نیست. برخلاف کشورهای پیشرفته که نظام حقوقی و جزایی سختگیرانهای نسبت به عواقب ساختوساز ناایمن دارند و سازندگان و پیمانکاران مشمول جریمههای سنگین میشوند در ایران این مسأله هیچگونه پیگرد قضایی و قانونی ندارد و این مسأله بهدلیل ضعف نظارت است. نظارتی که یک سر آن به سازمان نظام مهندسی میرسد که آنچنان درگیر فساد است که نتوانسته کار مهم و قابل توجهی در این زمینه انجام دهد.
نگاهی به این زلزله و تلفاتش در دو طرف مرز ایران و عراق (یعنی مرکز زلزله) نشاندهنده عمق فاجعه فساد فراگیر در ایران است. مرکز زلزله منطقهیی بوده شامل «ازگله» در ایران و شهرک «حلبچه» در عراق.
در طرف ایران خرابی و تلفات سر به آسمان میزند و در طرف عراق چیزی نزدیک به صفر است! آنهم در کشور جنگزدهای همچون عراق که اینک دهها سال است در جنگ و درگیری مستمر قرار داشته و هماینک نیز یک کشور اشغالشده تلقی میشود. اما سلامت و استحکام ساختمانهایش در همین زلزله نشان میدهد که ضوابط ایجاد بنا و قوانین شهرسازی حتی در عراق هم بهتر و بیشتر از ایران رعایت میگردد!
پایان