728 x 90

اعتراف سانسور شدهٔ خامنه‌ای به مافیای آموزش و پرورش

مافیای آموزش
مافیای آموزش

خلیفه آبروباخته‌ٔ ارتجاع روز ۱۲اردیبهشت به بهانه‌ٔ روز معلم با تعدادی از نیروهای دست‌چین شده‌ٔ آموزش و پرورش رئیسی دیدار کرد. صحبت‌های او در این دیدار هم مثل همیشه مشحون از دجالیت و دروغ‌درمانی و باید درمانی بود. او که بهتر از هر کس دیگری به وضعیت بحرانی نظامش آشناست و کاملاً آگاه است که تحت حاکمیت او «مصالح ساختمانی به حدی رسیده که خانه‌دار شدن را به آرزو تبدیل کرده است. پراید ۱۰۰ میلیونی ۳۰۰میلیون شده است. بی‌کیفیتی خودروها سالانه جان هزاران نفر را می‌گیرد» (رسالت، ۱۲اردیبهشت) این روزها با بهانه و بی‌بهانه در حال دیدار و انگیزه دادن به نیروهای وامانده و به‌قول خودش «امیدآفرینی» در دلهای وحشت‌زده آنهاست بلکه آب رفته را به جوی بگرداند و اوضاع را مثل قبل از قیام نشان دهد.تقریباً می‌شود کلمه به کلمه حرفهای او را در بوته نقد گذاشت و تناقضاتش را بیرون کشید:

 

  • او در حالی از «معیشت معلمان» نام برد که سالیان است این «پرورش‌دهندگان جواهر قیمتی» را به زیر خط فقر کشانده و بسیاری از نمایندگان و سخنگویانشان را به زندان افکنده است.
  • او در حالی از کرونا به‌عنوان یکی از عوامل «ضربه» زننده به آموزش و پرورش نام برد که اولاً دجالانه کرونا را در کنار قیام که او آن را «فتنه‌ها، اغتشاشات و ایجاد ناامنی در خیابان‌ها» می‌نامید گذاشت و ثانیا نقش خودش را در ممنوعیت واکسن و کشتار بیش از نیم میلیونی بیماران کرونا نادیده گرفت.
  • او شکست پروژه‌ٔ رئیسی و تعویض پی‌درپی مهره‌ها و استیضاح وزرایش را با وقاحت لای «ده سال اخیر» ساندویچ کرد و خود را به کوچه علی چپ زد و فقط اظهار کرد که این‌گونه بی‌ثباتی‌ها «چیز عجیبی است»! «چرا در آموزش و پرورش بی‌ثباتی در مدیریت وجود دارد؟ ده سال اخیر، پنج وزیر و چهار سرپرست سر کار آمدند؛ این چیز عجیبی است»!
  • به «باید درمانی» ادامه داد و بدون ارائه هیچ راه‌حل و چشم‌اندازی دستوری پوشالی صادر کرد که «نظام در مقابل توقعات خود از معلمان، باید در قبال مشکلات مختلف آنها، حقیقتاً احساس مسئولیت کند».
  • «با اشاره به کمبود معلم به‌علت نبود پیش‌بینی‌های درست در گذشته» مانند سوگلی جلادش تقصیرها را به گردن قبلی‌ها و زمان گذشته‌ انداخت و چشم بسته غیب گفت که: «اگر در ۲۰سال قبل به موضوع مدرسه رسیدگی کرده بودیم، امروز بسیاری از مشکلات وجود نداشت».

 

سانسور کامل یک بند از صحبت‌های خامنه‌ای

مزخرفات او را طبق معمول سایت اصلی وی با چند ساعت تأخیر منتشر می‌کند. با وجود این‌که خودش حواسش جمع است که گافی ندهد و معمولاً از روی نوشته می‌خواند با این حال سایت وی هم پس از سخنرانی‌هایش یک بار دیگر حرفهای وی را از زیر تیغ ممیزی و رتوش می‌گذراند و صاف و صوف و به‌خصوص در بخش نوشتاری سانسور می‌کند. یکی از موارد سانسور در همین جلسه، جایی بود که او درباره بی‌عدالتی در بین مدارس دولتی و مدارس پولی موسوم به غیرانتفاعی صحبت کرد:

«نباید جوری باشه در کشور که وقتی گفته میشه مدرسه دولتی، اولین چیزی که در مقابل انسان نقش می‌بنده، ضعف مدرسه است. این نباید باشه. معلمین خوب، مربیان خوب... در مدارس دولتی باید وجود داشته باشه، وقتی ما مدرسه دولتی رو بهش کم‌اعتنایی بکنیم معناش این است که اگر کسی بنیه‌ٔ مالی‌اش آن‌قدر نبود که بتونه تو اون مدرسه‌ای که شهریه می‌گیره ثبت نام بکنه، ناچاره که تن به ضعف بده، یک کسی که بنیه مالی نداره، بنیه علمی هم نداشته باشه، معناش اینه! بی‌عدالتی محضه این! این بی‌عدالتی به هیچ‌وجه قابل‌قبول نیست!»

 

خامنه‌ای در همین یک فقره اولاً به تفاوت فاحش بین مدارس دولتی و غیردولتی اعتراف می‌کند ثانیا به‌روشنی و در بیان معکوس به بی‌عدالتی نهادینه شده در کشوری که بیش از سی سال تحت حاکمیت فردی اوست، اذعان می‌کند که «کسی که بنیه مالی نداره، بنیه علمی هم» ندارد! گواه دیگر آن هم این‌که «سهم مدارس دولتی از رتبه‌های برتر کنکور فقط ۲ و نیم درصد» (فرهیختگان، ۱۳اردیبهشت) است. کما این‌که هنوز مورد زن حداد عادل در خاطره‌ها هست که نه‌تنها از استفاده خودیها از مدارس غیرانتفاعی گفته بود بلکه لو داده بود که خانواده‌های منتسب به حاکمیت برای خودشان می‌توانند مدرسه تأسیس کنند: «مدرسه غیرانتفاعی تأسیس کردیم؛ زیرا پسرم سال ششم رشته ریاضی بود می‌خواست به رشته‌های علوم انسانی برود، ما دنبال مدرسه‌ای می‌گشتیم که نه از نظر درسی خوب باشد، بلکه از نظر محیطی سالم باشد، اما باورتان نمی‌شود که در تهران چنین مدرسه‌ای پیدا نکردیم» (خبرآنلاین، ۱۱آبان ۹۸).

 

جالب این‌که سایت خامنه‌ای دقیقاً می‌دانست چه چیز را باید در متن نوشتاری صحبت‌های خامنه‌ای سانسور کند، چون رسانه‌های حکومتی فردای صحبت‌های او، همین قسمت را بل گرفتند و تبعیض نهادینه شده و فاصله طبقاتی بین مدارس دولتی و غیردولتی را برجسته کردند:

سیاست روز نوشت «در را به روی بخش خصوصی و تأسیس مدارس خصوصی و غیرانتفاعی باز کردند تا فاصله طبقاتی هر چه بیشتر خود را در کشور نمایان کند». روزنامه حکومتی جوان با اشاره به «مافیای آموزش و پرورش» لو داد که از نمونه همسر حداد عادل بسیار است: «بسیاری از چهره‎‌ها و سیاسیون از هر طیفی برای خودشان مدرسه غیرانتفاعی دارند؛ همان چهره‎‌هایی که به هیچ‌وجه حاضر نیستند فرزندان خود را به مدارس عادی و دولتی بفرستند» و ستاره صبح آمار تکان‌دهنده‌ای از وضعیت فاجعه‌بار مدارس دولتی داد: «در کنکور سال۱۴۰۱ از ۴۰نفر برتر؛ ۲۹نفر از مدارس استعدادهای درخشان، ۹نفر مدارس غیرانتفاعی و یک نفر مدارس نمونه دولتی بودند».

بدین ترتیب یک بار دیگر ثابت شد تنها دغدغه خامنه‌ای جلوگیری از قیام و بقای نظام منحوسش است و وضعیت آموزش و پرورش و معلمان و تعلیم و تربیت کوچکترین اهمیتی برای خامنه‌ای ندارد و در ویرانه تحت حاکمیت او «هر سال۲۵ تا ۳۰درصد کمبود بودجه آموزش و پرورش» وجود دارد تا خرج سرکوب داخلی و صدور تروریسم شود. پس راه‌حل هم این نیست که «باید این نظام دو آموزش و پرورشی را از بن خراب کرد» (جوان، ۱۳اردیبهشت) بلکه «باید این نظام را از بن خراب کرد»!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7bad1310-1741-4de8-8710-604b0ee338cb"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات