خامنه‌ای در روز ۲۲مرداد به صحنه آمد تا با عادی جلوه دادن اوضاع، به ریزشی‌های نظام و به‌قول خودش «ترسوها» روحیه بدهد. خامنه‌ای خطاب به این نیروها گفت: «در دو کلمه می‌گویم نه جنگ می‌شود نه مذاکره می‌کنیم».
او همچنین مدعی شد هیچ بن‌بستی در کار نیست. اما یک روز از حرفهای خامنه‌ای نگذشته و به‌اصطلاح هنوز مرکب حرف‌هایش خشک نشده است که رسانه‌های حکومتی پر شد از اظهارات مقامات و مهره‌هایی که بدون استفاده از لفظ «بن‌بست»، به وجود آن در عرصه‌های مختلف اذعان نمودند و برخی هم بر ضرورت مذاکره تأکید کردند.
بنابراین شدت فضای انفجاری جامعه از یک‌سو و ناتوانی رژیم در پاسخ‌گویی به مطالبات مردم از سوی دیگر، مقامات و مهره‌های حکومتی را خواسته و ناخواسته به صحنه کشاند تا درست عکس حرفهای خامنه‌ای را گواهی بدهند.
رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت روحانی، به سهمگین بودن پتانسیل انفجاری جامعه اذعان کرد و ضرورت عقب‌نشینی در مقابل آن را خاطرنشان کرد و گفت: «اگر کسی به‌عنوان حکومت فکر کند بدون تکیه بر مردم می‌تواند حکومت را اداره کند، حتماً در مقابل حرکت چرخ‌های اجتماعی، له خواهد شد».(۲۲مرداد ۹۷)
آخوند جنتی، گماشته خامنه‌ای در رأس خبرگان ارتجاع و شورای نگهبان ولایت فقیه هم ضمن تلاش برای کوچک‌نمایی ابعاد بحران و با اشاره به این‌که این شرایط موجب در تنگنا قرار گرفتن مردم در معیشت شده است گفت: «این وضعیت ممکن است برخی آسیب‌های اجتماعی را به‌دنبال داشته باشد».(خبرگزاری فارس ۲۳مرداد ۹۷)
پزشکیان، نایب‌رئیس مجلس هم به ۲فقره بن‌بست‌های حاکمیت در عرصه خارجی اشاره کرد و گفت: «ما وقتی پرچم آمریکا را آتش می‌زنیم، اف.ای.تی.اف را رد می‌کنیم، باید بپذیریم که با آمریکا رودررو خواهیم شد». وی افزود: «این تقصیر سیاستی است که در پیش گرفته‌ایم».
پزشکیان بن‌بست بی‌راه‌حلی در رژیم را به این صورت ابراز کرد که «ما ۴۰سال است به یکدیگر گیر می‌دهیم، چون نمی‌خواهیم مشکل را حل کنیم، بلکه دنبال فردی هستیم که تقصیر را گردن وی بیاندازیم. مشکل ما فرد نیست بلکه ساختار است. این ساختار است که ایراد دارد».(سایت حکومتی تابناک ۲۳مرداد ۹۷)
محسن هاشمی، پسر رفسنجانی و رئیس شورای قلابی شهر تهران، با اذعان به این‌که «بیش از یک‌سوم مردم کشور در زیر خط فقر هستند» نسبت به انفجار اجتماعی در اثر ابرچالشهای آسیب‌های اجتماعی هشدار داد و گفت: «به نظر می‌رسد در ماه‌های آینده به‌خصوص اواخر سال ما ممکن است با بحران جدی در این حوزه مواجه شویم».(سایت انتخاب ۲۳مرداد ۹۷)
در عرصه اقتصادی نیز محمدقلی یوسفی، یک کارشناس حکومتی، اذعان کرد: «همه سیاست‌های ارزی دولت به بن‌بست خورده است».
این کارشناس حکومتی رودرروی خامنه‌ای که مذاکره را ممنوع اعلام کرد، راه برون‌رفت از بن‌بست را «تعامل سازنده با دنیا» خواند.(سایت حکومتی جامعه ایرانی ۲۴مرداد ۹۷)
غلامعلی رجایی، مشاور سیاسی سابق رفسنجانی نیز به صحنه آمد و ضمن برشمردن خطر مجاهدین و فضای ملتهب جامعه‌ای که «القائات از بیرون تا حدودی در آن اثر کرده است»، راه برون‌رفت از بن‌بست را رفتن پای میز مذاکره دانست و گفت: «خمینی هنگامی که مشاهده کردند تنش با عربستان شدت پیدا کرده، رویکرد خود را تغییر دادند و به مسئولان اجازه دادند که با عربستان برای حل بحران گفتگو کنند».
رجایی در حالی که رفسنجانی و عملکرد او را بر سر خامنه‌ای می‌کوبید، گفت: «(رفسنجانی) در ماجرای برجام بارها عنوان کردند که نباید از گفتگو هراس داشته باشیم و همواره آقای روحانی را به مذاکره تشویق می‌کردند».(روزنامه آرمان ۲۳مرداد ۹۷)
ملاحظه می‌شود که به‌رغم پوشال‌بافی علی خامنه‌ای در زمینه در بن‌بست نبودن حاکمیت، چگونه سردمداران و مهره‌های شاخص رژیم با زبان اشهد زیرآب ادعاهای پوشالی را او می‌زنند، و در این رابطه ذکر مصیبت می‌خوانند.
این مفهوم واقعی بن‌بست و بحران بی‌راه‌حلی است که نظام در آن به دام افتاده است. واقعیتی که به‌خصوص در شرایط جوشان اجتماعی و خیزش و قیام‌های مستمر مردم به‌جان آمده بیش‌‌از‌پیش بیرون زده است و سردمداران نظام در وحشت از آن این‌طور به دوگانه‌گویی و... افتاده‌اند. البته پرواضح است که هیچ راه‌حلی برای گریز از قیام و جوشش خشم مردم ندارند و سرانجام مردم قیام‌آفرین و مقاومت سازمان‌یافته ایران‌زمین، آنها را به زباله‌دان تاریخ روانه خواهند کرد.
