در روزنامههای حکومتی سهشنبه بیست و یکم دیماه، مرحله جدیدی از بلوغ بحرانهای گریبانگیر نظام دیده میشود.
بحران اول کرونا است که تا بهحال میگفتند چیزی نیست الآن روزنامه جمهوری اسلامی بهنقل یک عضو ستاد کرونا خبر داده موج بزرگ کرونا در راه است.
بحران بعدی که در مطالب روزنامه قد علم کرده افشاگری خانواده قربانیان زدن هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران است. تکذیب اظهارات خانواده دو تن از قربانیان توسط پاسدار رمضان شریف را اغلب روزنامههای هر دو باند انعکاس دادهاند که در این انعکاسها فقط حمله به خانواده قربانیان برجسته است و هیچ سندی برای تکذیب ارائه نکرده. کیهان خامنهای هم با فحاشی و خط نشان به یک سایت باند مغلوب حقد و کین نظام از علنی شدن اظهارات سلامی را به نمایش گذاشته.
بحران سوم که در روزنامهها دیده میشود بحرانهای اقتصادی اجتماعی است که هر یک به اعتراف مقامات حکومتی نفس نظام را بند آورده و به یکدیگر هشدار قیام و سرنگونی میدهند. از موضوع کشتن بکتاش آبتین تا حذف ارز ۴۲۰۰تومانی و بالاخره پیآمد شکست مذاکرات وین و تشدید تحریمها و تنگنای معیشت مردم. در هر یک از این زمینهها مطالب متعددی در روزنامهها دیده میشود. نکته قابل توجه اعتراف روزنامههای باند خامنهای به گوشهیی از هر یک از بحرانهاست.
اعترافات ناگزیر در بنبست بیراهحلی
«از این برخورد آشفته و عصبانی هستم» این عنوان مطلبی در فرهیختگان وابسته به ولایتی مشاور خامنهای است که به فضاحت پیآمد ناشی از کشته شدن بکتاش آبتین در اثر تعلل عمدی مقامات حکومتی اشاره کرده و نوشته است: «وقتی یک شاعر دستگیر میشود و هنگام بیماری با پابند به بیمارستان برده میشود، هیچکس نمیتواند جلوی مخابره پیام این واقعه را بگیرد». در ادامه هم نوشته: «هزار ویک معنا که این نوع برخورد با یک شاعر میسازد، چیزی نیست که من بهعنوان یک نیروی مولد فرهنگی بتوانم با دهها اثر آن معناها را خنثی کنم و اعتبار را به شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی برگردانم».
«زنان کارگر خانگی در جستجوی قوانین حمایتی» هم عنوان مطلبی در رسالت از باند مؤتلفه است که به وضعیت زنان سرپرست خانوار و خود سرپرست تحت حاکمیت آخوندها اذعان کرده و از جمله نوشته است: «گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار نشان میدهد، «تعداد زنانی که مخارج خود و خانواده تحت سرپرستیشان را تأمین میکردند از ۲میلیون و ۷۷۳هزار نفر در سال۹۰ به ۳میلیون و ۵۱۷هزار نفر در سال۹۸ رسیده» و رشد ۲۷درصدی از طریق این آمار احصاء شده».
نکته قابل توجه در این روزنامهها اعتراف به دوری مردم از نمادهای حاکمیت آخوندی است.
بیتفاوتی به نظام در دانشآموزان جاخوش کرده
«هفت اولویت برای ایجاد حس خوب» عنوان مطلب روزنامه رسالت است که اذعان کرده: «، در پیمایش اخیر مرکز ایسپا که با نمونهای ۱۶۰۰ نفری از ایرانیان بالای ۱۸سال بهعمل آمده، نزدیک به ۶۲درصد پاسخگویان نمیدانستهاند در حال حاضر چه شخصیتی ریاست قوه قضاییه را برعهده دارد. رئیس قوه قضاییه، از چهرههای با سابقه قضایی کشور بوده و سالها در قوه قضاییه و وزارت اطلاعات، در معرض دید رسانهها بوده است. در ارتباط با اغلب وزرا و مسئولان پایینتر هم قضیه شدیدتر است».
«نگرانی درباره آموزش نسل جدید» عنوان مطلبی در روزنامه وطن امروز وابسته به باند چماقداران خامنهای است که نوشته است: «در یکی از کلاسهای پایه دهم بهطور اتفاقی متوجه شدم دانشآموزان چهره آوینی را نمیشناسند و همین باعث شد درباره شناخت دانشآموزان نسبت به بقیه چهرههای انقلاب از جمله بهشتی و مطهری هم کنکاش کنم و به این نتیجه رسیدم که دانشآموزان حتی چهره این شخصیتها را هم نمیشناسند چه رسد به افکار و عقایدشان!». این مقاله در ادامه به نظام هشدار داده «اگر بیتفاوتی در شاکلهٔ شخصیتی دانشآموزان جاخوش کرد به این آسانی قابل جبران نخواهد بود».
این اعترافات در کنار مطالبی که در روزنامههای امروز نسبت به انفجار خشم مردم به نظام هشدار میدهند مختصات کلی نظام را به درستی نشان میدهند.