در روزنامههای حکومتی روز چهارشنبه 27دی ماه، اشک تمساح خامنهای برای قدس و مذاکره جویی او و روحانی با کشورهای منطقهیی تیتر مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم است:
اطلاعات: خامنه ای: قدس بدون تردید پایتخت فلسطین است
جهان صنعت: خامنه ای: مسأله یمن و بحرین باید حل شود
جهان صنعت: خامنه ای: مسأله یمن و بحرین باید حل شود
جمهوری اسلامی: خامنه ای: آمادهایم حتی با کسانی که در دنیای اسلام صریحاً با ما دشمنی کردند برادرانه برخورد کنیم
ستاره صبح: رهبر انقلاب: به کسانی که صریحاً با ما دشمنی میکنند گفتهایم آماده برخورد برادرانه هستیم - روحانی: هیچ کشور اسلامی را رقیب خود نمیدانیم
ابراز نگرانی از قیام مردم ایران و هشدار نسبت به شعلهور شدن آن موضوع مشترک روزنامههای حکومتی در روز چهارشنبه است:
آرمان: نا آرامیها را هشداری برای آینده بدانیم
آرمان:چرا شهروندان به خیابانها آمدند؟
واقعیت این است که کانالهای ارتباطی میان شهروندانی که دچار انواع دشواریها هستند با مسئولان مسدود یا بسیار ناکارآمد است.
شهروندان میخواستند و میخواهند به مدیریت کلان سیاسی و مقامات بگویند که آنها زیر بار فشار اقتصادی، معیشتی، بیکاری، افسردگی، اضطراب، ناامیدی، بیعدالتی، تبعیض، فساد اداری، بهداشت و آموزش ناکارآمد و... در حال خم شدن هستند.
نسبت دادن ناآرامیها به کشورهای دیگر منطقی و توجیه پذیر نیست. چرا که این گفته بهمعنی ضعف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در مقابله و پیشگیری از نفوذ و دخالت بدخواهان بیگانه در امور داخلی است.
کشورهای بیگانه و بدخواه ایران به تنهایی مسئول فساد اقتصادی، اداری و ناکارآمدی در عرصههای گوناگون که ریشه به خیابان آمدن شهروندان شد، نیستند.
بهکارگیری واژههایی چون خس و خاشاک و آشغال برای توصیف و تبیین ناآرامیها نه فقط غیراخلاقی، غیردینی و غیردیپلوماتیک بلکه متأسفانه حاکی از عدم درک و پذیرش واقعیت عینی، ملموس و انکارناپذیر شرایط اجتماعی و ناکارآمدی مدیریت کلان سیاسی است. صاحب منصبان بهویژه آن دستهای که خود را صاحب و وارث انقلاب میدانند باید بپذیرند که در کشور فقر، فساد، ناکارآمدی، ناامیدی، انواع فشارهای روانی، بیکاری و ناهماهنگی وجود دارد.
کارون: اعتراضات برخاسته از نیازهای واقعی جامعه است، نا آرامیهای اخیر چه پیامی داشت
آرمان: بهکارگیری واژههایی چون خس و خاشاک و آشغال برای توصیف و تبیین ناآرامیها نه فقط غیراخلاقی، غیردینی و غیردیپلوماتیک بلکه متأسفانه حاکی از عدم درک و پذیرش واقعیت عینی، ملموس و انکارناپذیر شرایط اجتماعی و ناکارآمدی مدیریت کلان سیاسی است.
شرق: سیاستهایی که نقطه آغاز آنها پس از جنگ تحمیلی رقم خورد، در دولتهای نهم و دهم به اوج خود رسیدند و در دولت یازدهم با وجود سخنان زیاد در تریبونهای سیاسی و اجتماعی و با وجود برخی کوششها در عمل هنوز نشانهای اساسی از کنارگذاشتن آنها مشاهده نمیشود، نتیجهیی دربر نداشتهاند. طبقه متوسط ایران هر روز رو به کوچکشدن دارد و فرودستان شهری و اقشار آسیبپذیر رو به بزرگترشدن و این در حالی است که وضعیت در مناطق محروم، شهرها و مناطق کوچک پیرامونی بهشدت وخیمتر است یا دستکم احساس این وضعیت ناتوانی و درماندگی، بیشتر. بنابراین باید انتظار داشت که هرگونه سوءمدیریتی امروز بهایی بسیار سنگینتر از گذشته برای کشور ما به همراه داشته باشد.
در چنین کشوری هرگونه کارشکنی سیاسی و ساختاری برای تحققنیافتن یک «دولت رفاه»، کاری نهفقط ناممکن، بلکه خطرناک است که هماکنون ما در حال پرداخت بهای آن هستیم.
مهم تنها بهرسمیت شناختن حق اعتراض نیست، بلکه وارد و درونیکردن اعتراض و امکان بروز و بیان آن در ساختارهای روزمرهزندگی است که هنوز بهرسمیت شناخته نمیشود و در نتیجه دائماً و در امواجی پیدرپی و هربار به بهانهیی و با منشأهایی که لزوما به یکدیگر ربطی ندارند، موقعیتهای یکسان، ناآرامیهایی را در شهرها بازتولید میکنند. اما حتی مدیریت اعتراض و ایجاد امکان برای بیان آن نیز کافی نیست، آنچه بیش و پیش از هر چیز لازم است، در دو رویکرد اساسی خلاصه میشود که از دامنزدن به رادیکالیسم و پوپولیسم اعتراضات فرودستان شهری و از آن حادتر، از پیوستن آنچه از طبقه متوسط باقی مانده به این پوپولیسم جلوگیری کند.
ناآرامیهایی را که در چند هفته اخیر مشاهده شده، میتوان نادیده انگاشت و به کار خود به همان شیوه پیشین ادامه داد اما باید توجه داشت این چرخههای باطل و آسیبزا همانگونه که در موج اخیر دیدیم، پیوسته رادیکالتر شده و طبقه متوسط نیز به آنها میپیوندد، همانگونه که بر گسترش جغرافیاییشان افزوده خواهد شد. بیاییم با تنشزدایی، آزادکردن همه دستگیر شدگان وقایع اخیر و بازکردن فضای سیاسی و اجتماعی، هرگونه بهانهیی را از بدخواهان این پهنه بگیریم. سختگیری و خشونت کوچه بنبستی است که در انتهایش تنها یک بازی باخت-باخت نهفته است.
کیهان: رئیسجمهور موضوع (اغتشاش دو هفته قبل) را به جامعهشناس و روانشناس و... ارجاع داده تا علتیابی کنند.
آیا الآن موضوع مبهم است و رئیسجمهور نمیداند مردم به چه چیزی اعتراض دارند!؟ آیا انتظار است که متخصص روانشناسی حکم به اختلال روانی معترضان بدهد!؟ آیا این فقره خیال رئیسجمهور را راحت میکند و این یقین را برای وی به وجود میآورد که همه چیز بر وفق مراد است و چند روانی و مشکل دار، اعتراضاتی کردند که آن هم تمام شد!؟
برجام و ابراز نگرانی از چشمانداز آن موضوع حملات باندی روزنامههای هر دو باند شده است:
ستاره صبح: رهبر انقلاب: به کسانی که صریحاً با ما دشمنی میکنند گفتهایم آماده برخورد برادرانه هستیم - روحانی: هیچ کشور اسلامی را رقیب خود نمیدانیم
ابراز نگرانی از قیام مردم ایران و هشدار نسبت به شعلهور شدن آن موضوع مشترک روزنامههای حکومتی در روز چهارشنبه است:
آرمان: نا آرامیها را هشداری برای آینده بدانیم
آرمان:چرا شهروندان به خیابانها آمدند؟
واقعیت این است که کانالهای ارتباطی میان شهروندانی که دچار انواع دشواریها هستند با مسئولان مسدود یا بسیار ناکارآمد است.
شهروندان میخواستند و میخواهند به مدیریت کلان سیاسی و مقامات بگویند که آنها زیر بار فشار اقتصادی، معیشتی، بیکاری، افسردگی، اضطراب، ناامیدی، بیعدالتی، تبعیض، فساد اداری، بهداشت و آموزش ناکارآمد و... در حال خم شدن هستند.
نسبت دادن ناآرامیها به کشورهای دیگر منطقی و توجیه پذیر نیست. چرا که این گفته بهمعنی ضعف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در مقابله و پیشگیری از نفوذ و دخالت بدخواهان بیگانه در امور داخلی است.
کشورهای بیگانه و بدخواه ایران به تنهایی مسئول فساد اقتصادی، اداری و ناکارآمدی در عرصههای گوناگون که ریشه به خیابان آمدن شهروندان شد، نیستند.
بهکارگیری واژههایی چون خس و خاشاک و آشغال برای توصیف و تبیین ناآرامیها نه فقط غیراخلاقی، غیردینی و غیردیپلوماتیک بلکه متأسفانه حاکی از عدم درک و پذیرش واقعیت عینی، ملموس و انکارناپذیر شرایط اجتماعی و ناکارآمدی مدیریت کلان سیاسی است. صاحب منصبان بهویژه آن دستهای که خود را صاحب و وارث انقلاب میدانند باید بپذیرند که در کشور فقر، فساد، ناکارآمدی، ناامیدی، انواع فشارهای روانی، بیکاری و ناهماهنگی وجود دارد.
کارون: اعتراضات برخاسته از نیازهای واقعی جامعه است، نا آرامیهای اخیر چه پیامی داشت
آرمان: بهکارگیری واژههایی چون خس و خاشاک و آشغال برای توصیف و تبیین ناآرامیها نه فقط غیراخلاقی، غیردینی و غیردیپلوماتیک بلکه متأسفانه حاکی از عدم درک و پذیرش واقعیت عینی، ملموس و انکارناپذیر شرایط اجتماعی و ناکارآمدی مدیریت کلان سیاسی است.
شرق: سیاستهایی که نقطه آغاز آنها پس از جنگ تحمیلی رقم خورد، در دولتهای نهم و دهم به اوج خود رسیدند و در دولت یازدهم با وجود سخنان زیاد در تریبونهای سیاسی و اجتماعی و با وجود برخی کوششها در عمل هنوز نشانهای اساسی از کنارگذاشتن آنها مشاهده نمیشود، نتیجهیی دربر نداشتهاند. طبقه متوسط ایران هر روز رو به کوچکشدن دارد و فرودستان شهری و اقشار آسیبپذیر رو به بزرگترشدن و این در حالی است که وضعیت در مناطق محروم، شهرها و مناطق کوچک پیرامونی بهشدت وخیمتر است یا دستکم احساس این وضعیت ناتوانی و درماندگی، بیشتر. بنابراین باید انتظار داشت که هرگونه سوءمدیریتی امروز بهایی بسیار سنگینتر از گذشته برای کشور ما به همراه داشته باشد.
در چنین کشوری هرگونه کارشکنی سیاسی و ساختاری برای تحققنیافتن یک «دولت رفاه»، کاری نهفقط ناممکن، بلکه خطرناک است که هماکنون ما در حال پرداخت بهای آن هستیم.
مهم تنها بهرسمیت شناختن حق اعتراض نیست، بلکه وارد و درونیکردن اعتراض و امکان بروز و بیان آن در ساختارهای روزمرهزندگی است که هنوز بهرسمیت شناخته نمیشود و در نتیجه دائماً و در امواجی پیدرپی و هربار به بهانهیی و با منشأهایی که لزوما به یکدیگر ربطی ندارند، موقعیتهای یکسان، ناآرامیهایی را در شهرها بازتولید میکنند. اما حتی مدیریت اعتراض و ایجاد امکان برای بیان آن نیز کافی نیست، آنچه بیش و پیش از هر چیز لازم است، در دو رویکرد اساسی خلاصه میشود که از دامنزدن به رادیکالیسم و پوپولیسم اعتراضات فرودستان شهری و از آن حادتر، از پیوستن آنچه از طبقه متوسط باقی مانده به این پوپولیسم جلوگیری کند.
ناآرامیهایی را که در چند هفته اخیر مشاهده شده، میتوان نادیده انگاشت و به کار خود به همان شیوه پیشین ادامه داد اما باید توجه داشت این چرخههای باطل و آسیبزا همانگونه که در موج اخیر دیدیم، پیوسته رادیکالتر شده و طبقه متوسط نیز به آنها میپیوندد، همانگونه که بر گسترش جغرافیاییشان افزوده خواهد شد. بیاییم با تنشزدایی، آزادکردن همه دستگیر شدگان وقایع اخیر و بازکردن فضای سیاسی و اجتماعی، هرگونه بهانهیی را از بدخواهان این پهنه بگیریم. سختگیری و خشونت کوچه بنبستی است که در انتهایش تنها یک بازی باخت-باخت نهفته است.
کیهان: رئیسجمهور موضوع (اغتشاش دو هفته قبل) را به جامعهشناس و روانشناس و... ارجاع داده تا علتیابی کنند.
آیا الآن موضوع مبهم است و رئیسجمهور نمیداند مردم به چه چیزی اعتراض دارند!؟ آیا انتظار است که متخصص روانشناسی حکم به اختلال روانی معترضان بدهد!؟ آیا این فقره خیال رئیسجمهور را راحت میکند و این یقین را برای وی به وجود میآورد که همه چیز بر وفق مراد است و چند روانی و مشکل دار، اعتراضاتی کردند که آن هم تمام شد!؟
برجام و ابراز نگرانی از چشمانداز آن موضوع حملات باندی روزنامههای هر دو باند شده است:
کیهان: دو سال گذشت برجام با اقتصاد ما چه کرد؟. منتقدان برجام از همان ابتدا و به دفعات و با دلایل کارشناسی اعلام کردند که برجام «اقدامات نقد ایران در مقابل وعدههای نسیه طرف مقابل» است. منتقدان تأکید کردند که دولت ایران میبایست قبل از امضای توافق، قواعد بدیهی همچون «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیشبینی برگشتپذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» را به جهت حفظ منافع ملی و عزت مردم کشورمان رعایت کند.
اما برخی مقامات ارشد دولت آقای روحانی و رسانههای به ظاهر حامی دولت با شانه خالی کردن از پاسخ کارشناسی به انتقادها، با فحاشی، منتقدان را به جهنم حواله دادند... به اذعان مقامات ارشد دولت، برجام تقریباً هیچ دستاوردی برای کشورمان نداشت. اما متأسفانه دولتمردان بهرغم اذعان به این مسأله، بهجای تغییر رویه و عذرخواهی و تلاش جدی برای جبران خسارتهای محض برجام، به انکار وعدهها روی آوردند... رویکرد «حفظ برجام به هر قیمت» از سوی دولتمردان موجب از بین رفتن فرصتها شده است... اکنون تعلیق و انتظاری که به جان فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان و مدیران ما افتاده، مجال حرکت و خلاقیت را از آنان گرفته است.
آرمان: عراقچی: این ۴ماه بسیار سرنوشتساز است .
دو سال گذشت برجام با اقتصاد ما چه کرد؟. منتقدان برجام از همان ابتدا و به دفعات و با دلایل کارشناسی اعلام کردند که برجام «اقدامات نقد ایران در مقابل وعدههای نسیه طرف مقابل» است. منتقدان تأکید کردند که دولت ایران میبایست قبل از امضای توافق، قواعد بدیهی همچون «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیشبینی برگشتپذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» را به جهت حفظ منافع ملی و عزت مردم کشورمان رعایت کند.اما برخی مقامات ارشد دولت آقای روحانی و رسانههای به ظاهر حامی دولت با شانه خالی کردن از پاسخ کارشناسی به انتقادها، با فحاشی، منتقدان را به جهنم حواله دادند... به اذعان مقامات ارشد دولت، برجام تقریباً هیچ دستاوردی برای کشورمان نداشت. اما متأسفانه دولتمردان بهرغم اذعان به این مسأله، بهجای تغییر رویه و عذرخواهی و تلاش جدی برای جبران خسارتهای محض برجام، به انکار وعدهها روی آوردند... رویکرد «حفظ برجام به هر قیمت» از سوی دولتمردان موجب از بین رفتن فرصتها شده است... اکنون تعلیق و انتظاری که به جان فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان و مدیران ما افتاده، مجال حرکت و خلاقیت را از آنان گرفته است. عراقچی: این ۴ماه بسیار سرنوشتساز است .
اما برخی مقامات ارشد دولت آقای روحانی و رسانههای به ظاهر حامی دولت با شانه خالی کردن از پاسخ کارشناسی به انتقادها، با فحاشی، منتقدان را به جهنم حواله دادند... به اذعان مقامات ارشد دولت، برجام تقریباً هیچ دستاوردی برای کشورمان نداشت. اما متأسفانه دولتمردان بهرغم اذعان به این مسأله، بهجای تغییر رویه و عذرخواهی و تلاش جدی برای جبران خسارتهای محض برجام، به انکار وعدهها روی آوردند... رویکرد «حفظ برجام به هر قیمت» از سوی دولتمردان موجب از بین رفتن فرصتها شده است... اکنون تعلیق و انتظاری که به جان فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان و مدیران ما افتاده، مجال حرکت و خلاقیت را از آنان گرفته است.
آرمان: عراقچی: این ۴ماه بسیار سرنوشتساز است .
جوان: وضع تحریمهای جدید ایالات متحده آمریکا علیه 14شخص حقیقی و حقوقی ایرانی نمایانگر این مسأله است که موج تحریمی آمریکا علیه کشورمان در هفتههای آتی نیز گستردهتر خواهد شدتا همچنان ایران در چتر محدودیتهای بینالمللی قرار و روابط اقتصادی – تجاری کشورمان با سایر کشورها شکل عادی و روانی به خود نگیرد.
ابعاد امنیت مانند امنیت سیاسی از ثبات سیاسی و مشروعیت حاکمیت سیاسی گرفته تا نحوه تعامل دولت با قدرتهای بزرگ در عرصه سیاست خارجه رابطه مستقیمی با جذب سرمایهگذاری خارجی، وارد شدن ایران به ارتباطات بانکی – تجاری دارد و هدف آمریکاییها از ایجاد فضای روانی نامناسب علیه ایران در دوران پسابرجام دقیقاً مانع سازی از توسعه روابط اقتصادی – تجاری ایران با کشورها، تجار، بانکها و سرمایهگذاران خارجی است.
- تحریمهای ایالات متحده آمریکا به بهانههای مختلفی نظیر تروریسم، حقوقبشر و موشکی علیه جمهوری اسلامی ایران در 28ماه اخیر به شکل فزایندهیی افزایش پیدا کرده و علت اصلی آن نیز «بازگرداندن ایران به وضعیت ماقبل برجام» است. هدف اصلی آمریکا تنگتر کردن حلقه تحریمها علیه ایران و تحمیل توافقها در قالب برجام 2و 3است. تا همچنان ایران در چتر محدودیتهای بینالمللی قرار و روابط اقتصادی – تجاری کشورمان با سایر کشورها شکل عادی و روانی به خود نگیرد.
ابعاد امنیت مانند امنیت سیاسی از ثبات سیاسی و مشروعیت حاکمیت سیاسی گرفته تا نحوه تعامل دولت با قدرتهای بزرگ در عرصه سیاست خارجه رابطه مستقیمی با جذب سرمایهگذاری خارجی، وارد شدن ایران به ارتباطات بانکی – تجاری دارد و هدف آمریکاییها از ایجاد فضای روانی نامناسب علیه ایران در دوران پسابرجام دقیقاً مانع سازی از توسعه روابط اقتصادی – تجاری ایران با کشورها، تجار، بانکها و سرمایهگذاران خارجی است.
- تحریمهای ایالات متحده آمریکا به بهانههای مختلفی نظیر تروریسم، حقوقبشر و موشکی علیه جمهوری اسلامی ایران در 28ماه اخیر به شکل فزایندهیی افزایش پیدا کرده و علت اصلی آن نیز «بازگرداندن ایران به وضعیت ماقبل برجام» است. هدف اصلی آمریکا تنگتر کردن حلقه تحریمها علیه ایران و تحمیل توافقها در قالب برجام 2و 3است.
تکرار یک ادعا در روزهای اخیر مبنی بر اینکه برجام الگوی موفق برای کاهش تنشها میان ایران و غرب است ارتباط معنایی قابل توجهی با تنگتر شدن حلقه تحریمها دارد چرا که اکثر اهداف برجام در حوزه اقتصادی –تجاری –بانکی ناموفق بوده و بر پایه نظریه «برجام الگوی موفق بینالمللی»، ایران مجبور است برای احیای اهداف اقتصادی –تجاری – بانکی تن به مذاکرات جدید دهد. توجیه این طیف آن است که برجام تنها توانسته بخشی از محدودیتهای بینالمللی علیه ایران را خنثی کند! و برای عادیسازی روابط تجاری – اقتصادی باید تن به خواستههای سازمان جهانی نظیر FATF، کنوانسیون پالرمو، کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم داده و پذیرش خواستههای اینگونه سازمانهای بینالمللی نتیجهیی جز تحدید حدود سرزمینی گفتمان انقلاب اسلامی نداشته و تضعیف اقتدار کشور در عرصه منطقهیی و بینالمللی را بهدنبال دارد.
چنانچه ایران رفتار خود در عرصه جهانی را استانداردسازی کند و طبق خواستههای غرب در قالب کنوانسیونهای بینالمللی رفتار کند، نه تنها از حجم تحریمها کم نخواهد شد بلکه مشابه سیاست غرب درباره عراق قابلیت تحقق پیدا خواهد کرد.
روزنامههای باند روحانی فساد قالیباف از باند خامنهای را در بوق کردهاند:
ابعاد امنیت مانند امنیت سیاسی از ثبات سیاسی و مشروعیت حاکمیت سیاسی گرفته تا نحوه تعامل دولت با قدرتهای بزرگ در عرصه سیاست خارجه رابطه مستقیمی با جذب سرمایهگذاری خارجی، وارد شدن ایران به ارتباطات بانکی – تجاری دارد و هدف آمریکاییها از ایجاد فضای روانی نامناسب علیه ایران در دوران پسابرجام دقیقاً مانع سازی از توسعه روابط اقتصادی – تجاری ایران با کشورها، تجار، بانکها و سرمایهگذاران خارجی است.
- تحریمهای ایالات متحده آمریکا به بهانههای مختلفی نظیر تروریسم، حقوقبشر و موشکی علیه جمهوری اسلامی ایران در 28ماه اخیر به شکل فزایندهیی افزایش پیدا کرده و علت اصلی آن نیز «بازگرداندن ایران به وضعیت ماقبل برجام» است. هدف اصلی آمریکا تنگتر کردن حلقه تحریمها علیه ایران و تحمیل توافقها در قالب برجام 2و 3است. تا همچنان ایران در چتر محدودیتهای بینالمللی قرار و روابط اقتصادی – تجاری کشورمان با سایر کشورها شکل عادی و روانی به خود نگیرد.
ابعاد امنیت مانند امنیت سیاسی از ثبات سیاسی و مشروعیت حاکمیت سیاسی گرفته تا نحوه تعامل دولت با قدرتهای بزرگ در عرصه سیاست خارجه رابطه مستقیمی با جذب سرمایهگذاری خارجی، وارد شدن ایران به ارتباطات بانکی – تجاری دارد و هدف آمریکاییها از ایجاد فضای روانی نامناسب علیه ایران در دوران پسابرجام دقیقاً مانع سازی از توسعه روابط اقتصادی – تجاری ایران با کشورها، تجار، بانکها و سرمایهگذاران خارجی است.
- تحریمهای ایالات متحده آمریکا به بهانههای مختلفی نظیر تروریسم، حقوقبشر و موشکی علیه جمهوری اسلامی ایران در 28ماه اخیر به شکل فزایندهیی افزایش پیدا کرده و علت اصلی آن نیز «بازگرداندن ایران به وضعیت ماقبل برجام» است. هدف اصلی آمریکا تنگتر کردن حلقه تحریمها علیه ایران و تحمیل توافقها در قالب برجام 2و 3است.
تکرار یک ادعا در روزهای اخیر مبنی بر اینکه برجام الگوی موفق برای کاهش تنشها میان ایران و غرب است ارتباط معنایی قابل توجهی با تنگتر شدن حلقه تحریمها دارد چرا که اکثر اهداف برجام در حوزه اقتصادی –تجاری –بانکی ناموفق بوده و بر پایه نظریه «برجام الگوی موفق بینالمللی»، ایران مجبور است برای احیای اهداف اقتصادی –تجاری – بانکی تن به مذاکرات جدید دهد. توجیه این طیف آن است که برجام تنها توانسته بخشی از محدودیتهای بینالمللی علیه ایران را خنثی کند! و برای عادیسازی روابط تجاری – اقتصادی باید تن به خواستههای سازمان جهانی نظیر FATF، کنوانسیون پالرمو، کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم داده و پذیرش خواستههای اینگونه سازمانهای بینالمللی نتیجهیی جز تحدید حدود سرزمینی گفتمان انقلاب اسلامی نداشته و تضعیف اقتدار کشور در عرصه منطقهیی و بینالمللی را بهدنبال دارد.
چنانچه ایران رفتار خود در عرصه جهانی را استانداردسازی کند و طبق خواستههای غرب در قالب کنوانسیونهای بینالمللی رفتار کند، نه تنها از حجم تحریمها کم نخواهد شد بلکه مشابه سیاست غرب درباره عراق قابلیت تحقق پیدا خواهد کرد.
روزنامههای باند روحانی فساد قالیباف از باند خامنهای را در بوق کردهاند:
آرمان: سرمقاله: پایانی برای آقای قالیباف
صادق زیباکلام*
شهردار سابق تهران، امروز چه در اذهان عمومی مردم و چه در طیفهای مختلف سیاسی بهویژه اصولگرایان بهعنوان یک نیروی سیاسی تمام شده به حساب میآید و هیچگونه آینده و جایگاه سیاسی را در چه در میان اصولگرایان چه خارج از محدوده این طیف نمیتوان برای او متصور شد
آرمان: گزارش نجفی آینده سیاسی قالیباف را مجهول کرده است. او که سابقه طولانی در شهرداری تهران داشته، اکنون باید بر اساس گزارش شهردارتهران به افکار عمومی پاسخگو باشد. قالیباف همواره سعی میکرد از سکوی شهرداری برای پریدن به پاستور استفاده کند که البته هر بار ناکام ماند
سایر عنوانهای روزنامههای حکومتی برخی از سایر بحرانهای نظام را نشان میدهند:
صادق زیباکلام*
شهردار سابق تهران، امروز چه در اذهان عمومی مردم و چه در طیفهای مختلف سیاسی بهویژه اصولگرایان بهعنوان یک نیروی سیاسی تمام شده به حساب میآید و هیچگونه آینده و جایگاه سیاسی را در چه در میان اصولگرایان چه خارج از محدوده این طیف نمیتوان برای او متصور شد
آرمان: گزارش نجفی آینده سیاسی قالیباف را مجهول کرده است. او که سابقه طولانی در شهرداری تهران داشته، اکنون باید بر اساس گزارش شهردارتهران به افکار عمومی پاسخگو باشد. قالیباف همواره سعی میکرد از سکوی شهرداری برای پریدن به پاستور استفاده کند که البته هر بار ناکام ماند
سایر عنوانهای روزنامههای حکومتی برخی از سایر بحرانهای نظام را نشان میدهند:
آرمان: مصباح یزدی روحانی را به توپ بست
آفتاب یزد: تاجران و ناظران میگویند پکن در حال تغییر رویکرد اقتصادی خود در قبال تهران است، خواب پریشان چینیها برای ایران
ابرار: 100مسئول کشور دو تابعیتی و دارای گرین کارت هستند
افکار: قاضی پور: از امام زمان میشود سؤال کرد از روحانی نه؟!
اقتصاد پویا: عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس: دریافت وام 500میلیون دلاری ننگی برای دولت است
اقتصاد پویا: منتظر سونامی تعطیلی تولیدیها باشیم
ابرار: 100مسئول کشور دو تابعیتی و دارای گرین کارت هستند
افکار: قاضی پور: از امام زمان میشود سؤال کرد از روحانی نه؟!
اقتصاد پویا: عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس: دریافت وام 500میلیون دلاری ننگی برای دولت است
اقتصاد پویا: منتظر سونامی تعطیلی تولیدیها باشیم
جهان صنعت: پای درد دل کسبه پلاسکو یک سال پس از آتش سوزی: وعدهها پوچ درآمد
فساد نهادینه اداری نظام مضحکه روزنامههای حکومتی شده است:
فساد نهادینه اداری نظام مضحکه روزنامههای حکومتی شده است:
جهان صنعت: در دفاع از آقای بابایی!
سایت تابناک گزارشی نوشته مبنی بر استخدام تعدادی از فک و فامیل در آب و فاضلاب تهران! فک و فامیلی که «دارای تخصص در رشتههایی مثل علوم اجتماعی، الهیأت و معارف، ادبیات عرب، علوم تربیتی، شنواییسنجی، پرستاری، روانشناسی، تاریخ، مامایی، مدیریت خانواده و دامپزشکی هستند.»
بعد هم تماس گرفتهاند با مهندس بابایی، معاون نیروی انسانی شرکت آبوفاضلاب استان تهران و از ایشان این جوابها را شنیدهاند: «این موضوع را تکذیب نمیکنیم. چنین چیزی در گذشته در این شرکت رخ داده و برخی رسانهها نیز به آن ورود کردهاند که ورود موثری نبوده است. شما خبرنگاران بیش از آن که بهدنبال کشف حقیقت و حل مشکل باشید بهدنبال هیجانآفرینی در جامعه هستید و با انتشار اخبار منفی به افزایش ناامیدی در جامعه میافزایید. در شرایط کنونی که حجم بارندگیهای سالانه استان تهران کاهش یافته انتشار چنین اخباری در رسانهها جز افزایش ناامیدی سودی نخواهد داشت. مطمئن باشید در شرایط کنونی نیز شرکت ما دارای نیروهای متخصص فراوانی است و ما از نظر نیروی متخصص و صاحب نظر مشکلی نداریم.»
حالا ما چرا این را نوشتیم؟ چرا این را انعکاس دادیم؟ چرا این را در معرض دید قراردادیم؟ برای اینکه به دولت آقای روحانی نشان دهیم چه انسانهای توانمندی از حوزه کاری ایشان دور ماندهاند. وقتی ما داریم عزیزی چون همین آقای بابایی با این سطح از پاسخ دادن را چرا باید برویم از تیم رسانهیی آقای قالیباف آدم بیاوریم که کار رسانهیی انجام دهد؟ حداقل اگر قرار بر دشمنتراشی است چرا بدهیم به غریبه؟ همین آقای بابایی خوب است... آقای رئیسجمهور خودتان را محتاج دو سه نفر نشان ندهید که متخصص زیاد داریم. یک نمونهاش همین آقای بابایی!