ریشههای بنیادی بحرانهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زیر سلطه نظام ولایتفقیه، هر دم شاخ و برگ تازهیی میرویاند و شگفتی به هم میزند. بهراستی که در این حجم از تباهسازی در زیرساختهای حیات طبیعی و روزمرهٴ مردم و شهروند ایرانی، زنده ماندن و به سوی فردا سیر و زندگی داشتن و تسلیم نشدن و قیام آفریدن، نشان از عزم شهروندان برای تغییر اساسی در ایران است. این ایستادگی و به فکر آیندهیی بهتر بودن، این مصداق از بیت «حافظ» را تداعی میکند که باید آن را در وصف مقاومت و پایداری مردم ایران مقابل حاکمیت ولایتفقیه بیان کرد:
«از این سموم که برطرف بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و عطر نسترنی»
این روزها که قیام دی ۹۶دوران سخت و توانفرسایی را برای حکومتیان رقم زده است، شاهد تقلاها و بیا بروهای خیل ملازمان و چاکرمنشان ولایت فقیه برای دور زدن آثار سنگین این قیام هستیم. از تشکیل میزگردها و گفتمانها گرفته تا سخنرانیها و...
یکی از شگردهای رایج این روزها، پناه بردن به اعترافهای ناگزیر است. اول هم خود خامنهای شروع کرد که شاید آتش قیام و تیزی مطالبات شهروندان را ـ که تا سرنگونی بیت خودش هم رفت ـ نرم و آرام کند. اما دریغ از گوش شنوا از جانب مردم و قیامآفرینان!
هدفی که از این اعترافها مد نظر است، خنثی کردن آثار و پیامدهای قیام دی ۹۶ است. اما باز هم دریغ از فریب خوردن مردم و قیامآفرینان! در این میان اما گشودن پروندههای یکدیگر و تشدید تضادهای درونی حکومت و اعترافهای ناگزیر، حرمخانههای حکومت ولایت فقیه را نزد مردم و قیامآفرینان عیان و افشا میکند. این اعترافها پردههایی هستند که بیش از ۳دهه، اسرار درون آنها، رازهای مگوی هیولا بودند که برای نهان کردنشان، چه جنایتها که از آبشخور فتوای فقیه، مهر مشرویت مذهبی نخورد!
حالا این قدرت بیشکست مردم و توان لایزال ارادهٴ قیامآفرینان است که ملازمان و چاکران و قلمبهمزدان نظام ولایی را یکی یکی به دادگاه ناگزیر اعتراف میکشاند.
یکی از آخرین نمونهها مربوط به روزنامهی از باند خامنهای و وابسته به سپاه پاسداران است. به نظر میرسد خواسته است در تضادهای درونی قدرتپرستان حکومتی، این مشکلات را به باند رقیب حواله بدهد؛ اما اعترافی ناگزیر بر اثر قیام دی ۹۶میباشد؛ وگرنه مردم ایران سالیان سال است با این تباهسازیهای حکومت ملایان دست و پنجه نرم میکنند و ارمغانهای اصلاحطلب و اصولگرا اظهر منالشمس و لو رفته بوده است.
چشمهیی از ارمغانهای جمهوری اسلامی برای ایران و ایرانی
(نقل از روزنامه حکومتی «جوان»، ۱۰اسفند ۹۶)
«۲میلیون و ۸۰۰هزار معتاد به موادمخدر
۵میلیون معتاد به مصرف مشروبات الکلی
۲۰۰هزار سقط جنین
۳۵هزار مبتلا به ایدز
۳میلیون زن بیسرپرست
۷۰۰هزار زن رها شده
۴۵۰۰خودکشی
۳هزار مورد فرار از خانه
فرار مغزها/ نابرابری / بیعدالتی / رشوه / قاچاق انسان / خشونت / جرایم جنسی».
*** *** ***
وقتی تمام سرمایه و دارایی مملکت و توانایی نیروی مولد، صرف صدور تروریسم، هزینه کردن در سوریه، لبنان، یمن، عراق، سرکوب و دستگیری و زندان، اختلاس و دزدی و چپاول حکومتیان، قبضهی نبض و نفس اقتصاد توسط سپاه و همهچیز و دار و ندار کشور خرج و هزینهحفظ حکومت میشود، دیگر جایی برای شهروند و چرخهزندگی مردم باقی نمیماند.
کی داره خونهمو آتیش میزنه؟
ـ این آتیش، «آتیش یاس و سوسنه»
این تبارِ خون و خویِ عصر سنگ
روی ترمـهی وطن لکّهی ننگ
کشتنِ چراغ و قتلعام نـور
دسته دستههای گل، تُـو قاب گور
شب غربت و ستاره کشتنه
هـقهـقِ الهه خـاک منه
شب آماجِ یه میهن نفرین
لعنت مسلط دین ـ چرکین
نعش آزادی، ببین بغل بغل
قلم خون توی هر شعر و غزل
پردههای لابهلا سخن هنوز
مونده از قصهی این وطن هنوز... (شعر از ع. نسیم)