مرحوم دهخدا در لغتنامهاش درباره «تابع مهمل» مینویسد، لفظ مهملی است که بعد از یک لفظ موضوع میآید و اغلب حروف آن با حروف متبوعش یکی است؛ مثل چراغ مراغ، کتاب متاب. حال اگر لفظ دوم بیمعنی و مهمل باشد آنرا تابع مهمل گویند. «بیشتر واژههای مهمل همان واژه اصلی هستند و فقط حرف اولشان تغییر کرده مانند «پول مول». این ترکیبها نقش مهمی در زبان محاوره و روزمره ما دارند. به این دلیل که هر کسی در حین حرف زدن میتواند یکی از این ترکیبها را بسازد. «خان و مان» در شعر سعدی و «کژ و مژ» در شعر سنایی از آن جملهاند. (آنا۱۷مرداد۱۳۹۷)..
در اقتصاد مافیایی و غارتگرانه دستپخت فاشیسم مذهبی به ریاست خامنهای، اصل اقتصاد، مهمل و پوچ و خانمان برانداز گردیده است و به «مقتصاد» تنزل یافته است. در یک رسانه اقتصادی وقتی از اقتصاددانان درباره «مقتصاد» میپرسند آنها هم میگویند کار اقتصاد ایران به طنز و ناامیدی کشیده شده است و تبدیل به مقتصاد شده است (تجارت نیوز۱۳خرداد۱۴۰۳)
انتقال صورتحسابها به تدارکاتچی جدید
پس از نمایش انتخابات که خامنهای سناریوی آن را نوشت حالا معلوم نیست پایان ماجرا چه سرنوشتی پیدا کند. بههرحال نوبت تحویل صورتحسابهای خزانه ورشکسته اقتصاد کشور به پزشکیان است. نگاهی به عمق ویرانی که جلاد۶۷ در عرض سه سال بهبار آورد موجی از ناامیدی و یاس را دامنگیر باند جدید کرده است و کارشناسان مرتب هشدار میدهند.
یک مورد آن وضعیت بورس است که در سردرگمی بهسر میبرد. تحلیلگران میگویند «فضای ابهامآلود»ی در این حوزه وجود دارد. «آخرین وضعیت بازار سرمایه نشان میدهد که شاخص کل بورس به عدد ۲ میلیون و ۲۰۲ هزار و ۶۷۹ واحد رسیده است که از ابتدای سال کاهش حدود ۴۷ هزار واحدی را نشان میدهد. شاخص کل بورس در ابتدای سال ۱۴۰۳ روی عدد ۲ میلیون و ۲۴۹ هزار و ۴۲۶ واحد ایستاده بود... یکی از بزرگترین مشکلات بورس ایران، عدم شفافیت در ارائه اطلاعات توسط شرکتها و نهادهای مرتبط است. بسیاری از شرکتها، اطلاعات مالی و عملکردی خود را بهصورت ناقص و گاهی نادرست ارائه میدهند، که این موضوع باعث میشود نتوانیم تصمیمات سرمایهگذاری درستی بگیریم و اعتمادمان به بازار کاهش یابد. نوسانات شدید بازار بورس که اغلب بدون هیچ دلیل منطقی رخ میدهند، یکی دیگر از چالشهای بزرگ است» (خبرآنلاین۳۰تیر۱۴۰۳).
کفایت سرمایه بانکها در آفساید
حوزه مهم دیگر در بازار سرمایه مربوط به بانکهای کشور است. هر بانکی بایستی سرمایه لازم را برای خدمات و سرمایهگذاری داشته باشد. «کفایت سرمایه» شاخص (۸ تا ۱۲درصد) سلامت بانکی است. «طبق آخرین آمارهای منتشرشده از میان ۲۹ بانکی که بانک مرکزی از آنها نام برده است، تنها ۱۱ بانک میتوانند معیار حداقل کفایت سرمایه را کسب کنند و ۱۸ بانک کفایت سرمایه زیر ۸ درصد داشتهاند. کفایت سرمایه نظام بانکی کشور در سالهای متمادی منفی بوده است. اغلب بانکهای کشور، کفایت سرمایه زیر ۸ درصد دارند و به نظر نمیرسد، این وضعیت تا آینده نزدیک، چندان تغییر یابد» (دنیایاقتصاد۳۰تیر۱۴۰۳).
صنعت در حال تعطیلی است
بحران دیگر اقتصاد رژیم آخوندی ناترازی انرژی و در گرمای تابستان، مسأله برق است، اما نه برای مصرف خانگی که خودش یک بحران جداگانه است، بلکه موضوع به قطع مستمر برق در صنایع مربوط میشود. هاشم اورعی استاد دانشگاه میگوید: «اگر نگوییم بزرگترین بحران، یکی از ۳ بحران بزرگ پیش روی کشور مسأله انرژی است. ابتدا بنا بود هفتهیی یک بار برق صنایع قطع شود، بعد به هفتهیی دو روز رسید، یا اینکه قرار بود تنها در ساعات پیک قطعی اعمال شود، اما طی آخرین نامه عنوانشده طی ۲۴ ساعت نباید از حداقل مجاز فراتر بروند، نتیجه اینکه صنعت در حال تعطیلی است. اکنون صنعت فولاد عملاً تعطیل و متوقف شده است.» (ایلنا۲۹تیر۱۴۰۳)
این وضعیت در مورد صنعت سیمان هم خود را نشان میدهد. سهمیه برق صنعت سیمان در تابستان سال جاری نسبت به تابستان سال گذشته ۵۰ درصد کاهش داشته است. «تشدید محدودیتها و تأثیرگذاری آن بر تولید از تیرماه آغاز شده و تأمین برق به حداقل کاهش یافته است، این اتفاق امکان پایداری تولید را از بین برده و این میزان از کاهش تولید و توقف کوره، خسارت سهمگینی را متوجه صنعت میکند» (ایلنا۳۰تیر۱۴۰۳)
اقتصاد به“ انا لله و انا الیه راجعون ”رسید!
چند نمونه ذکر شده بخش کوچکی از ابربحرانهای اقتصادی در فاشیسم مذهبی است. این سیاهه ظرف چهل سال گذشته به کارنامه قطور تاراج منابع میهن و به فقر و فلاکت کشاندن میلیونها تن از هموطنان اسیر دست ارتجاع، تبدیل شده است. امروزه کسانی از رژیم آخوندی شکایت میکنند که در پایهگذاری نظام ولایت مطلقه فقیه از هیچ همدستی و توجیه جنایتکاران فروگذار نکرده بودند. مسیح مهاجری صاحب بنگاهی به نام روزنامه جمهوری اسلامی (در سرمقاله۳۰تیر۱۴۰۳) در آینه وضعیت جاری کشور خود را نیز میبیند، اما به پزشکیان نصیحت میکند مراقب ناکسان باشد: «اصحاب تزویر» کسانی هستند که مهمترین ابزارشان «خودانقلابی پنداری» و «خوداسلام پنداری» است. آنها همانطور که در انتخاباتها دیدهایم حاضرند هر کاری انجام بدهند تا به قدرت برسند و اگر در قدرت هستند آن را از دست ندهند. در مقابل «اصحاب تزویر» جماعت «تشنگان قدرت» قرار دارند که مگسانند دور شیرینی. این جماعت هم برای رسیدن به پست و مقام و یا ماندن در قدرت حاضرند هر کاری انجام بدهند... با اینکه جراح قلب هستید نمیتوانید قلب اقتصاد بیمار کشور را جراحی کنید. دیدید که دولت سیزدهم جراحی کرد ولی چون چاقویش زنگزده بود، این بدن بیمار دچار چنان تب شدیدی شد که تا نزدیکیهای «انا لله و انا الیه راجعون» پیش رفت... در کشور ما از زمان دولتهای نهم و دهم سه «دال» نهادینه شدند؛ دروغ، دغل و دزدی. اینها امالفسادند و تا ریشهکن نشوند، هیچ دولتی نمیتواند مشکلات کشور را حل کند».
یکی از اساتید گفته بود زندگی بدون معنا، مهمل است. باید افزود اقتصاد رژیم آخوندی، مهملی است که در غارت خلق و انهدام منابع کشور معنا مییابد.