728 x 90

آبخیز‌داری، موانع و پیامدها

آبخیزداری و موانع
آبخیزداری و موانع

مقدمه

هنوز ابعاد عظیم ویرانی سیل بهار ۹۸ در ایران مهار نشده است. با توجه به شروع فصل پاییز برای مقابله با سیل‌های بعدی از سوی حاکمیت آخوندی اقدامی اتخاذ نشده لایروبی و پاکسازی مسیل‌ها صورت نگرفته است. در این مقاله می‌خواهم اهمیت آبخیزداری و موانع آن را به‌طور خلاصه مورد بررسی قرار دهیم.

ایران در یک شرایط بحرانی در زمینهٔ زیست‌محیطی قرار دارد. کسب درآمد از قطره‌های آب جمع شده در سدها و شخم‌زدن بی‌مهابا به زمین تفتدیده، به دست عوامل رژیم، برای تولید هر محصول پر‌درآمد، خشکسالی طولانی‌مدت همراه با به انتها رسیدن آبهای زیرزمینی باعث از بین رفتن جنگلها، مراتع و زمینهای حاصلخیز شده است.

 

مریم رجوی: «...بخش زیادی از مراتع و جنگلها را از بین برده‌اند و از زهکشی مزارع و اجرای طرح‌های آبخیزداری طفره رفته‌اند».

(به‌ نقل از سی‌و‌هشتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت: فصل ششم: سیلاب‌هایی که چهل سال تبهکاری را برملا کرد؛ بحران آب و قتل‌عام طبیعت)

 

یکی از بحرانهای اصلی در محیط‌زیست از بین رفتن جنگل‌ها در طی سالیان گذشته می‌باشد. قرار گرفتن این ثروت کشور در اختیار تعدادی آقازاده و شبکه‌های مافیایی، منجر به قطع بی‌رویه درختان و از بین رفتن جنگلها شده است. جنگل‌های زاگرس در غرب کشور یا جنگلهای شمال نمونه‌هایی از آن هستند. همچنین در بسیاری از مناطق، جنگل‌ها تبدیل به باغهای میوه و یا شالیزار شده است. با از بین رفتن جنگلها، آبها به‌سادگی نمی‌توانند جذب زمین بشوند و روی سطح زمین جاری می‌شوند و این باعث می‌شود که در زمان وقوع سیل خسارات زیادی به بار بیاید.

 

از بین رفتن پوششهای گیاهی و کاهش تولیدات کشاورزی از تبعات این بحران است، بهره‌برداری بی‌رویه از جنگلها و از بین رفتن پوشش گیاهی آن در مناطق مرتفع، تبعات وحشتناک بعدی را به همراه خود داشته است. با از دست‌رفتن این سرمایه‌های‌ پایه‌ای، شاهد ایجاد سیل‌های بزرگی در نقاط مختلف کشور هستیم. این سیل‌ها علاوه بر خراب کردن خانه‌ها و اماکنی که در مسیر خود قرار دارند، النهایه در پشت سدها آرام می‌گیرند اما همراه با خود میلیونها مترمکعب رسوب را هم وارد سدها می‌کنند تا استهلاک و خرابی سدها را سرعت ببخشند.

سدسازیهای گسترده با هدف سودجویی از سوی سپاه پاسداران، سیاست‌های ضدکشاورزی تحت پوش «خودکفایی گندم»، کشت محصولات آب‌بر، مصرف بی‌رویه آب‌های زیر‌زمینی، که ذخیره راهبردی حیات آبی کشور است، منجر به ایجاد ضایعات زیادی شده و باعث از بین رفتن ۷۵درصد از ذخیره آبهای تجدیدپذیر و تجدید‌ناپذیر کشور گردیده است.

 

آبخیزداری چیست؟

علم و دانشی که وضعیت آب، خاک و منابع طبیعی یک کشور را مورد مطالعه قرار می‌دهد تا علاوه بر این‌که از خسارات ویرانگر در حوزه محیط‌زیست جلوگیری کند باعث بهبودی منابع آبی و خاکی و اقتصاد کشاورزی و توسعه پایدار گردد آبخیز‌داری نامیده می‌شود.

در حقیقت آبخیزداری همان برگرداندن آب به داخل زمین و افزایش تولید و ایجاد پوششهای گیاهی برای زمین‌هایی است که به‌دلیل بی‌آبی تبدیل به بیابان شده‌اند. آبخیزداری یک روش شناخته شده در حوزه آبیاری است و قدمتی ۵۰ساله در ایران دارد.

بنا بر این شناخت این حوزه کاری در زمینه مدیریت آب از موضوعات جدی، در گذار از فاجعه‌ای است که این رژیم در طی مدت کوتاه بر سر محیط‌زیست ایران آورده است، مسلماً احیای محیط‌زیست و آب و خاک ایران قبل از یک دگرگونی در مدیریت، نیازمند یک دگرگونی در ساختار سیاسی ـ اجتماعی ایران است. چرا که عمق ویرانی در محیط‌زیست به اندازه‌ای رسیده است که اصلاحات و رفرمهای مدیریتی پاسخگوی این ابر‌چالش نیست.

 

تعاریف پایه‌ای از آبخیزداری

در یک تعریف ساده اما جامع می‌توان گفت آبخیزداری، اعمال مدیریت و بهره ‌برداری هماهنگ، یکپارچه و قانونمند از کلیه منابع طبیعی، کشاورزی، اقتصادی و غیره در یک حوزه آبخیز می‌باشد. آبخیزداری جهت حفظ منابع زیستی مانند آب و خاک و پوششهای گیاهی و جنگلی و همچنین هوا و حفاظت از جانورانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که یک سیستم زیست‌محیطی را به‌وجود می‌آورند. این آبخیزها محلی برای تجمع آب باران محسوب می‌شوند تا از هدر رفتن بی‌هدف و یا تبخیر به‌وسیله طبیعت جلوگیری کنند.

 

علل بحران محیط‌زیست و رابطه آن با کمبود آب

یکی از بحرانهای اصلی در محیط‌زیست از بین رفتن جنگل‌ها در طی سالیان گذشته می‌باشد. قرار گرفتن این ثروت کشور در اختیار تعدادی آقازاده و شبکه‌های مافیایی، منجر به قطع بی‌رویه درختان و از بین رفتن جنگلها شده است. جنگل‌های زاگرس در غرب کشور یا جنگلهای شمال نمونه‌هایی از آن هستند. همچنین در بسیاری از مناطق، جنگل‌ها تبدیل به باغهای میوه و یا شالیزار شده است. با از بین رفتن جنگلها، آبها به‌سادگی نمی‌توانند جذب زمین بشوند و روی سطح زمین جاری می‌شوند و این باعث می‌شود که در زمان وقوع سیل خسارات زیادی به بار بیاید. ولی با ایجاد روش آبخیزداری می‌توان با رشد مناطق پوششی و جنگلی زمینه را برای جذب آب و نفوذ آن به درون سفره‌های زیرزمینی فراهم آورد. در حقیقت با از بین بردن جنگلها یک چرخه اصلی از سیستم حیاتی محیط‌زیست از دور خارج می‌شود و بعد از آن ما شاهد فجایع طبیعی دیگر خواهیم بود.

 

روشهای حفاظت از آب باران

بر طبق تحقیقات انجام شده میزان متوسط بارش در ایران ۲۰۵میلیمتر در سال است که می‌توان برآورد کرد که میزان حجم بارندگی در ایران در حدود ۴۱۳میلیارد متر‌مکعب است از این حجم آب تنها ۱۰۵میلیارد آن مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد که ۸۸میلیارد متر‌مکعب آن در زمینه کشاورزی، ۷/۵میلیارد متر‌مکعب آن در بخش آب شرب و ۲/۱میلیارد متر‌مکعب در صنعت مورد استفاده قرار می‌گیرد و در واقع حدود ۳۰۰میلیارد متر‌مکعب از بارانی که بر زمین می‌ریزد، مجدداً تبخیر می‌شود و به آسمان برمی‌گردد. در یک شرایط متعارف ۷۰درصد از آب باران تبخیر می‌شود. بنابراین یکی از کارهایی که در موضوع مدیریت آب باید به آن پرداخته شود جلوگیری از تبخیر آب است. قدم بعدی هدایت این آبها به طرف سفره‌های زیر زمینی است، آب در این سفره‌ها ذخیره می‌شود و مصارف بخشهای، شرب، صنعت و کشاورزی را فراهم می‌کند. جلوگیری از تبخیر آب ممکن است و حتی در بعضی از نقاط در جهان با روشهای بسیار ساده موفق شدند که تا ۵۰درصد جلوی تبخیر آب را بگیرند کشورهای استرالیا و آمریکا و الجزایر در این کار تجارب موفقی داشتند. آنها با استفاده از موزاییکهای چوبی، نگاتیو فیلمهای عکس قدیمی، توپهای کوچک پلاستیکی و یا شیوه‌های دیگر، توانستند از تبخیر شدن بیش از ۳۰درصد آب جلوگیری کنند.

زمانی که از سفره‌های زیر‌زمینی به‌طور بی‌رویه آب بیرون کشیده می‌شود و آبی هم جایگزین آن نمی‌شود، چند تاثیر مخرب از خود بر جای می‌گذارد، در قدم اول مراتع و زمینهای حاصلخیز نابود می‌شوند و تبدیل به بیابانهای خشک شده و در قدم بعدی در خیلی از مناطق شاهد نشست زمین خواهیم بود که در سالهای اخیر اخبار آن به‌مراتب از طریق رسانه‌های عمومی منتشر شد.

۲سال پیش رئیس سازمان محیط‌زیست رژیم اعلام کرد: «در دشت مشهد در هر روز نزدیک ۰/۵ تا ۰/۶میلیمتر نشست داریم. یعنی دشت مشهد سالی ۲۰سانتی‌متر نشست می‌کند که وزارت نیرو باید در مجوزهایی که داده تجدید‌نظر کند».(اقتصاد آنلاین ۳خرداد ۱۳۹۶)

 

سدسازی و بحرانی‌تر شدن وضعیت آب

از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۹۶ بیش از ۵۸۸سد ساخته شده و مورد بهره‌برداری قرار گرفته است، اما تعداد پروژه‌های سدسازی از سال ۵۸ تا الآن از ۱۰۰۰پروژه هم فراتر رفته است. سدسازی که به یک منبع پردرآمد برای سپاه پاسداران تبدیل شده، پس از سیل ویرانگر اخیر هنوز هم ادامه دارد.

«...۱۴۶سد هم اینک در نقاط مختلف کشور در دست ساخت بوده و نیز ساخت ۴۶سد دیگر در دست مطالعه قرار دارد».(ایرنا ۲۷فروردین ۹۸)

در سال ۹۶ میزان حجم آب در تمامی سدها بالغ بر ۲۳میلیارد متر‌مکعب بود که میزان بهره‌برداری از آن حدود۸/۵میلیارد متر‌مکعب بوده است. میزان حجم آب در سال ۹۶ نسبت به سالهای قبل از آن ۱۴درصد کاهش را نشان می‌دهد و به همان نسبت میزان خروجی آب سدها ۷درصد کاهش یافته است.

خالی شدن تدریجی آب سدها و رسیدن آن به ۴۰درصد ظرفیت کل آن در سراسر کشور از سال ۹۶ به بعد امری واضح و روشن است. تبخیر حدود ۲ الی ۳میلیارد متر‌مکعب آب سدها نشان از تبخیر ۶درصدی (و حتی بیشتر از ۸درصدی از جانب تعدادی از کارشناسان) مجموع آب جمع شده در پشت سدها دارد. با پایین آمدن آب سدها بحرانی شدن وضعیت آب تشدید می‌شود.

یکی از کارشناسان رژیم اعتراف می‌کند: «متأسفانه در موضوع سدسازی در یک کورس رقابتی افتادیم و گفتیم می‌خواهیم با سدسازی، به کشاورزی، آب تخصیص دهیم و هم دوتا شهر پایین‌دشت را سیراب کنیم و هم از آن برق بگیریم و مواردی از این دست که این موضوع تنها باعث بتُنی‌شدن و ارتفاع دادن به سد شد... لازم است بدانید که فرسایش خاک در بالادست سدها باعث می‌شود سالیانه حدود ۲۵۰میلیون متر‌مکعب خاک به شکل رسوب به پشت سدهای کشور وارد شود، در حالی‌که قرنها طول می‌کشد تا یک سانتی‌متر خاک تولید شود».(ایسنا ۲۲دی ۱۳۹۵)

به این فاکت از رسانه‌های حکومتی نیز توجه کنید: «کاوه مدنی(کارشناس محیط‌زیست) معتقد است همان بلایی که با چاه‌ها بر سر ما آمد، در سدسازی‌ها نیز تکرار شد. با توجه به طبیعت ایران، بهترین سیستم برای تأمین آب، قنات بوده و هست اما چون حفر قناتها زحمت داشت و تکنولوژی حفر چاه نیز به‌سرعت توسعه پیدا کرد. چاه‌های عمیق به وجود آمد و نتیجه آن کاهش بی‌سابقه ذخایر آب زیر زمینی و به‌دنبال آن فرو‌نشست دشتها بود که اکنون روزبه‌روز بیشتر از پیش اثرات و خطراتش را نشان می‌دهد».(ایسنا ۲۲دی ۱۳۹۵)

 

مهاجرتهای میلیونی به حاشیه شهرها به‌دلیل سدسازیهای بی‌رویه

برای پی‌بردن به ابعاد تخریب محیط‌زیست ایران توسط باندهای مافیایی سپاه پاسداران فقط یک نمونه را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

سد گتوند که از آن به‌عنوان موزه عبرت محیط‌زیست نام برده می‌شود. یکی از پروژه‌های کاملاً شکست‌خورده‌ای است که باعث ایجاد معضلات جدی برای مردم خوزستان شده است. اصلی‌ترین مشکل این سد این است که سالانه ۳۰درصد به غلظت شوری آب کارون می‌افزاید.

خبرگزاری ایسنا در ۲خرداد ۹۶ طی مقاله‌ای با مقایسه کردن این سد نه به‌عنوان یک فاجعه بلکه خیانت ملی نوشت که هزینه علاج‌بخشی سد گتوند ۹هزار میلیارد تومان است.

شنیده‌ها حاکی از آن است که بهترین گزینه‌ای که دانشگاه تهران برای حل این مشکل معرفی کرده است، تعطیل کردن سد است!

فرهاد یزدان‌دوست از دانشگاه خواجه نصیر: «آب سدی که قرار بود حیات‌بخش باشد اکنون شور شده و حیات جلگه خوزستان یکی از بزرگترین خاک‌های حاصلخیز ایران را با تهدیدی جدی مواجه کرده است. بسیاری از روستاییان با شور شدن خاک زمین‌هایشان، چاره‌ای جز ترک زمینهای آبا و اجدادی و آوارگی نداشته‌اند... ما برای سدسازی بسیاری از روستاهای بالا‌دست و پایین‌دست را نابود کرده‌ایم و چون برنامه‌ریزی مناسبی برای روستاییانی که زمین‌هایشان نابود شده بود نداشتیم لاجرم بسیاری از آنها به سمت شهرها مهاجرت کردند و این غیر از آسیبی است که به بخش تولید کشاورزی داشت مسائلی هم‌چون حاشیه‌نشینی و... نمونه‌ای از آن‌هاست... بهانه توسعه کشاورزی و صنعت و افزایش جمعیت باعث شد تا بر سر دشت‌های حاصلخیز در خوزستان، شهریار، ورامین، میناب، مسیله، کربال، گاوخونی و ارومیه با ساخت سدهایی چون زرینه‌رود، کرخه، سیمره، داریان، کرج، جاجرود، قم رود، زاینده‌رود، گتوند، درودزن، سیوند، ملاصدرا، استقلال میناب و... بلایی بیاوریم که اثرات آن آرام آرام در حال بروز و ظهور است».(ایسنا ۲۲دی ۱۳۹۵)

 

از بین رفتن جنگل و مراتع و ارتباط آن با سیل

وقتی می‌گوییم سپاه پاسداران و باندهای مافیایی محیط‌زیست ایران را تخریب کرده و عامل اصلی بی‌خانمانی مردم در سیل ویرانگر بهار سال ۹۸ بوده‌اند، یک ادعا نیست. یک کارشناس حکومتی در همایش تخصصی بررسی علل بروز سیلابهای اخیر از دیدگاه منابع طبیعی در دانشگاه فردوسی مشهد گفت: «بر این اساس علت اصلی جریان سیل این است که در بالادست رودخانه‌ها و در حوزه آبریز در طول چند دهه گذشته با تخریب جنگلها و مراتع آسیب‌های فراوانی وارد کرده‌ایم که قدرت جذب ریزشهای جوی را در خاک کاهش داده و قطرات باران به جای جذب شدن در زمین به‌سرعت تبدیل به سیلاب شده و همراه با تخریب خاک به مناطق پایین‌دست سرازیر می‌شوند».

این متخصص آبخیزداری و هیدرولوژی همچنین افزود: «جنگلها و مراتع مانند اسفنج همه آب ناشی از باران را جذب و به زمین نفوذ می‌دهند که به نوبه خود باعث غنی‌سازی منابع آب زیرزمینی می‌شود. این در حالی است که بر اساس آمار موجود در طول دهه‌های گذشته سطح جنگلها در ایران چند برابر کاهش یافته، تنک شده و مراتع نیز به نوعی تخریب گردیده‌اند».(ایرنا ۲۷فروردین ۱۳۹۸)

 

برای پی بردن به ابعاد تخریب محیط‌زیست ایران توسط باندهای مافیایی سپاه پاسداران فقط یک نمونه را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

سد گتوند که از آن به‌عنوان موزه عبرت محیط‌زیست نام برده می‌شود. یکی از پروژه‌های کاملاً شکست‌خورده‌ای است که باعث ایجاد معضلات جدی برای مردم خوزستان شده است. اصلی‌ترین مشکل این سد این است که سالانه ۳۰درصد به غلظت شوری آب کارون می‌افزاید.

 

منافع آبخیز داری

بانک جهانی در رابطه با اهمیت روش‌ آبخیزداری اعلام کرد که شکست بسیاری از طرح‌های اقتصادی در کشورهای آسیایی عدم توجه این کشورها به موضوع آبخیزداری است.

آبخیزداری یک برنامه وسیع و راهبردی اقتصادی است، که منافع زیادی را برای اقتصاد کشاورزی و محیط‌زیست به همراه خواهد آورد. این برنامه قبل از همه احتیاج به آموزش روستاییان و ساکنان محلی در این پروژه دارد و با کمک نیروهای محلی همان منطقه که شناخت کافی بر روی وضعیت زمینهای خود دارند، انجام می‌گیرد، تغذیه سفره‌های زیر زمینی، کاهش تبخیر آب باران، جلوگیری از فرسایش خاک و افزایش حاصلخیزی و رطوبت خاک، افزایش محصول، کنترل سیل، جلوگیری از فرو نشست زمین، حفظ و تقویت پوشش گیاهی، احیای جنگل‌ها و مراتع، مقابله با گردو غبار و از بین رفتن زمینهای حاصلخیز، کاهش میزان شور بودن آب‌های زیرزمینی از فواید سیستم آبخیز‌داری است که که در نقطه کمال خود به اشتغال‌زایی برای روستاها و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به سمت شهرها می‌رسد.

از دیگر فواید ایجاد سیستم آبخیز‌داری جلوگیری از ورود رسوبات به مخازن سدها می‌باشد. هم‌اکنون سالیانه حدود ۲۵۰میلیون متر‌مکعب خاک به شکل رسوب به پشت سدهای کشور وارد شود. بر اساس نظریه کارشناسان بعد از انجام طرح سراسری آبخیزداری می‌توان در سالهای ترسالی سالیانه ۱۰۰میلیارد مترمکعب به منابع سطحی و زیرزمینی کشور افزود. آب بیشتر و غنی‌شدن زمینها مجدداً حیات را به آنها برخواهد گرداند و موجب رونق کشاورزی خواهد شد. بالا رفتن سطح تولید کشاورزان از این مسیر است که به نتیجه راهبردی خود خواهد رسید.

یکی از کارشناسان رژیم می‌گوید «در استانهای گلستان، لرستان و فارس اگر عملیات آبخیزداری انجام شده بود، شاهد سیلاب‌های ویرانگر نبودیم... مهمترین هدف و ارزش در آبخیزداری حفظ آب و خاک است. اگر خاک از بین رود، دیگر نمی‌توان انتظار کشاورزی مطلوب و امنیت غذایی را داشته باشیم».(سایت حکومتی تسنیم ۲شهریور ۱۳۹۸)

 

سرمایه‌گذاری گسترده در کشورهای صنعتی و غیرصنعتی در اجرای عملیات آبخیزداری

هم اکنون در کشورهای آمریکا و چین... طرح‌های مختلفی از پروژه‌های آبخیز‌داری در دست اجرا است، سرمایه‌گذاریهای مشخص با هدف مشخص از جدی بودن اجرای این برنامه را در کشورهایی که خود قطب اقتصادی جهانی هستند نشان می‌دهد. اهداف پایه‌ای اینکار تأمین آب‌شرب و آب‌کشاورزی است.

در چین برای پیشبرد اینکار از نیروها و تجارب مردمی استفاده می‌شود چینی‌ها کمبود آب را از جدی‌ترین مشکلات در توسعه کشور خود می‌بینند که می‌تواند باعث هزینه‌های اقتصادی و بهداشتی و زیست‌محیطی شده و در نهایت شکاف بین مردم روستا و شهر را در این رابطه زیاد کند. نمونه‌های دیگری هم از علاقه‌مندی دولت به پروژه آبخیزداری در افغانستان و الجزایر و... دیده می‌شود.

در کشورهای آسیایی مانند ویتنام، اندونزی و فیلیپین با اجرای این طرح هم توانستند پوششهای گیاهی از دست رفته را به زمینهای خود برگردانند و هم در مقابل سیلابهای فصلی در کشور خود در زمان بارندگی از حجم خسارتها بکاهند، اما در ایران تحت حاکمیت دیکتاتوری آخوندی...!؟

 

موانع بر سر پیش بردن سیستم ‌آبخیز‌داری در ایران

سیستم آبخیزداری در ایران نسبت به سدسازی بسیار کم هزینه‌تر است و بر طبق برآوردهای اقتصادی هزینه طراحی و ساخت یک آبخیز یک‌پنجم یک سد معمولی است. اما کنار گذاشتن عامدانه سیستم آبخیزداری و تنها به‌دنبال ساخت سد بودن چیزی جز نتیجه جنگ و دعواهای داخلی در درون رژیم برای منفعت‌طلبی و رانت‌خواریهای کلان بیشتر نیست. وزارت نیرو و قرارگاه خاتم الانبیای سپاه پاسداران از سدسازی بهره‌های کلان می‌برند چون می‌تواند در امر سدسازی در آمد کلانی به‌دست بیاورند و از طریق اختصاص بودجه، مبالغ هنگفتی به حساب خود واریز کنند سپس آب پشت سدها را که انحصارا در اختیار دارند به مشتریان خود اعم از دولتی‌ها و غیردولتی‌ها به فروش برسانند. از سوی دیگر به‌وسیله همین سدها، برق تولید کرده و به صادرات آن مبادرت ورزند و دلارهای مورد نیازشان را به‌دست آورند و در ادامه برای حفظ و نگهداری همین سدها و ادامه کارهای مربوط به پایین‌دست سدها نیز مجدداً بودجه بگیرند. بنابر‌ این باند موجود در وزارت نیرو باضافه مجری اجرایی آن یعنی سپاه پاسداران به هیچ‌وجه حاضر نمی‌شوند از این کوه منفعت چشم‌پوشی کنند. جاری شدن سیل‌های ویرانگر و به‌وجود آمدن ویرانی و تلفات وسیع انسانی و از دست رفتن پوششهای گیاهی در جنگل‌ها و مراتع نمی‌تواند چیزی را در این بین تغییر دهد.

یک کارشناس حکومتی به نام محمد شکرچی‌زاده، در نشست کارگروه زلزله در یاسوج گفت: «خطر وقوع سیل به عنوان بلای طبیعی باید در ایران جدی گرفته شود زیرا طبق پیش بینی هواشناسی، با توجه به افزایش بارشها احتمال وقوع سیل در هنگام بارشها زیاد است.»

وی با بیان این‌که ممکن است سیلی مانند ابتدای سال را شاهد باشیم، گفت: «در این راستا تعیین حریم رودخانه‌ها با کارشناسی مناسب ضروری است».(خبرگزاری مهر ۲مهر ۹۸)

حالا باید منتظر ماند تا سیل بعدی در گوشه‌های دیگری از میهنمان جریان بیابد و مجدداً بحثهای فنی و با سس دلسوزی برای مدتی در رسانه‌های رژیم منتشر گردد و با خوابیدن صدای مهیب سیلها مجدداً تخریب آب و خاک کشور استمرار یابد. اکنون ساخت ۱۴۶سد جدید در نقاط مختلف ایران در دست اقدام است. این‌که کدام آب باید در پشت این سدها جمع شود و چه زمینهای حاصلخیز دیگری تبدیل به بیابان شود سؤالی است که بعدها بر روی آن صحبت خواهد شد. اما یک واقعیت روشن وجود دارد که تا زمانی که این غارتگران بر سرکار باشند نمی‌توان هیچ قدم درست و در جهت مدیریت صحیح آب برای رشد و توسعه در حوزه کشاورزی و صنعت برداشت. نجات محیط‌زیست ایران نیز قبل از هر چیز مستلزم سرنگونی این حاکمیت ایران بر‌باد‌ده و ضدبشری است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d61901ff-1d86-4065-b604-b62cbf530b7b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات