روز جمعه ۱۴تیر ۹۸ رسانه‌ها به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی خبری منتشر کردند که بر اساس آن یک معلم ایرانی فقط به جرم؟! تحصن در مدرسه و اعتراض خاموش(داشتن یک پلاکارد اعتراضی به نقض حقوق معلمان و بازداشت همکاران صنفی خود) به عقوبات زیر محکوم شده است:
۱. ۳سال زندان
۲. ۱۰ماه تبعید از زندان شهرضا به زندان نائین در استان مجاور!
۳. تحمل ۷۴ضربه شلاق در حضور دیگر زندانیان و مقامات
۴. پرداخت ۲میلیون تومان جریمه نقدی
آنچه که در حکم این معلم بازداشتی به‌عنوان «جرم» ثبت و منتشر شده به قرار زیر است:
۱. اخلال در نظم با انجام رفتارهای غیرمتعارف
۲. تشویق، تحریک و ترغیب به خشونت از طریق ارسال پیامک در فضای مجازی
لازم به یادآوری است معلم مزبور، حمید رحمت، عضو کانون صنفی معلمان اصفهان و ساکن شهرضا در استان اصفهان است. آنچه که این معلم انجام داده به استناد رسانه‌های عمومی و شبکه‌های اجتماعی؛
اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت یک همکار بازداشتی دیگرش(محمود بهشتی سخنگوی کانون صنفی معلمان)
درخواست آزادی دیگر معلمان بازداشت شده
و برخی مطالبات عام صنفی در جهت بهبود وضعیت آموزشی(اعم از وضعیت مدارس، دانش‌آموزان و معلمان و فرهنگیان) بوده است.
این آموزگار هموطن پیش از این نیز در سال ۹۷ یکبار دیگر بازداشت شده و با یک قرار کفالت ۴۰میلیون تومانی به‌صورت موقت آزاد شده بود.
آنچه که اکنون اهمیت داشته و شایان توجه می‌باشد این است که این معلم هموطن اعتراض به ساده‌ترین شکل و بی‌سر و صداترین صورت را برگزیده بود و چنین شد که در کمال قساوت آخوندی به زندان و شلاق و تبعید و جریمه نقدی و پیامدهای بعدی این احکام ظالمانه محکوم شده است.
نفس محکومیتی چنین ظالمانه برای یک اعتراض ساده و مسالمت‌آمیز یکبار دیگر روشن می‌کند که این رژیم هیچ راه‌حل مسالمت‌آمیزی برای اعتراض به خود باقی نگذاشته و تلاش می‌کند هر حرکت غیرموافقی را با احکامی این‌چنین سنگین ساکت کند.
روشن است دانش‌آموزان و جوانان این سرزمین گرچه اکنون با چشمانی گشاده از حیرت شاهد شلاق خوردن معلمان خود هستند اما بی‌تردید چند صباحی دیگر همین دانش‌آموزان راه و روشی فراتر از آنچه که معلمانشان برگزیدند، برای مبارزه با دیکتاتوری وحشی حاکم بر میهنشان اتخاذ خواهند کرد.
بی‌سبب نیست که فرضا یک قلم ۷۰دانش‌آموز اراکی پس از قیام دیماه ۹۶ به زندان محکوم شدند!
اینان اکنون در ابتدای جاده‌ای هستند که دانش‌آموزان دهه ۶۰ آن را گشودند. جاده‌ای که اینک به بزرگ‌ترین معبر برای خیزش علیه آخوندی حاکم با رهروانی بزرگ و قدرتمند در ارتش آزادیبخش ملی ایران تبدیل شده است.
دانش‌آموزان و معلمانشان اکنون یکی از گردانهای مستحکم این ارتش مردمی و انقلابی در مبارزه برای سرنگونی ارتجاع حاکم بر ایران هستند.
ارتشی که جنایت تازیانه زدن شیخ و شحنه بر گرده دانش‌آموز و معلم ایرانی را پاسخی شایسته و درخور خواهد داد.
