728 x 90

اعتراضات اقشار ستمدیده؛ شراره‌های خشم زیر خاکستر

سخن روز
سخن روز

 

اعتراضات اقشار به‌جان آمده در روزهای یکشنبه ۲۳شهریور و دوشنبه ۲۴شهریور، هم‌چون زنگ خطری رسا، نه تنها از خشم انباشته‌شده علیه فقر و فساد حکومتی خبر می‌دهند، بلکه نشان می‌دهند احتمال ترکیدن بغض یک ملت سراپا نفرت نسبت به حاکمیت، بسیار جدی است.

روز یکشنبه، بازنشستگان تأمین اجتماعی اهواز با شعارهای تند علیه غارتگران به خیابان آمدند؛ بازنشستگان تأمین اجتماعی شوش هم‌گام با آنان فریاد عدالت‌خواهی سردادند؛ بازنشستگان فولاد اصفهان و بازنشستگان تأمین اجتماعی فولاد اصفهان، حکومت را به چالش کشیدند و در تهران، بازنشستگان تأمین اجتماعی، داوطلبان استخدامی آموزش و پرورش و کارگران شرکت نفت فلات قاره در منطقه بهرگان موج اعتراض را به پایتخت رساندند.

دوشنبه نیز شاهد ادامه اعتراضات گستردهٔ اقشار ستمدیده بود: بازنشستگان مخابرات در کرمانشاه، زنجان، اصفهان و تبریز، پرسنل پیمانکاری نفت و گاز پارس در عسلویه، رزیدنت‌های تهران، خریداران کوشا خودرو و نیروهای نهضت سوادآموزی مقابل وزارت آموزش و پرورش در تهران همگی به میدان آمدند تا بگویند کاسهٔ صبر ستمدیدگان از غارت نهادینه در حال لبریز شدن است.

اما آنچه این اعتراضات را فراتر از مطالبات صنفی می‌برد، شعارهایشان است که مرزهای صنفی را درنوردیده و مستقیماً رژیم آخوندی را هدف گرفته‌اند. این فریادها، هم‌چون تیرهایی بر قلب ولایت، دروغ، دزدی، ستم و فساد را افشا می‌کنند:

حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون
زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی، جان فدا می‌کنیم در ره آزادگی، ننگ بر این بندگی
سفرهٔ ما خالیه، جنگ‌افروزی کافیه
دولت سرسپرده، فقر و فساد آورده
کو مهار تورم، دروغ نگید به مردم
هم مجلس هم دولت، دروغ می‌گند به ملت
معلم زندانی، آزاد باید گردد؛ زندانی سیاسی، آزاد باید گردد
فقط کف خیابون، به‌دست می‌آد حقمون

نه مجلس نه دولت، نیستند به فکر ملت
یخچال بازنشسته، خالی‌تر از گذشته
معیشت منزلت، حق مسلم ماست
کشور پردرآمد، چه بر سر تو آمد
تا حق خود نگیریم، از پا نمی‌نشینیم

دولت ورشکسته، دشمن بازنشسته
دولت سرسپرده، گرونی رو آورده

پزشکیان دروغگو، حاصل وعده‌هات کو
آهای رئیس دولت، دروغ گفتی به ملت

این شعارها رژیم آخوندی را به‌عنوان عامل تمامی بدبختی‌ها و فقر و فلاکت مردم نشانه می‌رود و از منظر سیاسی بیانگر شکاف پرناشدنی بین مردم به‌جان آمده با حاکمیت درمانده است. مردمی که در فریادهای حق‌طلبی آنها در کف خیابان، صدای پای قیام به‌گوش می‌رسد.

در این میان، خامنه‌ای و دار و دسته‌اش می‌کوشند قیام پیش‌رو را عقب بیندازند:

- با نگه‌داشتن فضای جنگ در جامعه، تا زیر سایهٔ آن، هر صدایی را خفه کنند

- با سرکوب و ایجاد رعب از طریق بگیر و ببند

- با فراگیر کردن فقر هر چه بیشتر، مردم را زمین‌گیر کنند تا کسی فرصت یا حس فکر کردن به خیزش و قیام نداشته باشد؛ فقری که هم‌چون زنجیری، دستان را ببندد و ذهن‌ها را به بقا مشغول سازد.

اما غارت بی‌وقفه، جنایت سازمان‌یافته و سرکوب و اعدام افسارگسیخته، نمی‌تواند جلو انفجار در تقدیر را بگیرد و روزی که همه اینها روی سر رژیم ستمگر آوار شود، دور نیست. آن‌هم در جامعه‌یی که به یک مقاومت سازمان‌یافته و پایدار و سازش‌ناپذیر تکیه دارد و معترضان به‌پاخاسته‌اش فریاد می‌زنند «تا حق خود نگیریم از پا نمی‌نشینیم» و می‌خروشند که: «زیربار ستم نمی‌کنیم زندگی، جان فدا می‌کنیم در ره آزادگی»...

آری، راه فدا و آزادگی، با عملیات آتشین کانون‌های شورشی علیه جلادان و در پشتیبانی از ستمدیدگان، در سراسر میهن ادامه دارد و یادآوری می‌کند که قیام، نه آرزویی دور، بلکه واقعیتی نزدیک است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4ff86672-0765-49ef-b6f6-0490e6548ce1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات