چند روز پیش، عموم هموطنانی که اخبار را دنبال میکنند، خبر اعتراضات زلزلهزدگان سرپلذهاب را شنیدند. هموطنان مصیبتزدهای که بعد از گذشت دو سال از زلزله همچنان در چادر و کانکس زندگی میکنند و همگان دیدند و دیدیم که درست در همین وضعیت وخیم زندگی، رژیم آخوندی در گرمای بسیار شدید قصد قطع کردن برق کانکسها و چادرهای آنها را داشت که با تجمع و اعتراض شدید زلزلهزدگان روبهرو شد. زنان و کودکان هم علاوه بر مردان ناچار شدند خیابان را با آتش لاستیک ببندند، و سنگ به سوی عوامل حکومت بپرانند.
اقدام دیگر رژیم علیه این مردم که نشاندهنده اوج خباثت یک حکومت میتواند باشد، این است که فشار میآورد تا از همین مردم محروم بیخانمان شده، با عنوان اینکه به شما وام داده شده، پول بگیرد! اما زلزلهزدگان برای اعتراض به این خواسته رژیم هم تجمع دیگری برپا کردند و در «پارچه ـ نوشته»های خود بهصورت معناداری نوشتند:
«زندگی دوباره در چادر مقدور است! اما پرداخت وام مقدور نیست».
این برای هر حاکمیتی مایه ننگ است که مردم زلزلهزدهاش دو سال پس از زلزله باز هم در چادریا کانکس باشند و حاکمیت نتوانسته باشد برایشان خانه بسازد، اما رژیم آخوندی نه تنها شرمی ندارد بلکه؛
به زلزلهزدگان حمله میکند،
برقشان را قطع میکند
و از همین محرومان پول هم طلبکاری میکند!
از این دست اخبار در دیکتاتوری آخوندها میتوان بسیار نمونههای دیگر بر شمرد. یکی دیگر از این قبیل موارد تظاهرات و تجمع اعتراضی بازنشستگان سالخورده در تهران است که اخیراً جریان داشت. افرادی مسن که سالها برای این سرزمین کار کردهاند و اکنون برای گرفتن حق و حقوق قانونی خود باید به خیابان بیایند، ساعتها بایستند و فریاد بزنند و از حال بروند. چنان که همین اتفاق روز شنبه ۵مرداد ۹۸در تهران بهوقوع پیوست و شرمآورتر آن که نیروی ضدخلقی انتظامی پدران و مادران سالخورده و بازنشسته را مورد ضرب و شتم قرار هم قرار داد!
آیا ولایتفقیه پول ندارد؟
آیا حاکمیت واقعاً پول ندارد به زلزلهزدگان یا بازنشستگان بدهد؟ راستی پول ملت ایران کجا میرود؟ یک گوشهٔ این پاسخ در این خبر است: «منابع امنیتی لبنانی گزارش دادند نیروهای امنیتی لبنان دهها گذرگاه قاچاق در مرز سوریه و لبنان را که معمولاً توسط حزبالله و یا مافیاهای وابسته به آن اداره میشوند،کشف کردهاند. شبهنظامیان از این تونلها برای انتقال سلاح و مهمات وارد شده از ایران از طریق سوریه به خاک لبنان استفاده میکنند. این تونلها با نظارت سپاه پاسداران رژیم ایران احداث شده است.»
به همین علت است که هر چه مردم در قیامها فریاد میزنند «سوریه را رها کن» آخوندها گوششان بدهکار نیست و بیشازپیش سرمایههای مردم ایران را بهصورت سلاح و هزینهٔ حفر تونلها به سوریه میفرستند تا حکومت خودشان را حفظ کنند.
یک گوشهٔ دیگر این پاسخ در خبرهای مربوط به ویلاهای ۷۰۰میلیارد تومانی لواسان و نقاط دیگر است که همه متعلق به سران و ژنهای «خوب» این حاکمیت است.
نتیجه بگیریم: این، حاکمیتی است که تنها یک مشغله ذهنی دارد. چاپیدن مردم و حتی محروم ترین و ضعیفترین اقشار و حفظ حکومت برای غارت بیشتر.
از انواع دیگر غارت
یکی از انواع غارت این مردم، بالا کشیدن پول بیست میلیون غارتشدگان مؤسسات اعتباری است. یکی خریداران خودرو، همچون غارتشدگان «رامک خودرو» که در اعتراض به تحویل ندادن خودروهایشان و افزایش قیمتها، در مقابل دادگستری در تهران تجمع کردهاند.
آنها روی بنرهای خون نوشتهاند: « ۶۰۰۰نفر مالباخته کافی نیست؟» منظورشان مالباختهٔ خودرو است.
هم اکنون جمعی دیگر از مالکان خودرو در «اروند» در اعتراض به ترخیص نشدن خودرو هایشان، مقابل استانداری رژیم در اهواز تجمع کردهاند. این هموطنان میگویند: «بهرغم انجام دادن تمام کارها و گرفتن پلاک، خودروهای آنها ترخیص نمیشود و روزانه ۷۰هزار تومان هم از هر مالک برای پارکینگ ماشینشان گرفته میشود!
روزانه هفتاد هزار تومان برای پارکینگ میگیرند و باز هم ماشین را در پارکینگ نگاه میدارند!
اینجاست که طنین این حرف مریم رجوی خطاب به هموطنان در لندن به گوش میرسد که:
«حرف مردم ایران و یاران شورشگر اشرفنشان در همه جا یکی است: آخوندها باید بروند».