728 x 90

آتش در کوه سپند

آتش در کوه سپند
آتش در کوه سپند

به کوه سپند آتش اندرفکند

که دودش برآمد به چرخ بلند

(شاهنامه)

 

در داستانها و افسانه‌های ایران باستان، «کوه سپند» منطقه‌ای بود بسیار حاصلخیز با ثروتها و معادن بی‌پایان و ذخایر بیشمار. گویند که این کوه دژی بلند و سربه‌فلک کشیده داشت که حتی عقاب را نیز بر آن گذر نبود و چهار فرسنگ ارتفاع و چهار فرسنگ پهنای آن بود. اندرون دژ پر بود از آب و سبزه و کشت و درخت و زر و ثروت؛ و خلاصه نعمتی نبود که در آن نباشد. با مردمانی شجاع و دلیر که در عین داشتن روحیه جنگاوری و تسلیم‌ناپذیری، مهربانی و صفا و صمیمت آنان زبان‌زد همگان بود… تا این‌که گروهی بر این منطقه حاکم شده و سر به طغیان گذاشتند. گروهی بازمانده از حرکت تاریخ …

فریدون که روزگاری با یاری کاوه آهنگر بر ضحاک ستمگر چیره شده بود، بر آن شد که با آن گروه طغیانگر در کوه سپند به جنگ برخیزد و سرزمین حاصلخیز را از دست آن گروه ظالم آزاد کند. پس از سالیان و شکست‌های بسیار، سرانجام این رستم بود که اراده فریدون را محقق کرد و بر آن قوم ستمگر در کوه سپند فائق آمد و آنان را در روز چهارشنبه سرنگون کرد…

به کوه سپند آتش اندر فکند، که دودش برآمد به چرخ بلند

آری، او چنان آتشی بر کوه سپند برپا کرد که دودش در سراسر عالم بالا گرفت، در همه جا دیده شد و آوازه‌اش جهان را درنوردید…

 

چهارشنبه‌ سوری

اکنون این حکایت میهن دلیران، ایران است که بار دیگر شعله‌های ستم‌سوز برخاسته از اراده مردم شورشی‌اش در کوه‌های استوار و سربه‌فلک کشیده آن دیده می‌شود. این‌بار اما نه یک افسانه که یک واقعیت روشن و درخشان در آسمان این میهن شب‌زده. واقعیت آتشی که در یک نماد ملی متجلی می‌شود: «چهارشنبه سوری».

چهارشنبه‌ سوری بخشی غیرقابل تجزیه از فرهنگ هر ایرانی است. تسلیم‌ناپذیری و دوری از رخوت و جستجوی سرزندگی و مبارزه‌جویی در تاریخ ایران جاودانه شده است. ایرانیان باستان در آتش، روح حیات و سلامتی را جستجو می‌کردند. آنان بر این باور بودند که آتش تطهیرکننده است و بدی و مرگ را دور می‌کند. آتش در آئین ایرانیان باستان، نماد وطن‌دوستی و بیزاری از پلیدی و زشتی بوده است. قدمت تاریخی جشن چهارشنبه سوری، نشان از محتوای غنی و ضدظلم این آئین مردمی دارد.

مردم دلیر ایران از روز سلطه حکومت ولایت فقیه و ظهور نظام عقب‌افتاده آخوندی در ایران‌زمین، با ارج نهادن به آئین و سنت‌های دیرینه خود، هر چه بیشتر به کارکرد و اهمیت مراسم ملی پی‌برده‌اند. از این رو مراسم چهارشنبه سوری، به‌خاطر داشتن شعله‌های آتش سرکش، در سالهای حکومت آخوندی هر سال پرشکوه‌تر برگزار شده است. این واقعیت را البته نظام ولایت فقیه خوبِ خوب فهمیده است و با تمام حواس پنجگانه‌ٔ منافعش احساس می‌کند. آتش چهارشنبه‌ سوری همان آتشی است که سرمای کشنده ولایت فقیه ۴۰سال است در پی خاموشی آن می‌باشد. مراسم چهارشنبه‌ سوری مراسمی است که نظام طغیانگر آخوندی،‌ ۴۰سال است کمر به نابودی آن بسته است. تا آنجا که این سؤال در ذهن متبادر می‌شود که آیا برگزاری یک آئین باستانی به‌عنوان جشن ملی، می‌بایست تهدید و خطر برای حاکمیت سیاسی یک مملکت در پی داشته باشد؟ و خلاصه چرا آخوندها و پاسداران در پی خاموش کردن آتش چهارشنبه‌ سوری هستند؟

پاسخ یک چیز بیشتر نیست: برای این‌که از آن می‌ترسند. اما این ترس در شرایط حاضر و در تعادل‌قوای بین مردم و مقاومت ایران از یک‌طرف و نظام پلید آخوندی از طرف دیگر، ناشی از چیست؟ در یک‌کلام: آخوندهای ولایت و پاسداران جنایت از چهارشنبه ‌سوری بوی قیام و سرنگونی به مشام‌شان می‌خورد و به همین دلیل از آن وحشت دارند. آنان از آتش قهر مردم به‌جان آمده در بیم و هراس‌اند.

 

کابوس سرنگونی 

وضعیت انفجاری جامعه در اثر فقر و بیکاری و گرانی و گرسنگی چنان است که رژیم پوسیده ولایت از هر جرقه و آتشی می‌ترسد. دیکتاتوری آخوندی در چنبره دردهای بی‌درمان و پایان‌ناپذیر خود که در شرایط جدید بین‌المللی و منطقه‌ای و در کلاف سردرگم جنگ درونی باندهای چپاولگر مافیایی خود و از همه مهم‌تر در برابر اقبال اجتماعی و قدرت روزافزون تنها آلترناتیو دمکراتیک، یعنی مجاهدین و شورای ملی مقاومت، متجلی و آشکار می‌شود، در مواجهه با جشن شعله و نور و روشنایی، سرنوشت تاریک و سیاه خود را در کابوس سرنگونی می‌بیند.

بنابراین اگر چهارشنبه ‌سوری نمادی از گرامی‌داشت نور در برابر تاریکی است، امسال آن ‌را در گسترش و توسعه «کانون‌های شورشی» هر چه گدازان‌تر از همیشه گرامی می‌داریم. در جشن ملی چهارشنبه سوری، جوانان انقلابی و کانون‌های شورشی، قیامی دیگر علیه دیکتاتوری آخوندی برپا می‌کنند. کانون‌های شورشی با سیالیت و ابتکارات ویژه خود و متناسب با شرایط امنیتی و حساسیت‌های دشمن، محل تظاهرات و بستر قیام را انتخاب می‌کنند و پشت سد و مانع دشمن فریبکار نمی‌مانند.

 

چهارشنبه‌سوری و سوزاندن نمادهای رژیم توسط کانون‌های شورشی

چهارشنبه‌سوری و سوزاندن نمادهای رژیم توسط کانون‌های شورشی

 

راه پیروزی بر دشمن ایران و ایرانی تنها از طریق همین کانون‌های تشکل‌یافته انقلابی است. آری، جشن ملی چهارشنبه سوری، جشن آتش برای روشنایی و آزادی در ظلمت استبداد آخوندی فرامی‌رسد. پرچم‌های برافراشته کاوه‌های آهنگر و فریدون آتش‌افروز در قله دماوند، در کوه سپند و در هزاران اشرف پولادوند به یاری خداوند به اهتزار درمی‌آید.

توفان قیام سرِ بازایستادن ندارد و تا سرنگونی دیکتاتوری آخوندی به پیش می‌تازد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/68135261-8806-4bb4-b8bc-ca8367144612"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات