نزول موقعیت و جایگاه ولیفقیه واقعیت روشنی است که در صحنهٔ سیاسی کنونی ایران آثار و تبعات آنرا بهوضوح میتوان مشاهده کرد؛ و از جملهٔ این آثار تشکیک نسبت به اصول و قوانین «خدشهناپذیری» است که حاکمیت آخوندی از دیرباز بر پایه آنها استوار بوده است.
پس از نامهٔ موسوی خوئینیها که خامنهای را بهعنوان مسئول اصلی نابسامانیهای نظام شناختهبود، اظهارات تنیچند از سایر خودیهای نظام که تابوی پوشالی حکومت ولایت فقیه را مورد هدف قرار دادهاند، نشان از موقعیت متزلزل و ضعف روزافزون خامنهای پس از اعتلای روزافزون مقاومت و قیامهای دلیرانه مردم در ماههای اخیر و کشاندن رژیم به موضع تدافعی است.
حکومت ودیعهٔ الهی و آسمانی نیست
عمادالدین باقی مهرهٔ کهنهکار باند مغلوب پس از ۳۱سال سکوت آگاهانه نسبت به ستم و سرکوب بیوفقه رژیم آخوندی، زبان گشوده و «حق براندازی» و «شورش» در برابر حکومت را برای مردم حقی مشروع و قانونی محسوب کرده است.
وی در گفتگویی با روزنامهٔ حکومتی اعتماد (۱۹تیر۹۹) در قبال این سؤال که «اگر حکومت برخلاف پیمانش با مردم عمل کرد، آیا مردم حق شورش دارند یا نه؟!» با استناد به کتاب «دراسات فی ولایت الفقیه» آیتالله منتظری پاسخ میدهد:
«حکومت دینی - چه شکل آن ولایت فقیه باشد یا هر شکلی دیگر- و فراتر از آن، هر حکومتی، اساساً قراردادی است؛ یعنی هیچ حکومتی، ودیعهای الهی و آسمانی نیست و حق و امتیاز ویژهیی برای کسی ایجاد نمیکند، بلکه قراردادی است بین مردم با خود که بر اساس آن، اختیاراتشان را به عدهیی میدهند».
حق شهروندی براندازی باید بهرسمیت شناخته شود
عمادالدین باقی «قدرتی که [ولیفقیه] در اختیار دارد «را «عاریهای» و از آن مردم دانسته و ادامه میدهد:
«اگر حاکمی و حکومتی خلاف این پیمان عمل کرد، مردم مجازند برخلاف پیمانی که بستهاند، عمل کنند. حال اگر آن حاکم چون قدرت دارد، دست به مقابله بزند، از آنجا که این قدرتی که در اختیار دارد، عاریهای است و در اصل از آن مردم است، حق ندارد از این قدرت علیه مردمی که صاحب آن هستند، استفاده کند و مردم حق دارند دست به شورش بزنند و قدرت را از آن بگیرند».
مهرهٔ کارکشته و ریزشی نظام که سمت باد را علیه نظام و به نفع مردم خوب احساس کرده، ضمن اعتراف به اینکه «اگر بخواهند دهان کسی را ببندند، به او برچسب «برانداز» میزنند» اعلام میکند «براندازی ذاتا به جرم تبدیل شده، حال آن که معتقدم اصولاً براندازی باید بهعنوان حقی عمومی برای شهروندان بهرسمیت شناخته شود».
تشکیک نسبت به حکم محاربه و افساد فی الارض
اظهارات صدیقه وسمقی پژوهشگر دینی و استاد فقه «اسلامی» وابسته به رژیم نمونه دیگری از سلسله تابوشکنیهای خودیهای رژیم است که قوانین ارتجاعی حکومت و بالمآل هیمنهٔ ولیفقیه را زیر علامت سؤال بردهاست. وی در مصاحبهیی با رسانهٔ مستقل آنلاین (۱۷تیر۹۹) اتهام «محاربه» و «افساد فی الارض» را که نظامآخوندی به واسطهٔ آن مرتکب جنایات بیشماری گشته، مورد شک و تردید قرار داده و تصریح کرده است: «اعدام کسی که مرتکب قتل نشده مغایر با قرآن و عدالت است».
وسمقی با اشاره به آیات قرآنی که حاکمیت ولایت فقیه احکام محاربه و افساد فیالارض را با استناد به آن صادر میکند، «استفادهٔ دلخواه» از آنها را حتی برای صدور حکم اعدام بهخاطر «جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی» مغایر با «شرع» و «اسلام» به شمار آورده است:
«نمیتوانیم از این آیه به دلخواه خود استفاده کنیم و مثلاً برخی جرایم مانند قاچاق مواد مخدر و یا مخالفت با جمهوری اسلامی و حتی جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی را مشمول این آیه بدانیم».
وی ضمن نفی قانون مجازات «اسلامی» آنرا دارای «چند اشکال و ایراد» متعدد دانسته و افزود:
«بدون استفاده از شرع و عناوین شرعی و قرآنی نیز میتوانی برای جرایم قانون وضع کرد»
شکسته شدن تابوی ولایت و سراشیب سقوط
اظهارات بیسابقهای که قدرت «ولایت مطلقهٔ» فقیه را عاریهای و ناشی از یک قرارداد دانسته و حق شورش و براندازی شهروندان را مشروع و قانونی میشمارد، و صدور حکم محاربه و افساد فیالارض را مغایر با «اسلام» محسوب میکند، قبل از هر چیز بیانگر وحشت از نفرت اجتماعی است که آنها را ناگزیر به این اعترافات کرده است. خطر انفجار اجتماعی همان واقعیتی که خامنهای را هم اینچنین تضعیف کرده است چنانچه قیامهای آبان و دی ۹۸ بیشازپیش خامنهای و نظام ولایت را بیشازپیش در سراشیب نزول قرار داده است.
خطر قیام و سرنگونی واقعی است. آنچنان که کسانی که سالیان سال حواس جمع بودند که به کشتی نظام که همه با هم سوار آن بودند آسیبی وارد نشود و عمود این کشتی یعنی ولیفقیه سالم بماند حالا یکی پس از دیگری مرز سرخهای نظام را زیر پا میگذارند و مشخصاً شخص ولیفقیه را مسئول وضعیت پیش آمده معرفی کرده و زیر علامت سؤال میبرند.
این واقعیت دوران سرنگونی است که تلاشهای مذبوحانه اینچنینی با هر برچسبی مفید فایده نخواهد بود و کلیت این نظام با ولیفقیهش باید که بروند. این هدف مقدس مردم و مقاومت مردم ایران است.