روز پنجشنبه 24اسفند طرح دوحزبی تشدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با نقض حقوقبشر، توسط کمیته خارجی مجلس نمایندگان آمریکا به شکلی قوی به تصویب رسید و گفته میشود تصویب آن در مجلس نمایندگان قطعی است. این طرح، رژیم را بسیار نگران و وحشتزده کرده است. همزمان طرح دیگری نیز علیه رژیم در رابطه با جنایاتش در سوریه در کمک به اسد، در کنگره در جریان است. علاوه بر این، طرحهای تحریم ابعاد گستردهتری دارد. شورای اروپا تحریمهای حقوقبشریاش علیه رژیم را تا 13آوریل 2018 تمدید کرده و اروپا تحریمهایی را مدنظر دارد. در این میان استیو منوچین وزیر دارایی آمریکا نیز از احتمال وضع تحریمهای تازه علیه ایران و در رابطه با مسایلی مانند فعالیتهای موشکی و نقض حقوقبشر صحبت کرده است. تحریمهایی که بر اساس شرایط پایان مهلت 120روزه در مورد برجام، توسط دونالد ترامپ تصمیمگیری و اعمال خواهد شد. یک خبر دیگر هم از پیشنهاد و تدوین طرح تحریم دیگری توسط ۲نماینده جمهوریخواه با هدف برقراری ممنوعیت دائمی ساخت و توسعه موشکهای بالستیک و ملزم ساختن جمهوری اسلامی ایران به صدور مجوز برای بازرسیهای سرزده از هر محل و تأسیسات مورد ظن در ارتباط با برنامه اتمی تهران خبر داده و مقرر میدارد که در صورت مشاهدهٴ چنین حرکتی توسط تهران، بلافاصله تحریمها علیه برنامه اتمی ایران بازیابی شده و به اجرا گذاشته شود.
در این میان اما طرح جدید تشدید تحریمها توسط کمیته خارجی کنگره همراه با سایر تحریمها موجی از وحشت و دلهرهٴ هر دو جناح رژیم را برانگیخته که گوشهیی از آن در نمونههای زیر آمده است:
روزنامه آرمان: «سمتوسوی حرکت دولت ترامپ در ایجاد برخورد با تهران و تغییر مسیر از فاز تغییر رفتار دولت ایران به تغییر حاکمیت ایران خواهد بود..»..
روزنامه سیاست روز از باند خامنهای: «از هماکنون باید تدارک لازم برای بازآفرینی تأسیسات هستهیی ایران آغاز شود..»..
روزنامه جهان صنعت با وحشت در قبال پیشنهاد فوق، هشدار میدهد که اگر این کار را بکنیم این بهمعنی رویارویی با شورای امنیت مللمتحد است و تأکید میکند: «حضور دوباره پرونده ایران روی میز شورای امنیت سازمان مللمتحد بهمعنای بازگشت دوباره قطعنامههای این شورا و تحریمهای گذشته ایران است».
البته اینها فقط گوشهیی از بازتابهای رژیم را در رابطه با رویکرد جدید سیاست خارجی آمریکا در رابطه با مسألهٴ ایران نشان میدهد، که از آن میتوان بهوضوح شدت وحشت و دلهرهٴ رژیم از این تغییرات و چشمانداز آن را دریافت.
اکنون سؤال این است که چرا رژیم در قبال تحولات اخیر، خیلی بیشتر از موارد مشابه گذشته وحشت کرده است؟
واقعیت این است که لایحهٴ دوحزبی مصوب کمیته خارجی، رژیم را شوکه کرده چرا که اولاً این طرح مستقل از برجام عمل میکند. یعنی اگر برجام لغو شود، این تحریمها در آن ضرب میشود و اگر هم لغو نشود، این طرح سرجایش هست. بهعلاوه اینکه این طرح بهطور اخص روی پاشنهآشیل رژیم یعنی حقوقبشر انگشت گذاشته و علاوه بر مسأله شکنجه و اعدامها، برای اولین بار موضوع قتلعام 67را هم مطرح کرده است که همهٴ اینها برای رژیم مسألهٴ مرگ و زندگی است. به این موارد باید موضعگیریهای سیاسی و دیپلوماتیکی را که تا کنون در رابطه با قیام از آمریکا دیدهایم را هم اضافه کنیم. بنابراین هراس و نگرانی مهرهها و رسانههای رژیم را هم باید در همین دستگاه دید. در همین رابطه غلط کردم گویی کیهان خامنهای، شاخص روشنی است و میزان ترس و وحشت رژیم را به نمایش میگذارد؛ همان کیهانی که همواره در اینگونه موارد، شاخ و شانه میکشید (26اسفند) نوشته: «همه میدانند که ما تهدیدکننده امنیت ملی آمریکا نیستیم و از هیچ اقدام نظامی علیه آمریکا حمایت نکردهایم».
این گفته را با رجزخوانیهای پاسدار سلامی که میگفت ما منافع آمریکا را در همه جای دنیا مورد حمله قرار میدهیم، باید مقایسه کرد. اینگونه موضعگیریها را البته ما در رسانههای باند روحانی زیاد دیده بودیم ولی در رسانههای باند خامنهای آن هم در کیهان ولیفقیه سابقه نداشت.
برگردیم به اصل بحثمان؛ دیدیم که علت نگرانی و بیتابی، ترس از تحریم جدید کنگره است، در حالی که از این نوع تحریمها که قبلاً هم بوده و رژیم به قول خودش به این چیزها عادت دارد.
اگر چه خود این تحریم خیلی مهم است، اما این یک نمود و یک گام عملی از فاز جدید در تغییر سیاست است که با تغییر وزیر خارجه شروع شده و اقدامات فوق، آمادهسازی شرایط برای پایان مهلت 120روزه میباشد و الآن هم تقریباً همهٴ باندهای رژیم میگویند که خارج شدن آمریکا از برجام قطعی است و بدین ترتیب فروریختن آن قطعی است. البته اینکه آیا رژیم هم از برجام خارج میشود یا نه، فعلاً دچار ضد و نقیض گویی است. مثلاًًً عراقچی که عملاً نفر اصلی گفتگوکننده است، در حرفهای خود گاهی گفته اگر آمریکا خارج شود ما هم خارج خواهیم شد و در عینحال گفته که ساختمان برجام خیلی محکم است.
نکته قابلتوجه و در واقع سؤال مطرح دیگر در مورد موضع اروپاست. اروپایی که تا بهحال به نوعی نقش میانجی بین رژیم و آمریکا را ایفا میکرد، در این شرایط یکمرتبه خودش هم در هیأت یک طرف دعوا وارد شده و تحریمهای جدیدی را هم علیه رژیم پیشنهاد کرده است؟
واقعیت این است که رابطه اروپا با رژیم بر اساس منافع اقتصادی است و از همین زاویه هم خواستار بقای برجام است تا بتواند روابط اقتصادی خودش را با رژیم حفظ کرده و گسترش دهد. اما با جواب ردی که رژیم به وزیر خارجه فرانسه داد، اروپا به این نتیجه رسیده که گویا رژیم از این رویکرد و سیاست اروپا پیام ضعف و نیازمندی اروپا را گرفته و آنچنان که بعضی مهرهها و رسانههای رژیم هم میگویند در این خیال است که اروپا را در برابر آمریکا قرار دهد و اروپا میخواهد همین را به رژیم تفهیم کند که اگر میخواهی برجام بماند و ما هم با تو رابطه اقتصادی داشته باشیم، شرطش این است که از برنامه موشکی و سیاستهای منطقهیی خودت دست برداری و به دخالتهایت در کشورهای منطقه پایان بدهی وگرنه ما هم تحریمت میکنیم.
نکته و سؤال پایانی اینکه آیا این تحریمها و این نوع فشارها در ادامه خودش، میتواند خواسته مردم ایران را محقق کند؟
پاسخ روشن است که خواسته مردم ایران سرنگونی دیکتاتوری و نیل به آزادی است و مشخص است که این به عهدهٴ خود مردم ایران و پیشتازانش میباشد، البته این بهمعنی کماهمیت تلقی کردن شرایط بینالمللی و این تحولات که از آنها صحبت شد نیست. شرایط بینالمللی اما تا کنون به نفع رژیم و علیه مردم ایران و مقاومت سازمانیافته ایران عمل میکرده، اما به یمن مقاومت ایران و روشنگریهای آن این سیاست امروز تغییر کرده و دیگر راهبند مقاومت نیست. این بهمعنی آن است که مردم بهجان آمده ایران و کانونهای شورشی که در حال رشد و گسترش در سراسر کشور هستند، با جدیت خیلی بیشتری به وظیفه میهنی و انقلابی خود عمل خواهند کرد و گوهر آزادی را بهدست خواهند آورد.