کارشناسان و مهرههای حکومت آخوندی تا کنون به دفعات از فساد نهادینه شده در رژیم ولایت تحت عنوان« فساد سیستمی؛ فساد موریانهیی؛ فساد شبکهیی و...» نام بردهاند؛ اما کمتر به نمودهای آن در زندگی سران و سردمداران و مهرههای بالایی رژیم پرداختهاند.
اما زیر ضرب قیام و شرایط انفجاری جامعه کم کم مجبور شدهاند که در این زمینه اعترافهای مشخصی را بیان کنند.
در زمینه اشرافیگری نهادینه شده در میان خانوادههای سران و سردمداران آن؛ مسعود رضایی عضو مجلس ارتجاع اذعان میکند: «اشرافیگری در خانواده مسئولان رسوخ کرده و نمیتوان بهراحتی با آن مبارزه کرد»
این نماینده مجلس ارتجاع اضافه میکند: «آنقدر اشرافیگری جا افتاده که شاید دیگر برای مقابله با آن دیر شده است. در همه خانوادهها بهویژه خانواده مسئولان اشرافیگری رسوخ پیدا کرده و جاری و ساری شده است. این مسأله یکشبه به وجود نیامده که یکشبه بتوان با آن مبارزه کرد». (خبرگزاری مجلس رژیم 2اسفند)
آخوند رضا اکرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری رژیم نیز اینطور اعتراف میکند: «اگر یک مرتبه دیدید که سیّدرضا اکرمی فربه و چاق میشود و ماشین چند صد میلیون تومانی زیر پایش است، بدانید که این از حقوق و درآمدش نیست و معلوم است که ناشی از زد و بند است. افراد چندشغلهای هستند که خیلی هم محترم هستند و عنوان هم دارند، اما سراغ آنها نمیرویم و مچ آنها را نمیگیریم. چه معنی دارد که کسی 10یا 5شغل داشته باشد.». (خبرگزاری حکومتی آنا 2اسفند)
محمد دهقان عضو مجلس ارتجاع نیز با بیان اینکه اموال مسئولان باید بهصورت دقیق بررسی شود؛ به سردمداران و مهرههایی اشاره میکند که در ابتدای حاکمیت خمینی و و برقراری رژیم «هیچ مالی نداشتهاند»؛ اما «امروز ثروتهای میلیاردی انباشته کردهاند لازم است اموال مسئولان بهصورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد» (خبرگزاری حکومتی فارس 2اسفند 96)
آش غارتگری آنچنان شور است که آخوند ابراهیم رئیسی که خود یکی از مظاهر اشرافیت آخوندی و از نورچشمیهای خمینی و علی خامنهای است و بر ثروتهای بیحد و حصر آستان قدس چنگ انداخته است، در زمینه فساد و اشرافیت در نظام با نعل وارونه این طور میگوید: «مماشات با فساد نزدیکان و نورچشمیها موجب ارتجاع انقلاب میشود.». (خبرگزاری حکومتی فارس 1اسفند 96)
واقعیت این است به مصداق اینکه ماهی از سرگنده گردد نی زدم؛ گسترش روز به روز فساد در بدنه حاکمیت و نهادهای آن؛ ناشی از اشرافیت و فساد در سپاه جهل و جنایت و بهطور خاص در نهادهای گسترده اقتصادی که تیول ولیفقیه هستند و از هر گونه حسابرسی معافند میباشد.
به قول یک نماینده مجلس رژیم، حکمروایی فاسد است که مشکل اول در حکومت آخوندی است.
در حکمروایی فاسد است که سران فاسد آن برای اشرافیگری و زندگی آنچنانی خودشان؛ برای دزدی، اختلاس و کلاهبرداری و هزاران فتنه و فساد اقتصادی دیگر؛ هزاران توجیه و به قول معروف کلاه شرعی درست میکنند تا جایی که به قول مردم قیامکننده و غارت شده ”اسلام را پله کردند، مردمو ذله کردند”.
البته وضعیت جامعه ایران یعنی مردم محروم و گرسنه، بیکاری و فقر گسترده و انواع بحرانهای اجتماعی ناشی از وضعیت نابسامان اقتصادی، آنقدر روشن است که نیازی به این اعترافات نیست. اما آنچه این اعترافات را قابلتوجه میکند، تاثیر و فشار قیام مردم ایران است که مهرهها و سردمداران رژیم را مجبور کرده است که در وحشت از شرایط انفجاری جامعه با بیان اندکی از فساد و اشرافیت نهادینه، خود را همراه مردم نشان بدهند و بهمثابه سوپاپ اطمینان فشار را بهزعم خود کم کنند. البته بیتردید زمان این فریبکاریهای گذشته و مردم با گوشت و پوست خود فساد و غارتگری این نظام چپاولگر را لمس کرده و تمامیت آن را هدف قرار دادهاند.