728 x 90

آغاز سال 97 و مسیر مبارزه با تهدید اصلی جهان ـ علیرضا معدنچی

بنیادگرایی اسلامی
بنیادگرایی اسلامی

اکنون تقریباً تمام تحلیلگران و اندیشمندان سیاسی اتفاق‌نظر دارند که تهدید اصلی جهان، بنیادگرایی مذهبی تحت نام اسلام است. این اتفاق‌نظر البته به‌تدریج و بر اثر تجارب تلخ و هولناک سالهای اخیر، پس از 11سپتامبر (2001) و به‌خصوص پس از آن که بنیادگرایی، خاورمیانه را در خون و آتش غرق کرد و دامنهٴ آن به‌ پایتختها و شهرهای اروپا هم رسید، حاصل شد.
از دهة‌70(دهه 90میلادی) مجاهدین و مقاومت ایران پیوسته راجع به‌خطر بنیادگرایی که صلح دنیا را تهدید می‌کند، به‌ جامعه جهانی هشدار می‌دادند.
در آبان 1374خانم مریم رجوی طی یک سخنرانی در اسلو پایتخت نروژ از اهداف رژیم ایران برای برقراری خلافت اسلامی پرده برداشت و گفت «خمینی و جانشینانش هدفهای مشخص و حرفهای صریحی دارند. رفسنجانی، پس از مرگ خمینی، تصریح کرد، خمینی "به‌درستی و عمیقاً از این ایده که ما محدود به‌ ناسیونالیسم یا نژاد یا سرزمینهای خود باشیم، متنفر بود". وی در جای دیگر تصریح می‌کند: "ایران پایگاه نهضت نوین جهان اسلام است، چشم مسلمین جهان به‌ این‌جا دوخته شده است".
خانم مریم رجوی در همین سخنرانی افزود جریانهای بنیادگرا قبل از حکومت آخوندها در ایران «چیزی جز فرقه‌های بستهٴ مذهبی نبودند. استقرار یک حکومت اسلامی در تهران آنها را به‌یک جنبش سیاسی ـ‌اجتماعی و به‌مثابه تهدیدی برای صلح و دموکراسی و آرامش تبدیل کرد».
هشدارها نسبت به‌خطر بنیادگرایی که قلب آن در تهران می‌تپد، حتی از دهه 60آغاز شده بود، چرا که در مقدمه قانون اساسی رژیم بر «تشکیل امت واحد جهانی» تأکید شده و وظیفه ارتش و سپاه پاسداران آن «نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه… جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان» نیز هست.
تز حکومت واحد جهانی زیر پرچم اسلام یا در واقع احیای خلافت اسلامی از طریق صدور ارتجاع و تروریسم همواره و به‌ اشکال مختلف توسط خمینی و میراث‌داران او تکرار شده است. مبتکر استراتژی صدور ارتجاع و تروریسم شخص خمینی بود. او در وصیتنامه خود بر ایجاد «یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل» تأکید کرد و خامنه‌ای نیز همه شرایط و ساز و کارها را برای پیشبرد این استراتژی ویرانگر تدارک دید. وی در سال 76در دیدار با اعضای مجمع جهانی موسوم به‌ «اهل بیت»، که ارگان تبلیغاتی ـ تروریستی ولایت اوست گفت: «استکبار می‌داند که امروز در بسیاری از کشورهای اسلامی، دل‌های مردم با جمهوری اسلامی است؛ می‌داند که عمق سیاسی و استراتژیک نظام جمهوری اسلامی، در داخل کشورهای اسلامی است؛ از شمال آفریقا تا شرق آسیا». (1)
در کتاب اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی، که توسط وزارت‌خارجه رژیم منتشر شده، تصریح می‌شود: "تنها مرزی که اسلام می‌شناسد، مرز عقیدتی است و سایر مرزها (از‌جمله مرزهای جغرافیایی) مطرود و محکوم است".... لاریجانی، یکی از نزدیکان رفسنجانی، تصریح می‌کند: "ولایت فقیه... مسئول جهان اسلام است… و یکی از هدفهای آن توسعه می‌باشد… "»
این سیاست البته در حد حرف محدود نمانده است. آخوند احمد خاتمی عضو هیأت‌رئیسه مجلس خبرگان و از امام جمعه‌های خامنه‌ای در تهران اخیراً گفت: «در حال حاضر 250مرکز اسلامی در دنیا زیر نظر ولایت فقیه در نشر مکتب اهل بیت فعالیت می‌کنند». (2)
روشن است که وظیفة این مراکز که بودجه هنگفتی از ثروت مردم ایران صرف آن می‌شود، از یک سو تبلیغ ارتجاع و بنیادگرایی اسلامی و از سوی دیگر سربازگیری برای پیشبرد اهداف تروریستی رژیم در کشورهای دیگر است. نیروهایی که توسط این مراکز به‌اصطلاح اسلامی جذب می‌شوند، ابتدا به‌ حوزه قم، برای فراگیری دروس مذهبی که تماماً در خدمت اهداف ولایت فقیه تنظیم شده، فرستاده می‌شوند و سپس به‌عنوان مبلغان و مجریان تز ولایت فقیه به‌ کشورهای خود یا سایر کشورهای مورد نظر اعزام می‌شوند؛ به‌گفته منابع رژیم تعداد طلاب خارجی رژیم به‌ هزاران تن می‌رسد.
 

صد بار خطرناکتر از اتمی

در آذر ۱۳۸۲خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت خطاب به‌ اجتماع هموطنانمان در لندن، خطر سیاست صدور تروریسم و دخالتهای منطقه‌یی رژیم آخوندی را «صد بار خطرناکتر» از تهدید اتمی آن توصیف کرد و گفت: «شورای ملی مقاومت ایران در پیکار مستمر خود برای آزادی طی بیش از دو دهه، پیوسته نسبت به‌خطر صدور ارتجاع و بنیادگرایی و تروریسم، به‌مثابه اختاپوسی که سر آن در قم و تهران است هشدار داده است».
نکته این است که این سخن را رهبر جنبشی می‌گفت که خود اولین افشاگر برنامه‌های مخفی اتمی رژیم بود و بهای سنگین آن را هم پرداخته بود. اما افسوس که جدیت این هشدار که اربابان قدرت در آن زمان آن را اغراق اپوزیسیون رژیم ایران قلمداد می‌کردند تنها هنگامی درک شد که خاورمیانه در آتش و خون غرق گردید. کشور عراق با اشغال آشکار و پنهان رژیم آخوندی، نیمه ویران شد و صدها هزار تن جان خود را از دست دادند. و سوریه در جنگی وحشتناک و در لجه‌یی از خون غلتید، جان 500هزار تن از دست رفت و نیمی از جمعیت کشور آواره شدند و کشور به‌ ویرانه تبدیل شد و هیولای بنیادگرایی، پدیده‌یی به‌نام داعش به‌وجود آورد که دقیقاً با کپی‌برداری از خلافت شیعی خمینی، نسخهٴ سنی خلافت را بیرون داد و دامنهٴ دهشت‌آفرینی خود را از عراق و سوریه و موصل به‌ قلب اروپا، به‌ پاریس و لندن و بروکسل و... کشاند و تازه‌ این‌جا بود که غرب کمی چشم باز کرد و سایهٴ هیولا را که بر قارهٴ سبز نیز افتاده بود، دید.

 

هر دو باند رژیم، پشت بنیادگرایی و صدور تروریسم

به‌رغم آن که مماشاتگران غرب می‌کوشیدند و شاید هنوز هم می‌کوشند که در این رژیم وحشی و قرون‌وسطایی یک جناح مدره و نرم تن بیابند و حساب آن را از تمامیت رژیم جدا کنند، واقعیت آن است که هر دو باند رژیم با تمام قوا و کم و بیش یکسان از بسط «خلافت اسلامی» و صدور تروریسم حمایت می‌کنند.
آخوند سعیدی، نماینده سابق خامنه‌ای در سپاه پاسداران، گفته بود: «یک روزی مرزهای ما شلمچه بود، حاج عمران بود، مهران بود، امروز مرز ما ساحل مدیترانه است» وی تأکید کرد که ایران «دو بار به‌ ساحل مدیترانه دست پیدا کرد یک‌بار در دوره هخامنشیان با سلاح یک‌بار هم امروز با تکیه به‌ ولایت‌فقیه». (3)
مشابه این سخن را آخوند علی یونسی وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی و مشاور امنیتی کنونی حسن روحانی گفته است: «در حال حاضر عراق نه‌فقط حوزه تمدنی نفوذ ماست بلکه هویت، فرهنگ، مرکز و پایتخت ماست و این مسأله هم برای امروز است و هم گذشته. چرا که جغرافیای ایران و عراق غیرقابل تجزیه است و فرهنگ ما غیرقابل‌تفکیک است. پس ما یا باید باهم بجنگیم و یا یکی شویم». (4)
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی رژیم نیز تصریح کرد: «یک سپاه 100هزار نفری باید برای کشورهای منطقه آماده کرد». (5)

 

تنها آنتی‌تز و آلترناتیو در برابر بنیادگرایی

پس از همهٴ این تصریحات، با تأسف باید اذعان کرد آنچه غرب تازه دریافته، تنها خطر بنیادگرایی است و در مورد راه مقابله با آن هنوز در تشتت، توهم و آشفتگی به‌سر می‌برد، در حالی که مقاومت ایران و خانم مریم رجوی به‌عنوان پرچمدار و رئیس‌جمهور برگزیدهٴ این مقاومت، پیوسته تصریح کرده که راه مقابله با بنیادگرایی به‌اصطلاح اسلامی، آنتی‌تز و آلترناتیوی است بر اساس اسلام بردبار و دموکراتیک که توسط مجاهدین نمایندگی می‌شود؛ اسلامی که پیام آن رحمت و آزادی و برابری و برادری و عشق و همزیستی، میان تمامی مذاهب است.

 

ویژگیهای اصلی آنتی‌تز بنیادگرایی

مریم رجوی در سخنرانیهای خود وجوه مختلف این آلترناتیو را ترسیم کرده است و از جمله می‌گوید:
- «ما عمیقاً معتقدیم که شکوفایی واقعی اسلام در عدم استفاده از هر گونه تبعیض و امتیاز و اجبار سیاسی و اجتماعی میسر است».
- هم‌چنان‌که در طرح شورای ملی مقاومت آمده است: «منشأ مشروعیت قدرت حاکم، صندوق‌های رأی است و هیچ‌کس به‌خاطر اعتقاد یا عدم اعتقاد به‌یک دین، هیچ امتیاز یا محرومیتی نخواهد داشت. کما این‌که در برگیرنده تضمین آزادی مذهبی است. یعنی چه مسلمانان چه پیروان سایر ادیان، به‌ دور از هر گونه نابرابری، در فعالیت‌ مذهبی خود آزادند».
این آنتی‌تز تنها یک اندیشه و یک ایدة‌ذهنی نیست، بلکه نیرویی است که در عمل و در همهٴ میدانهای سیاسی، نظامی، ایدئولوژیکی و فرهنگی، طی 4دهه اخیر مستمراً با بنیادگرایی و ارتجاع غدار خمینی و جانشینان او چنگ در چنگ بوده و مستمراً با آن جنگیده است.
این آلترناتیو، به‌خصوص از آنجا که توسط یک زن (مریم رجوی) رهبری می‌شود و هزار زن مجاهد خلق بالاترین سطوح فرماندهی و مسئولیت سازمان و ارتش آزادیبخش را به‌عهده‌دارند، از توان و صلاحیت ویژه‌یی برای نبرد با رژیم ارتجاعی حاکم و به‌زیر کشیدن آن برخوردار است. چرا که زن‌ستیزی یکی از ویژگیهای اصلی بنیادگرایی مذهبی و نظام ولایت فقیه است و نوک تیز سرکوب رژیم پیوسته متوجه زنان میهن ما بوده است. از همین رو، زنان مستعدترین بخش جامعه ایران برای عصیان و قیام علیه رژیم آخوندی هستند. این حقیقتی است که آن را در وجوه و اشکال مختلف می‌توان دید؛ از یک سو در حضور زنان در همهٴ پهنه‌های مقاومت و مبارزه، از زندانها و شکنجه‌گاهها تا میدانهای تیرباران و تا حضور فعال و تعیین‌کننده ‌زنان در سازمان مجاهدین خلق و در سطوح رهبری آن، در ارتش آزادیبخش و در بالاترین رده‌های فرماندهی آن و در شورای ملی مقاومت که بیش از 50درصد آن را زنان تشکیل می‌دهند. از سوی دیگر این حقیقت را می‌توان در حضور چشمگیر زنان در قیام و در صفوف آن و در همهٴ حرکتهای اعتراضی که این روزها مستمراً علیه رژیم صورت می‌گیرد می‌توان دید. به‌عنوان نمونه، معاون سیاسی سرکرده کل سپاه پاسداران، اعلام کرد که زنان و مشخصاً زنان مجاهد خلق را لیدر و عامل اصلی قیام در شهرهای مختلف کشور بوده‌اند. (6)
بی‌دلیل نیست که خانم مریم رجوی، از سالها پیش، زنان را نیروی تغییر رژیم می‌داند و به‌ آخوندهای حاکم هشدار می‌دهد که رژیم شما توسط همین زنان که آنها را به‌حساب نمی‌آورید به‌ زباله‌دان تاریخ سرازیر خواهد شد. خانم رجوی در یک سخنرانی دیگر تصریح کرد: «روزی که زنان ایرانی سنگر بنیادگرایی را در ایران درهم بشکنند، آزادی و برابری در همه جهان جهش می‌کند و آن روز دور نیست». (سخنرانی مریم رجوی در روز جهانی زن ـ بهمن 1396)

پانویس: ــــــــــــــــــــــــــ
1ـ سایت خامنه‌ای ـ ۱۴بهمن ۱۳۷۶
2ـ سخنرانی احمد خاتمی در همایش روحانیت و حوزه ـ 28دی 96
3ـ تلویزیون شبکه 1رژیم.- 20بهمن
4‌-گفتگوی تلویزیون رژیم با علی یونسی ـ 17اسفند 93
رحیم‌پور ازغدی ـ 8اسفند 93
6ـ سرتیپ پاسدار سنایی راد: «۸۰درصد کسانی که دستگیر شدند زیر ۳۰سال سن دارند و در این میان تعدادی هم خانم بازداشت شدند که میانسال هستند؛ در دهه ۶۰ هم آن‌هایی که اعتراضات خیابانی سازمان منافقین را رهبری می‌کردند، بیشتر خانم‌ها بودند و اکنون نیز حلقه اصلی تحریک و شروع خانم‌ها بودند به‌عنوان مثال چهار نفر از این خانم‌ها ایلام را به آشوب کشیدند...» (خبرگزاری حکومتی مهر ـ 7بهمن 96)
 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/081dd4f8-6f65-4542-9231-be9668bcb7aa"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات