728 x 90

آبان آتشین، آتشین‌تر برمی‌خیزد

قیام آتشین آبان...
قیام آتشین آبان...

«آبان آتشین» با گذشت ۳سال از تولد و تکوین آن، هنوز گلگون، تازه و انگیزاننده است. سیلی‌هایی که این ماه ماندگار بر بناگوش دیکتاتوری نواخته هنوز در فضای سیاسی ـ اجتماعی ایران طنین‌انداز است. دیکتاتوری از نفس‌افتاده و دیکتاتور فرتوت آن بسا تمهیدها به‌کار برده بودند تا در سالروز آبان، خاموشی و سکوت خیابانهای ایران را دربربگیرد تا دست‌کم در روزهای بزرگداشت قیام آبان۹۸ واقعه‌یی درخشان نگاهها را به سوی خود جلب نکند. راه‌اندازی سیرک‌های گفتگو در دانشگاهها، ارسال نمایندهٔ ویژهٔ ولی‌فقیه به بلوچستان و دیگر ترفندهای طراحی شده در اتاق فکر آخوندی، در این راستا بود و می‌خواست آبان را با هزینهٔ کمتری از سر بگذراند.

اما آبان آتشین، اثبات کرد که هم‌چنان صاعقه‌زا و خشم‌آفرین است. ریشه در گدازه‌های اعماق جامعهٔ ایران دارد. هنوز فروزان است و به جنبش‌های خاموشی‌ناپذیر کف خیابان انرژی، حرارت، غرور، غیرت و برانگیختگی می‌رساند.

یک استاد دانشگاه در گفتگو با یک روزنامهٔ حکومتی به‌طور رقیق به واقعیتی اعتراف کرده است که مقاومت ایران پیش‌تر از این بارها با تعابیری رادیکال بر آن انگشت گذاشته بود:

«جامعه ایرانی یک آتش زیر خاکستر است. ایران در سال۸۸، یک طغیان را تجربه کرد و مسئولان پیام اعتراضات سال۸۸ را درک نکردند. سپس ۸سال زمان برد تا اعتراضات سال۹۶ از راه برسد. اما از این سال تا اعتراضات بعدی، ۲سال زمان برد تا رخدادهای تلخ آبان ۹۸ شکل بگیرد. یعنی جامعه در مقاطع زمانی کوتاه‌تر، اعتراض می‌کرد. سپس اعتراضات سال۱۴۰۱ از راه رسید. بسیاری معتقدند اگر کرونا نبود، این فاصله‌های اعتراضی (۹۸ تا ۱۴۰۱) کمتر هم می‌شد. از این به بعد سیستم باید منتظر اعتراضاتی مستمر باشد» (اعتماد. بیژن عبدالکریمی. ۲۵آبان ۱۴۰۱).

تولد دوبارهٔ آبان در سالروز تولد آن بر بستر انقلاب دمکراتیک، مانند فوران یک آتشفشان در میانهٔ گدازه‌افشانی است.

آبان دوباره به خیابان آمد تا بگوید حضوری زنده و سیال دارد و تا پگاه خجستهٔ براندازی و دمیدن آفتاب آزادی بر پرچم ایران از حرکت بازنخواهد ایستاد.

تحولات روزهای بزرگداشت آبان در کوران انقلاب دمکراتیک مردم ایران باعث شده است که خودیهای نظام نیز یا مدعیان اصلاح آن وقعی به تحلیل‌های آبکی و مواضع شیطان‌سازانه و به‌دور از واقعیت حکومت ننهند. آنها به چشم می‌بینند که بعد از به خون کشیده شدن ۵۵۰تن از جسورترین فرزندان این آب و خاک و با بیش از ۳۰۰۰۰ دستگیری و پمپاژ روزانهٔ دروغ و دجالیت و تهدید و ارعاب، شهرهای قیام‌آفرین خاموش نشده‌اند. خیابان‌ها ملتهب هستند و شعارها روزبه‌روز رادیکال‌تر می‌شوند. بنابراین تعجب‌انگیز نخواهد بود که در روزنامه‌های حکومتی با عبارتهایی این‌چنینی مواجه شویم. این بخش کوچکی از واقعیت است:

«متأسفانه باز هم به نظر می‌رسد، حاکمیت با نوعی انسداد روبه‌رو است و منطق تحولات را درک نمی‌کند. شعارها کاملاً رادیکال شده‌اند و متأسفانه [کلمه متأسفانه را آگاهانه به کار می‌برم] بسیاری از پرده‌ها دریده شده‌اند. ساختار هر لحظه را که برای شنیدن مطالبات معترضان از دست می‌دهد، شرایط دشوار و دشوارتر می‌شود. من می‌ترسم همان‌گونه که در ساختار قبلی (حکومت پهلوی) دیر صدای مردم شنیده شد چنین رخدادی نیز برای گفتمان انقلاب شکل بگیرد» (همان منبع).

تئوریسینهای وفادار به اصل نظام اگر چه با اعتراف قطره‌چکانی به بخشی از واقعیت درصدد تحریف یا کوچک‌انگاری بخش عمده و دیگر آن هستند ولی حجم واقعیت از تحلیل‌ها و برآوردهای آنها عبور کرده است. آنها اگر چه تلاش می‌کنند خواست اصلی مردم یعنی براندازی تمامیت نظام ولایت فقیه را به حاشیه ببرند و هر گونه رادیکالیسم را تخطئه کنند اما نمی‌توانند کتمان کنند که روند وقایع و تحولات کف خیابان غافلگیر‌کننده و خارج از پیش‌بینی و انتظار آنهاست و روند طی‌شده دیگر به عقب برنخواهد گشت.

قیام آبان ۹۸ فورانی آتشین از انقلابی بود که اینک می‌رود تار و پود جامعهٔ ایران را درنوردد. این انقلاب را دیگر نمی‌توان با فوت‌های بی‌رمق خاموش کرد. در هر انسان ایرانی، خشمی ناآرام مترصد گدازه‌افشانی است. هر استان، شهر یا بخش این سرزمین پتانسیل آن را دارد که کانون قیام شود. این سرزمین می‌خواهد برای همیشه با دیکتاتور و دیکتاتوری خداحافظی کند.

آیا پیام آبان در سالروز تولد دوبارهٔ آن جز این است؟

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3f90d53f-4c3f-48af-85c3-dfe5caced15c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات