ادامه برجام، همچنان موضوع جنگ و دعوای دو باند حاکم است. در حال حاضر ادامه برجام معنای مشخصی پیدا کرده است؛ معنی آن ادامه برجام با اروپاست.
ادامه برجام و مواضع دو باند
باند روحانی ادامه برجام را تنها راه نجات و تنها روزنه امید میداند. اما باند خامنهای یا به طور دقیقتر، دلواپسان، آن را ادامه خسارت و نکبت برجام میدانند.
آنها به این امر اذعان میکنند که با توجه به شروط اروپا مبنی بر لزوم دستکشیدن رژیم از برنامه موشکی و توقف تروریسم و دخالتهای منطقهیی، ادامه برجام راه به خوردن جامهای زهر ۲ و ۳ توسط نظام میبرد.
از این بابت است که نگران ادامه برجام توسط دولت روحانی با اروپا هستند. هم در زمینه خروج آمریکا از برجام و روی دست ماندن آن و هم در زمینه رابطه دولت روحانی با اروپا، روحانی و دولتش را زیرضرب میگیرند.
پس از خروج آمریکا از برجام توجیه آخوند حسن روحانی و باند او برای ادامه برجام با اروپاییها این است که اگر ما از برجام خارج میشدیم و با اروپا وارد مذاکره نمیشدیم سروکارمان با شورای امنیت میافتاد، مکانیسم ماشه عمل میکرد، تمامی تحریمها هم برمیگشت.
در این رابطه آخوند روحانی به صراحت میگوید: «ما اولین توطئه بزرگ را پشت سر گذاشتیم. مبنای آمریکا این بود که بهمحض خروج از برجام ایران نیز از برجام خارج شده و پرونده ایران بهسرعت به شورای امنیت رفته و همه قطعنامهها و تحریمها برگشته و ایران تنها در برابر دنیا قرار داشته باشد. ما در مرحله اول اجازه ندادیم که آمریکا به هدف خود برسد و در گام اول توطئه آمریکا شکست خورد».(سایت فرارو ۲۹اردیبهشت ۹۷)
جاوید قرباناوغلی، دیپلومات سابق رژیم، گامی فراتر مینهد و پیشنهاد میکند که میبایست نظام و دولت روحانی با پیشکش کردن امتیازات کلان اقتصادی درصدد جلب نظر اروپا باشد و موضع اروپا در مقابل آمریکا را تقویت کند.
در زمینه سیاست منطقهیی نیز او به حکومت آخوندی پیشنهاد میکند جامزهر بنوشد و از سوریه خارج شود زیرا «اگر مخالفان افراطی اسد شکست خوردهاند باید ادامه کار به اسد سپرده شود و هزینهاش را هم خودش بپذیرد».
نقشهمسیر او برای زهرخورشدن در سیاست منطقهیی نیز چنین است: «بهنظر من با عربستان سعودی هم باید در یمن وارد مذاکره شویم. این هم نیازمند یک سری کارهای دیپلوماتیک است که امکانش هست».(سایت جماران ۲۹اردیبهشت ۹۷)
سرخوردگی هر دو باند از ادامه برجام
اگر جه باند روحانی تنها راه را ادامه برجام با اروپا و قبول الزامات آن میداند، اما درعینحال بخشی از این باند به اینکه این مسیر میتواند راه نجات باشد و از این مسیر آبی برای رژیم گرم شود، اطمینانی ندارند.
عباس عبدی، یکی از مهرههای حامی دولت روحانی، ضمن اذعان به اینکه موقعیت دولت نسبت به گذشته ضعیفتر شده و شعارهایی که درباره برجام داده واقعی نبوده است و... به روحانی و دولتش توصیه میکند به ادامه برجام دل خوش نکند زیرا «اکنون این قطار دیگر مسافر چندانی ندارد تا بخواهد به سرمنزل مقصود برسد. بنابراین آنچه باید تغییر کند، این زمینه است».(روزنامه حکومتی ایران ۲۹اردیبهشت ۹۷)
همین سرگشتگی و ناامیدی در باند مقابل هم دیده میشود. عناصر این باند هم میدانند که ادامه برجام با اروپا بهمعنای خوردن زهر است، اما نمیتوانند بگویند که نرفتن با اروپا، راه نجات است. البته شعر و شعار میدهند، اما از استدلال در این باره سخت عاجز و ناتوانند.
پیروز مجتهدزاده، یکی از عناصر این باند، حیران و سرگردان از اینکه نظام هر روز یک موضع میگیرد مینویسد: «تکلیفمان با خودمان مشخص نیست ما چه اهرمی داریم که به اروپا و جهان هستی دیکته کنیم که اروپا باید حتماً در برجام باقی بماند؟ بهنظرم این ما هستیم که تکلیفمان مشخص نیست زیرا در آن واحد چندین مدل حرف میزنیم».(روزنامه حکومتی میهن امروز ۲۹اردیبهشت ۹۷)
مهدی محمدی، یکی دیگر از عناصر این باند، حرفش این است که نباید بهدنبال سراب حمایت اروپا از برجام رفت و باید «این حرف ماکرون را بسیار جدی گرفت که هدف اروپا نه حفظ برجام، بلکه تبدیل کردن آن به توافقی بزرگتر است که آمریکا هم بعداً بتواند به آن بپویندد. همین کافی است تا دریابیم که اروپا چقدر قابل اتکا است».(توئیتر مهدی محمدی ۲۹اردیبهشت ۹۷)
ملاحظه میشود اکنون برجام بدفرجام به قطاری خالی تبدیل شده است که به سمت ناکجا در حرکت است.
اگر این حکومت به شروط آمریکا و اروپا تن بدهد باید قطعاً مسیر پرپیچوتابی از عقبنشینی بیشتر و «تنازل بیپایان» را برود و گردن در گرو شرط و شروطهای بعدی بگذارد.
اگر به این شروط تن ندهد باید پیه تحریمهای شدیدتر را به تن بمالد و حتی آماده چکاندن ماشه هم باشد که این امر نیز برای آن بسیار خطرناک است.