728 x 90

«گریز‌گاه‌»های پاسداران را ببندیم

ایران-عراق-راه-آهن-شلمچه-بصره-
ایران-عراق-راه-آهن-شلمچه-بصره-

خامنه‌ای و پاسدارانش در یک مخمصه جدی گرفتار شده‌اند

آنها به تله سیاست‌های ضدمردمی خودشان افتاده‌ و اینک تلاش می‌کنند با ثروتی که در گوشه و کنار ایران، عراق و سوریه انباشته‌اند، راه تنفسی به خارج بیابند! اکنون پاسداران تلاش می‌کنند به راههای «مال‌رو» بزنند!

راه‌آهن شلمچه بصره یکی از آن گریز‌گاهها و «مال‌رو‌»های پاسداران است.

راه‌آهن خرمشهر – شلمچه – بصره یک طرح استراتژیک سپاه پاسداران است۱

راه‌آهن خرمشهر – شلمچه – بصره یک طرح استراتژیک سپاه پاسداران است

 

با تشدید تحریم رژیم و به‌ویژه با قرار گرفتن سپاه پاسداران در لیست تروریستی آمریکا، بسیاری معادلات و حسابهای آخوندها بهم خورد. خامنه‌ای که پیشاپیش به‌دنبال یافتن مفری برای گریز از انزوای پس از شکست برجام بود در اسفند ۹۷ روحانی را برای یافتن امکانی جهت دور زدن تحریم‌ها به عراق فرستاد.

یک محور از توافق‌های طرفین، به‌نوشته سایت تابناک پاسدار رضایی (۲۰اسفند ۹۷) که به‌ نقل از خبرگزاری حکومتی ایرنا اعلام شد، وصل کردن راه‌آهن شلمچه به راه‌آهن بصره بود. تابناک نوشت: « روحانی با بیان این‌که عملیات اجرایی راه‌آهن شلمچه – بصره آغاز می‌شود، افزود:

«با توجه به اتصال شبکه راه‌آهن ایران به خطوط آهن پاکستان، افغانستان،‌ترکمنستان، قزاقستان، ‌آذربایجان و ترکیه، امیدواریم در آینده بتوانیم راه‌آهن بین دو کشور را نیز به هم متصل کنیم که این کار با عملیات اجرایی ۳۵کیلومتر خط آهن بین شلمچه و بصره انجام می‌گیرد. امروز توافقات لازم برای این کار انجام گرفت».

سابقه داستان راه‌آهن شلمچه -‌ بصره

وصل کردن راه‌آهن شلمچه به بصره، بخشی از یک پروژه بزرگ‌تر است که سابقه آن به سال‌ها پیش از این بر می‌گردد. خبرگزاری پاسداران موسوم به فارس روز ۱۴آبان ۹۷نوشته بود: «در وصل این راه‌آهن ۷سال تأخیر داریم» پروژه اتصال راه‌آهن خرمشهر به شلمچه به طول ۱۷کیلومتر در سال ۱۳۹۰ به بهره‌برداری رسید. ادامه آن تا بصره (عراق) به طول ۳۲کیلومتر در خاک عراق باقی‌مانده است. اجرای این قسمت از طرح نیاز به ساخت یک پل عظیم بر روی اروندرود داشت اما مشکل اصلی به‌گفته مهره‌های حکومتی آخوندها نه هزینه ساخت آن پل عظیم، بلکه همکاری نکردن عراق بود.

عراقی‌ها حتی پل «هبه» شده را هم نپذیرفتند!

باز هم بنا‌ به گزارش خبرگزاری فارس (مورخ ۱۴آبان ۹۷)، معاون فنی و زیربنایی وقت راه‌آهن ایران (فردی به اسم یزدانی) گفت: «ایران خط و پل راه‌آهن شلمچه را‌ می‌سازد اما عراق همکاری نمی‌کند»! وی در ادامه اضافه کرد: «در نتیجه ما به روحانی نامه نوشتیم، ما هزینه ساخت خط آهن ۳۲کیلومتری بصره – شلمچه و هزینه پل بازشوی مسیر (بر روی اروند رود) را هم تقبل کردیم و پذیرفتیم پل را هم پس از ساخت به عراق «هبه» (یعنی هدیه! کنیم) اما عراق همکاری نمی‌کند».

البته علت روشن بود، عراقی‌ها که می‌دانستند این مسیر ریلی به چه علت ساخته می‌شود و چه اهمیت و ضرورتی برای رژیم دارد، و در نهایت طرف‌حسابشان نه آخوندها بلکه آمریکایی‌ها و تحریم‌هایشان خواهد بود ابتدا تلاش کردند با انداختن تمامی هزینه آن به گردن آخوندها سنگ شرعی جلوی پاسداران بیندازند!‌ و البته در این مورد موفق هم شدند و به هر حال این پروژه ناتمام ماند در حالی‌که کل زمان لازم برای اجرایی شدن آن فقط ۱۸ماه بود»

 

 

راه‌آهنی که آخوندها می‌سازند و به عراقی‌ها «هبه» می‌کنند!

آخوندها و پاسداران تروریست و ضدمردمی تلاش می‌کنند با پاکسازی مناطق عشایری خوزستان و جایگزینی هموطنان عربمان با وحوش حشد‌الشعبی، بسترجغرافیایی این راه استراتژیک را پیشاپیش برای خودشان امن کنند!

 

راه‌آهن ایران، عراق، سوریه مفری برای پاسداران، خامنه‌ای و دولتش۲

راه‌آهن ایران، عراق، سوریه مفری برای پاسداران، خامنه‌ای و دولتش

 

یک مسیر استراتژیک!

به‌منطور دور زدن تحریم‌ها و ادامه صدور تروریسم به سوریه، در شرایطی که برجام نابود شده تلقی می‌گردد یکبار دیگر طرح آن راه‌آهن روی میز آخوندها آمد.

روز ۷دی ۹۷ پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی رژیم به‌ نقل از خبرگزاری حکومتی ایرنا نوشت سید محمد موسوی مدیرکل خط و سازه‌های فنی راه‌آهن کشو می‌گوید: « شبکه ریلی (عراق) از بصره به خرمشهر و آبادان و بعد از آن به بندر خمینی می‌رسد». ایرنا اضافه کرده بود:‌ «هزینه اتصال پل ریلی بر روی اروند ۲هزار و ۲۲۰میلیارد ریال برآورد شده و در این صورت دسترسی ریلی ایران از طریق شبکه ریلی عراق به سوریه میسر می‌شود».

به این ترتیب روشن شد که این مسیر ریلی برای اتصال راه‌آهن ایران از طریق راه‌آهن عراق به، سوریه است!

عراقی‌ها چه می‌گویند؟

به‌نوشته «الوقت» یک رسانه پوششی نیروی تروریستی قدس، روز ۲۸فروردین ۹۸« شرکت خط آهن عراق اعلام کرد مذاکراتی با سوریه و ایران در مورد توسعه یک خط ریلی برای اتصال منطقه شلمچه ایران و بصره عراق به سوریه خواهد داشت. هدف این پروژه اتصال خلیج‌فارس به مدیترانه به وسیله یک خط آهن چندملیتی است که این سه کشور را هم به هم پیوند می‌دهد».

این پروژه در واقع همان راه‌آهن شلمچه بصره است که سال ۹۰رها شده بود و با شکست برجام و وضع دوباره تحریم‌ها و به وخامت گراییدن وضعیت رژیم دوباره مطرح شده است.

در همین ارتباط وزارت حمل‌ و نقل سوریه آذرماه ۱۳۹۷ در ایمیلی که بیشتر به «کلاه‌گذاشتن بر سر بچه» شبیه بود، به "المانیتور" نوشت: «راه‌ آهن، بخشی از برنامه برای بازسازی زیرساخت‌های کشوری است که بر اثر جنگ ویران شده است. این تنها بخشی از پروژه سوریه برای ساخت ۳۲کیلومتر خط راه‌آهن است. بقیه این خط به عراق توسعه می‌یابد؛ در عمق آن کشور تا بغداد و کربلا گسترش می‌یابد. این خط، حمل نقل افراد و نقل و انتقال کالا بین ایران، عراق و سوریه را تسهیل خواهد کرد».

به استناد نوشته‌های همین سایت پوششی نیروی تروریستی قدس، «هزینه خط آهن مزبور ۲.۲۲میلیارد دلار برآورد شد. با احداث این خط راه‌آهن، عراق می‌تواند راحت‌تر به بنادر مدیترانه (لاذقیه) در سوریه دسترسی داشته باشد. صادرات از ایران به عراق که شامل مواد غذایی، ماشین‌آلات، برق و گاز می‌شود به ۸.۷میلیارد دلار در ۲۰۱۸رسید و انتظار می‌رود تجارت دوطرفه در سال‌های آتی به ۲۰میلیارد دلار برسد».

این طرح در واقع حرکتی برای اتصال بنادر رژیم در خلیج‌فارس به مدیترانه است.

 

 

سپاه تروریستی پاسداران ضمن به دست گرفتن منابع نفتی - گازی جنوب کشور، راههای ارتباطی آن را نیز به دست گرفته و هرگاه که طناب تحریم‌ها به گردنش محکم می‌شود تلاش می‌کند با گسترش راههای ارتباطی‌متنوع، طناب محاصره را از گردنش شل کند.

پاسداران این راه را یکبار دیگر در سال‌های پیش از ۱۳۹۰رفته و اندکی از این مسیر را هم پیموده بوده و پس از آغاز مذاکراتشان با اوباما آن را نصفه نیمه رها کرده بودند.

اکنون (پس از شکست برجام و تغییر سیاست آمریکا) و با بحرانی شدن شرایط، پاسداران مجدداً اقدام به تجدید بنای آن طرح قدیمی کرده‌اند.

 

این راه‌آهن در چه شرایطی مطرح و در چه وضعیتی متوقف شد؟

به استناد نوشته‌های رسانه‌های حکومتی که بخشی از آنها در همین یادداشت مورد اشاره قرار گرفتند،‌ این شبکه ریلی (که ظاهراً برای رژیم اهمیت استراتژیکی بالایی دارد) در سال‌های پیش از ۱۳۹۰وارد محاسبات آخوندها شد یعنی هنگامی که آخوندها درگیر تحریم‌ها بودند و به‌دنبال مفری برای سوراخ کردن محاصره می‌گشتند.

به عبارت دیگر، سال‌های پیش از ۹۰سال‌های یکه‌تازی بی‌دنده و ترمز رژیم در زمینه اتمی بود. به‌نوشته (ایرنا ۱۰مرداد ۸۴) رژیم توافق آبان ۸۳خود مبنی بر تعلیق غنی‌سازی اورانیوم را لغو کرده و سایت اتمی نطنز کار خود را از سر گرفته بود.

متقابلاً در ۱۹خرداد سال ۱۳۸۹، بی‌سابقه‌ترین قطعنامه تحریمی(قطعنامه ۱۹۲۹)شورای امنیت علیه رژیم به تصویب رسید.

از آن‌سو نیز احمدی‌نژاد بلافاصله قطعنامه ۱۹۲۹ را کاغذپاره می‌خواند، در حالی‌که آن قطعنامه پایه‌یی‌ترین مبنا برای تشدید تحریم‌های همه‌جانبه بر ضد آخوندها بود. یکی از خطرناک‌ترین بخش‌های آن قطعنامه، بند ۹آن بود که با اشاره غیرمستقیم به ماده ۴۲فصل منشور سازمان ملل، اقدام نظامی علیه کشورهای یاغی را تداعی می‌کرد.

آن قطعنامه البته مقبولیت جهانی پیدا کرد و رژیم اساساً در کرنر قرار گرفت و در اندک مدتی تمامی اندوخته‌های سیاسی و مالی‌اش ته کشید!

به‌نوشته ایرنا (۲۷دی ۹۴) تحریم‌های سال ۱۳۹۰ با ۲هدف بر ایران تحمیل شده بود:

  • هدف نخست، جلوگیری از برنامه هسته‌یی ایران بود.
  • هدف دوم، معطوف به بازداشتن تهران از پشتیبانی دولت دمشق بود.

سال ۱۳۹۰سالی تعیین‌کننده برای رژیم بود آخوندها یا باید تحریم‌ها را سوراخ می‌کردند یا زانو زده و شکست را می‌پذیرفتند.

آخوندها تلاش کردند از راههای گوناگون، حلقه محاصره را بشکنند، یکی از آن قبیل تلاش‌ها ایجاد «راه‌آهن خلیج‌فارس ـ دریای مدیترانه» بود که «خط آهن خرمشهر ـ‌ بصره و خط شلمچه ـ بصره» بخشی از آن بود.

آن طرح همان‌گونه که در ابتدای این نوشته توضیح داده شد تا شلمچه انجام شد، اما پس از آن به‌علت کمکهایی که سیاست جهانی مماشات نصیب آخوندها کرد، و خامنه‌ای توانست از آن مهلکه بگریزد، اهمیت خود را از دست داد و به مرور ایام رها شد و این راه‌آهن نیز به بایگانی سپرده شد تا امروز که دوباره رژیم زیر فشار سخت‌ترین تحریم‌ها به‌دنبال سوراخی برای تنفس و گریز از خفگی، به یاد راه‌آهن خرمشهر لاذقیه افتاده است!

چشم‌اندازها

اکنون گرچه آخوندها دم از احیای پروژه راه‌آهن استراتژیک خرمشهر لاذقیه می‌زند،

و باز هم گرچه آخوندها و به‌ویژه سپاه تروریستی پاسداران منابع بزرگ مالی و معدنی هنگفتی در سوریه را به اسم خود به ثبت داده‌اند (بخشی از معادن فسفات سوریه متعلق به پاسداران است)

اما اکنون همگان می‌دانند شرایط فعلی با زمانی که سایه پر مهر سیاست استعماری مماشات بر سر آخوندها و سپاه تروریستی پاسداران برقرار بود، کیفاً متفاوت است و پاسداران مگر در خواب ببینند که موفق به گریز از این مهلکه شوند.

 

چند نکته حاشیه‌ای

در این میان چند نکته‌ حاشیه‌ای وجود دارد که بی‌ربط به یکدیگر نیستند:

تحریم‌ها

ترفند‌ها و تلاش‌های رژیم و پاسدارانش برای دور زدن تحریم‌ها

راه‌آهن مدیترانه

لزوم ایجاد حاشیه امن برای این خط آهن استراتژیک

ضدیت شدید مردم ایران به‌ویژه خوزستانی‌ها با آخوندها

و....

نکاتی که نیاز به بررسی دقیق‌تر و مجدد دارند.

نکته اول:

سپاه تروریستی پاسداران به استناد آنچه که پاسدار تروریست رستم قاسمی روز ۱۴اسفند ۹۷در مصاحبه با کانال تلویزیونی پاسداران موسوم به «شبکه افق» اعلام کرد، صاحب بخشی از معادن نفت و گاز و فسفات سوریه و بسیاری منابع دیگر آن کشور است.

قاسمی گفت: «سوریه یک معدن فسفاتی داره که ظرفیت پیش‌بینی اون بیش از یک میلیارد و ۸۰۰میلیون تن است. عدد را توجه داشته باشید یک میلیارد و ۸۰۰میلیون تن... در اون توافقنامه بیش از یک میلیارد و ۲۰۰میلیون تن این فسفات متعلق به ایران است خیلی مهم است یک میلیارد بیش از یک میلیارد و ۲۰۰میلیون تن بیش از دو سوم آن متعلق به ایران است توافقنامه را بنده خودم امضا کردم اجرا هم شده شروع هم شده... شخص آقای سلیمانی این توافقنامه امضا شد... یک بخشی از این توافق یک موضوع از این توافقنامه معدن فسفات است... توافقنامه ما با دولت سوریه این است که این معدن در اختیار ایران باشه با ظرفیت بیش از یک میلیارد و ۲۰۰میلیون تن شما نگاه کنید اگر ما سالی ۱۰میلیون تن بتوانیم از این ظرفیت این فسفات استفاده بکنیم بیش از ۱۲۰سال طول خواهد کشید ده میلیون تن عدد خیلی بزرگی ست.... توی نفت و گاز سوریه ما هستیم در همین توافقنامه هست همین کشت فرا سرزمینی که ما دنبالش بودیم و هستیم آنجا در همین توافقنامه پیش‌بینی شده مخابرات اپراتور موبایل سوریه و حتی مناطق گردشگری اینها در این توافقنامه هست و این توافقنامه به‌نظر من می‌توانه تکمیل‌تر هم بشه و دولت هم می‌تواند در برنامه‌اش وجود داشته باشه...».

اکنون آخوندها و پاسدارانشان برای خروج از بحرانی که گریبانشان را گرفته، چشم به احیای منابعشان در سوریه دوخته‌اند و تلاش می‌کنند با احداث راه‌آهن و کوره‌ راه‌هایی در هزارتوی مناطق مختلف خاور میانه، مفری برای خود بیابند!

نکته دوم:

با توجه به میزان ثروتهای غارت شده مردم منطقه توسط پاسداران در اطراف و اکناف منطقه، شبکه ریلی‌ای که بتواند ضمن وصل این منابع به بندرگاههایی در دو سوی خط! و با به میان کشیدن پای طرف‌حساب‌های دیگری مانند کشورهای آسیای میانه و حتی چین و روسیه، و پرداخت باج مناسب، حیات انگلی و کثیف خود را تضمین کنند، از اهمیت ویژه‌یی برخوردار می‌گردد.

نکته سوم:

در این میان آنچه که باقی می‌ماند اهمیت امنیت «نقطه مرزی شلمچه» و خطوط آهنی است که در خوزستان منابع نفتی، گازی و بنادر خلیج‌فارس را به آن سوراخ سنبه‌ها در عراق و سوریه و نهایتاً به دریای مدیترانه مرتبط می‌کند.

اکنون نقاط مرزی استراتژیکی مانند گمرکات شلمچه و چزابه و اساساً خوزستان و به‌ویژه مناطق عشایری خوزستان اهمیت استراتژیکی برای پاسداران پیدا کرده‌اند.

به همین علت باید تلاش پاسداران برای جابجا کردن هموطنان عربمان از مناطق خود و جایگزین کردن آنها با دسته‌های مسلح وحوش حشد‌الشعبی را هم از این زاویه نگاه کرد.

بی سبب نیست که از همان روز اول، هموطنان عربمان با هوشیاری خاصی در برابر ورود تروریست‌های عراقی رژیم موضع‌ گرفته و لب به اعتراض گشودند.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/79cbd456-dd1f-4743-a62c-1f439abeefd7"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات