728 x 90

تک‌پایه‌گی در ۹۹، حجامت یا تکثیر سم؟

تک پایه‌گی  بسوی سرنگونی
تک پایه‌گی بسوی سرنگونی

انشقاق قابل پیش‌بینی

دورخیزی را که خامنه‌ای در نمایش انتخاباتی دوم اسفند۹۸ برداشت و طی آن رقیب درون حکومت را از ورود به مجلس محروم کرد، حالا نشانهٔ مورد نظر آن ــ که قابل پیش‌بینی هم بود ــ سربرآورده است. نشانه‌ای که نتیجه‌یی جز انشقاق باز هم بیشتر در پی نخواهد داشت. انشقاق‌هایی که از درون خود مولود جدید خلق می‌کنند و سریال انشقاق‌ها را رقم خواهند زد.

نشانه‌ای که از قلع و قمع کاندیداهای باند اصلاح‌طلبان توسط شورای نگهبان قابل پیش‌بینی بود، زخمی بود که اکنون ۴ماه بعد سر باز کرده است و هرگز هم بند نخواهد آمد؛ که بسا خون‌ریزی‌ها خواهد داشت.

هدف خامنه‌ای از تشکیل مجلس یکدست دلخواه خودش، خلع ید آرام آرام از رقیب حکومتی‌اش بود که بین راه هم آدرس آن را با طرح «دولت حزب‌اللهی جوان» داد. حالا که مجلس انقباضی تشکیل شده و ریاست فاسد آن هم در ید تطمیع ولی‌فقیه است، اولویت کار مجلس استیضاح دولت روحانی شده است. نشانه‌ای که وضوح آن کل رژیم را درگیر آن کرده است و به جانب انشقاقی بزرگ پیش می‌روند. یکی از این نشانه‌ها را روزنامه جهان صنعت در شماره ۱۷تیر۹۹ با عنوان «آغاز رویارویی مجلس و دولت»، این‌گونه هشدار و بازتاب داده است:

«ساده‌انگاری است اگر نخواهیم حضور اخیر دکتر ظریف در مجلس و مسائل مرتبط با آن را به‌معنای کلید خوردن و آغاز رویارویی مجلس با دولت ندانیم. محققاً یکی از کار ویژه‌های مجلس حاضر را باید تخطئه عملکرد دولت دانست، به‌ویژه مجلسی که با ریاست محمدباقر قالیباف آن هم تحت تجربه دو شکست انتخاباتی تلاش دارد با هدف تلافی آن شکست‌ها، دولت و کارنامه او را در دو دوره حضور در پاستور، بی‌اعتبار سازد».

دردسرهای پنجره‌ای که مردم گل گرفته‌اند

اولین نتیجهٔ شرایط جدید پس از جلوس نمایندگان قسم خورده به ولی‌فقیه در مجلس آخوندی، این واقعیت مسلم است که نظام آخوندی به یقین رسیده که دیگر ادای مبتذل جناح‌بندی درآوردن و بازی با اصلاح‌طلب و اصول‌گرا برایش صرف ندارد؛ چرا که این پنجره را مردم ایران دیری‌ست گل گرفته‌اند.

بنابراین رژیم به‌طور مطلق از سیرک‌های نمایشی رأی مردم دست کشیده تا درون خودش را نگه دارد. برای این مهم، استراتژی تک‌پایه شدن را چاره دیده است. این استراتژی را هم در نمایش دوم اسفند۹۸ کلید زد. تدارک رسیدن به این هدف را هم در این فاصله دیده است. رقیب هم که دست طرف مقابلش را خوانده، زیر همان عنوان «آغاز رویارویی مجلس با دولت»، استراتژی خامنه‌ای را برملا می‌کند:

«در شرایط حاضر نیز وجود برخی از شواهد و قراین در سمت و سو‌های مواضع اصول‌گرایان مجلس حاضر، گویای آن است که آنها طرح پرسش و پاسخ و حتی استیضاح از برخی وزرا مانند وزیر امور اقتصادی و دارایی، وزیر صمت و وزیر نفت و سرانجام روحانی را در دستور کار دارند». (همان)

استراتژی ۱۰ماه آینده

خامنه‌ای خوب می‌داند که ۱۰ماه باقیمانده به نمایش انتخاباتی سال۱۴۰۰ بحرانی‌ترین ماه‌های عمر حاکمیتش خواهد بود. به‌طور خاص با خفگی اقتصادی تشدید شونده، با وجود شرایط فوق بحرانی کرونا و خشم افزون‌شوندهٔ مردم، با تشدید روزافزون و مهارناپذیر جنگ گرگ‌ها و از همه مهم‌تر طرد و تنفر مردم از کل نظام، تمام راههای مانور و دور زدن بحرانها را برایش بسته است.

همین چهار بحران غیرقابل پیش‌بینی، گویی برای حاکمیت ولایت فقیه سرفصل مرگباری را مهیا نموده است. راه‌کار خامنه‌ای تک‌پایه کردن مونیستی نظام قبل از رسیدن به نمایش انتخاباتی سال۱۴۰۰ است. دقت کنید:

«طرح استیضاح دولت و رأی به بی‌کفایتی یا همان بنی‌صدری کردن دولت، بدیهی‌ترین سناریویی است که اصول‌گرایان مجلس به بهانه‌های مختلف درصدد تمهید و تدارک آن هستند». (همان)

تنها راه: پشت به آینده!

اما راه‌حل خامنه‌ای با دولت رؤیایی حزب‌اللهی جوان، چشم‌اندازی رو به گذشته دارد؛ چرا که دیری‌ست هر گونه راه به سوی آینده از این نظام سلب شده است. همان‌طور که در ماجرای سیرک خاتمی هم النهایه خامنه‌ای به پاشنهٔ خود برگشت و احمدی‌نژاد را از صندوق بیرون کشید.

اکنون نیز خامنه‌ای می‌خواهد هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، دور نظامش حصار بکشد؛ چرا که دیگر هیچ راهی جز حفظ نظام به هر قیمت باقی نمانده است. این واقعیت را روزنامه جهان صنعت در پیشانی خامنه‌ای آدرس می‌دهد:

«طرفه آن‌که برنامه‌یی برای بهینه کردن وضعیت ندارند. برنامه آنها سرانجام خروج از برجام و حتی خروج از ان.پی.تی خلاصه شده است. در حوزه رفتار‌های منطقه‌یی نیز آنها برنامه‌یی جز اصرار بر راهبرد ائتلافی با جریانهای مقاومت در لبنان، عراق و یمن و هم‌چنین برنامه‌های موشکی ندارند».

سبویی که ۳۹سال پیش شکست

پیرامون روندی که از هم‌اکنون تا سرفصل نمایش انتخابات ۱۴۰۰ پیش می‌رود، قابل فهم است که هرگز قابل قیاس با تک‌پایه کردن نظام پس خلع ید از نخستین رئیس‌جمهورش در خرداد ۶۰ نیست. هیچ پارامتری مشابهتی با آن شرایط ندارد. نه جامعهٔ ایران، نه شرایط بین‌المللی، نه مختصات اپوزیسیون کلی نظام و به‌طور خاص مقاومت ایران و نه مختصات خود نظام آخوندی، هیچ مطابقتی با خرداد ۶۰ ندارند.

تک‌پایه کردن نظام آخوندی در سال۹۹ یعنی انشقاق بزرگ به جانب سرنگونی. اکنون گذشته از مهیا بودن جامعهٔ ایران برای هر انفجار بزرگ اجتماعی و سیاسی، تضاد هر دم پیچیده‌شونده و بحران بزرگ موجودیت در درون نظام به هم گره خورده‌اند. طوری که رقیب هم هشدار می‌دهد که «وضعیت ناامید کننده‌تر از شرایط فعلی می‌شود»:

«اشتباه است اگر انتظار داشته باشیم با این‌گونه برنامه‌های مجلس تغییری در وضعیت کشور به‌وجود آید و به مصداق «سرکنگبین صفرا فزود» وضعیت ناامید‌کننده‌تر از شرایط فعلی می‌شود». (همان)

سم تک‌پایه‌گی در ۹۹

آنچه اقدام اخیر مجلس علیه ظریف و طبعاً در آینده‌ٔ نزدیک علیه روحانی نشان داده و خواهد داد، انتخاب بد یا بدتر برای آمادگی در نبردهای ۱۰ماه آینده است. حاکمیت خامنه‌ای ظرفیت روبه‌رو شدن با تحولات پیچیدهٔ ۱۰ماه آینده را ندارد.

پرسش این است که ریسک ناگزیر و مرگبار خامنه‌ای در جراحیِ تک‌پایه کردن حاکمیت مسموم، حجامت است یا تکثیر سم؟

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/25b7be2f-8fee-4391-ad24-971b46be8eed"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات