جنگ بر سر برجام همچنان ادامه دارد، آتش این جنگ بهخصوص بعد از دور جدید تحریمهای آمریکا برافروختهتر شده است.
مجلس ارتجاع روز ۱۴آبان ۹۷ صحنه این جنگ بین نمایندگان دلواپس باند خامنهای و جواد ظریف، وزیر خارجه دولت آخوند حسن روحانی، بود.
ظریف برای پاسخ به سؤالات حاجی دلیگانی و جمع دیگری از نمایندگان درباره امضای اسناد بعد از برجام و اینکه چرا در مذاکرات مغلوب آمریکاییها شده بودند به مجلس آمده بود.
حاجی دلیگانی با بیان اینکه در مذاکرات محرمانه فرانکفورت ماورای سقف تعهدات برجام را اجرا کردید، گفت: «این توافق بدون اطلاع مجلس، شورای عالی امنیت و هیات نظارت بر برجام بوده است». او فاش کرد: «هیاتی با مسئولیت ظریف در تاریخ ۱۷آذر ۹۵ درست یک سال پس از اجرای برجام و یک روز قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مذاکراتی را در فرانکفورت انجام داده و ۳توافق جدید را برخلاف نص صریح برجام امضا کرد».
حاجی دلیگانی خطاب به ظریف تصریح کرد به چه حقی شما توافق برجام را نقض کردید که علاوه بر هزینههای حیثیتی برای کشور، هزینه مادی نیز روی دست ملت گذاشتید؟
اما در پاسخ به حاجی دلیگانی واکنش جواد ظریف ابتدا تکذیب بود و در این رابطه گفت: «من بهصورت دقیق میتوانم خدمت شما عرض کنم که بعد از برجام سندی امضا نشده علاوه بر برجام».
ظریف سپس بهصورت سربسته به لاعلاجی نظام در زیر فشار جامعه جهانی اذعان کرد و به دلواپسان گوشزد کرد: «بنده صریح به مردم اعلام کردم که برجام آنچه بوده که ما میتوانستیم بگیرم و بیشتر از آن قابل گرفتن نبوده».
او سپس برای بستن دهان دلواپسان، پای ولیفقیه ارتجاع را به میان کشید و تأکید کرد هر چه بوده با حمایت و دستور خود خامنهای بوده است: «هنوز هم با کمال افتخار عرض میکنم که بیش از آنچه در برجام با توجه به حمایتهای مقام معظم رهبری و دستورات ایشون، گرفته شد بهترین توافقی بود که امکان داشت».
بهرغم تکذیبهای قبلی خامنهای ظریف تأکید کرد: «ما ریز جزئیات را خدمت رهبری ارائه دادیم».
اگر چه ظریف مجلس ارتجاع را ناگزیر از اعلام قانع شدن کرد، ولی جنگ بر سر برجام در درون حکومت آخوندی مثل آتش زیر خاکستر همچنان عمل میکند. چون کشمکش باندهای حاکم بر سر خواستههای جامعه جهانی برای نوشیدن جامهای زهر منطقهیی و موشکی و حقوقبشری همچنان روی میز رژیم است.
کیهان خامنهای ۱۳آبان ۹۷ در این مورد نوشت: «۲طیف سهلاندیش و مأموریتدار، زمانی نه چندان دور برای رونق بخشیدن به مذاکره و توافق با شیطان بزرگ، خباثت صهیونیستها را برجسته میکردند و میان آنها با آمریکا فاصله میگذاشتند. مدتی هم کوشیدند حساب اروپا را از آمریکا و اسراییل جدا کنند. اما دست اروپا بهویژه با شرارتهای چند ماه اخیر(حمایت از گروهکهای تروریستی و جوسازی علیه دیپلماتهای دولت جمهوری اسلامی) رو شده است. آنها مجبورند در مقابل اعلام رسمی «بازگشت همه تحریمهای معلق شده در برجام» از سوی آمریکا، موضع عملی قاطع بگیرند اما به جای صاف کردن بدهیهای برجامی معوقه، اتهامافکنی و طلبکاری میکنند».
ملاحظه میشود که حکایت حاکمیت آخوندی بهویژه دولت در گل نشسته روحانی تداعیکننده این ضربالمثل «آش نخورده و دهان سوخته» است.
بنا بر ادعای آخوند حسن روحانی و امثال جواد ظریف در کابینه او، قرار بود برجام فتحالفتوح و بهقول خمینی «کذا و کذا» کند، اما نه تنها چنین کارکردی برای نظام نداشت، بلکه اکنون به طناب داری برای آن تبدیل شده است، خصوصاً اینکه تحریمهای برجامی آمریکا هم اجرا شد.
تحریمهایی که بهشدت به اقتصاد درهمشکسته و به بنبست رسیده رژیم ضربه خواهد زد، زیرا قطع شریان نفتی و مالی آن را هدف قرار داده است، در شرایطی که اقتصاد آن مطلقاً وابسته به نفت و درآمدهای نفتی است.
درآمدی که با اتکا به آن حاکمیت آخوندی در طی ۴دهه از عمر منحوس خود توانست سیاستهای ضدمردمی و چپاولگرانه خود را در داخل کشور و سیاست توسعهطلبانه، تروریستی خود را در خارج کشور پیش ببرد.
با اتکا به این درآمد بود که توانست سیاست حمایت از تروریستها را پیش ببرد و در امور داخلی کشورهای منطقه بهویژه عراق، سوریه، لبنان و یمن دخالت کند.
پس از خروج آمریکا از برجام دولت روحانی بر طبل تو خالی «برجام اروپایی»، « بسته اروپایی» و «سازوکار ویژه اروپایی» کوبید، اما تا بهحال نه تنها از آنها هم آبی برای نظام گرم نشده است، بلکه همانطور که در ماههای اخیر مشاهده میکنیم و کیهان خامنهای هم به آن اشاره کرده است، سیاست اتحادیه اروپا در زمینه تروریسم رژیم آخوندی سختتر میشود و کشورهای اروپایی یکی پس از دیگری توطئههای تروریستی آن را در خاک خودشان را افشا میکنند و مأموران آن را خصوصاً مأموران وزارت اطلاعات آن را به دام میاندازند.
این در حالی است که یکی از شروط اروپا برای رابطه با رژیم دستبرداشتن آن از سیاستهای مداخلهگرایانه و تروریستی است.
اکنون این برجام بدفرجام است که بهمثابه طناب داری برای حکومت آخوندی عمل میکند و عامل جنگوجدال درونی بیپایان آن شده است و تبعات آن بهصورت جنگ بر سر نوشیدن جامزهرهای دیگر در درون حاکمیت عمل میکند و آن را روزبهروز در معرض شقه و شکاف بیشتر قرار میدهد.
امری که باعث ریزش بیشتر درونی و تضعیف بیشازپیش آن در صحنه بینالمللی و بهخصوص در زمینه داخلی و بهسود مردم قیامکننده و کانونهای شورشی است که در راستای براندازی آن سد محکمی در مقابل اقدامات ضدمردمی آن بستهاند.