روز ۲۶مرداد ۹۸ خبری از محافل آخوندی آنتنی شد که آخوند یزدی با مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه قم دیدار کرده است. آنچه از این دیدار علنی شد حرفهای شیخ محمد یزدی در مورد فساد آملی لاریجانی بود که امواجش هنوز در درون نظام بهخصوص بعد از فاشگوییهای متقابل آملی لاریجانی در مورد یزدی، ادامه دارد. اما در ادامه تحولات روشن شد که دغدغهٔ اساتید بسیجی حوزه جدیتر از دعوای دو رأس قضاییه آخوندی است.
کم و کیف این دغدغه چیست؟
رسانههای حکومتی پیرامون این مشکل نکاتی درز دادهاند که به روشن شدن بیشتر ماجرا کمک میکند.
تلویزیون رژیم روز اول شهریور ۹۸ گفت: دومین همایش بسیجی اساتید حوزهٔ علمیه کشور در مشهد آغاز به کار کرد. حاجی صادقی نماینده خامنهای در سپاه در همان جلسه گفت: این همایش چهار کمیسیون خواهد داشت که شامل نقش و کار کرد استاد بسیجی نسبت به حوزه علمیه، نقش و کار کرد استاد بسیجی نسبت به مردم، نقش و کار کردهای استاد بسیجی نسبت به نهادهای حکومتی و رسالت و وظیفه استاد بسیجی نسبت به رهبری و نهادهای وابسته به رهبری است.
تلویزیون رژیم در گزارشی شتابزده و کوتاه تلاش کرد اهداف این بهاصطلاح همایش را با پخش قطعات گزینش شدهای از صحبتهای سخنرانان بازتاب داده و نکات مورد نظر خودش را بگوید از جمله گفت مسأله ولایت همان مسأله روحانیت است و اساتید حوزه بهدنبال پیشبردن اهداف انقلاب بوده و شعار این همایش هم تعالی اساتید و نخبگان بسیجی حوزههای علمیه کشور است.
اما در همین گزارش روشن شد که بحثی تحت عنوان «تعالی اساتید بسیجی حوزهای کشور» در کار نیست. بلکه موضوع این است که رژیم «اساتید بسیجی حوزه ها» را گردآورده تا آنها را از انفعال و بیتفاوتی نسبت به دغدغههای نظام آخوندی در بیاورد».
اما در برنامهیی که تلویزیون حکومتی پخش کرد یکی از آخوندهای سخنران به بیتفاوتی اساتید حوزه نسبت به مشکلات رژیم اشاره کرد و گفت: «تأکید خواهد شد که اساتید بسیجی ما نسبت به امور مشکلات جامعه، مشکلات مردم، مسائل اجتماعی، تهدیدات اجتماعی، جنگ نرم و مسائل مختلف و تهاجم فرهنگی بیتفاوت نباشند و حتماً راهکارهایی که با این ترفند ها مقابله شود این جا بحث و تبیین خواهد شد».
هر چند ناکارآمدی حوزههای آخوندی، منتج از بنبست همهجانبه و بیراهحلی کل نظام بهویژه در عرصههای اصلی اقتصادی و اجتماعی و جدیترین بحرانهای بینالمللیاش میباشد، اما حرف رژیم با آخوندهای بسیجی حوزهها تنها روی تهدیدات اجتماعی و جنگ نرم و تهاجم فرهنگی بهمعنای عام آن نیست. حرف اصلی در گوشهیی از اظهارات نماینده ولیفقیه در سپاه دیده میشود:
نماینده خامنهای در سپاه (حاجی صادقی)گفت: «دشمن اولین کارش اینه؛یک جبهه درست کرده»...
و گزارشگر تلویزیون اضافه کرد: «نماینده ولیفقیه در سپاه بهعنوان سخنران این مراسم با اشاره به اینکه امروز تقابل استکبار با انقلاب اسلامی بیشازپیش شفاف شده است گفت استکبار جهانی با قدرتی عظیم وسیع و تبلیغاتی بالا بهدنبال تغییر اصول و مبانی انقلاب اسلامی است».
حاجی صادقی نمایندهٔ خامنهای در سپاه در ادامه اظهاراتش بر ضرورت جلوگیری از ریزش و انفعال در بسیجیهای حوزه تأکید کرد و گفت: «بسیج روحانیت علاوه بر اینکه باید سنگرنشین انقلاب اسلامی باشد، باید نسبت به سایر بسیجیان نیز نقش هدایتگری و بصیرتافزایی داشته باشد».
حاجی صادقی در ادامه به معضل بریدگی و ریزش در نیروهای بسیجی حوزهها اذعان کرد و گفت:« تا چهار ماه قبل نظام دچار یک افسردگی سیاسی شده بود، اما مقام معظم رهبری جلسهیی میگذارند و مسئولان را هدایت میکنند».
جالب آن که در روز ۳۰مرداد، یعنی ۴ماه بعد از جلسهٔ مورد اشاره حاجی صادقی، باز هم حرف خامنهای با سران دولت «نترسید» است.
علاوه بر حوزهها، ریزش و یاس و انفعال در بسیجیهای دانشگاهها هم موضوع نگرانی این روزهای رژیم است. مشکلی که برای چارهجویی و کاستن از پیامدهای آن همایشهایی در هرمزگان، مازندران، خرمآباد، زنجان و مشهد برگزار شد. اکنون روشن شده که وحشت بسیجیهای حوزهها از انزوای جهانی و داخلی رژیم و یاس و انفعال و بیعملی آنها یکی از دغدغههای اصلی مقامات حکومتی است، دغدغهای که اکنون به یک مسأله عاجل نظام تبدیل شده است.
سرکردهٔ اساتید بسیجی دانشگاههای استان مازندران به بریدگی و انفعال بسیجیهای دانشگاهها اذعان کرد و گفت: «اساتید بسیجی باید در کنار دغدغههای علمی، امید، شادابی و نشاط لازم را در نسل جوان ما ایجاد کنند».
در همین راستا دغدغهٔ اصلی نظام از بریدگی و انفعال بسیجیهای حوزهها و دانشگاهها را تلویزیون رژیم روز اول شهریور ۹۸در یک اشاره کوتاه به زبان آورد و گفت:
«نقش و کار کرد روحانیان بسیجی نسبت به حوزهٔ علمیه مردم و نهادهای حکومتی و همچنین وظیفه اساتید بسیجی نسبت به رهبری و نهادهای وابسته به رهبری از مهمترین محورهای این همایش است».
ناگفته روشن است دغدغه اصلی نظام انزوای ولیفقیه ارتجاع در سنتیترین پایگاه قدرتش یعنی حوزههاست که اکنون با گسترش وحشت در مزدوران حوزهنشین خامنهای و تشدید ریزش آنها، کفه در حوزهها در حال چرخیدن به نفع دشمنان خامنهای است که همینطوری هم در تعادلقوای حوزوی از خامنهای بهمراتب جلوتر و قویتر هستند و با استمرار و تشدید این ریزشها در جبهه خامنهای، در نقطه کیفاً قویتری نسبت به خامنهای و باندش قرار میگیرند. امری که مطلقاً برای خامنهای خطرناک بوده و برای رفع و رجوع پیامدهای آن باید به اقداماتی فراتر از همایش و اجلاس و گفتمان بیندیشد. چرا که ظواهر امر نشان میدهد که کار از یک مشکل نرمافزاری!؟ فراتر رفته و اکنون نیاز عاجل و ضروری به راهکارهای سختافزاری! است. اقدامی که در حوزه عواقب بسیار خطرناکی برای خامنهای دارد و رها کردنش هم به همان میزان خطرناک است. به این ترتیب یک بحران دیگر به بحرانهای بیراهحل خامنهای اضافه شده است که حتی فکر کردن به آن هم از توان خامنهای خارج است!