728 x 90

جلاد۶۷ و حربهٔ اعدام

سخن روز
سخن روز

۵۴ اعدام جنایتکارانه تنها در تیرماه، دست‌کم ۲۲۶ اعدام در ۴ماه ابتدای سال۱۴۰۱.

خامنه‌ای در مراسم تنفیذ جلاد۶۷ انتصاب او را «حرکت کاملاً پر معنا» نامید، چرا که «کسان جدیدی وارد میدان می‌شوند که ابتکارهای جدیدی دارند» (۱۲مرداد۱۴۰۰)؛ بعدها هم در نوروز۱۴۰۱ آوردن رئیسی را یکی از «شیرینی‌های» سال۱۴۰۰ نامید که «امیدهایی را در (نظام) زنده» کرد.

«حرکت پر معنا» و «ابتکارهای جدید» جلاد۶۷ همان گسترش اعدام‌های جنایتکارانه است. سال‌ها پیش از انتصاب رئیسی، خلیفهٔ ارتجاع هشدار داده بود که «ما در داخل کشور یک گسل‌هایی داریم» و «اگر چنان‌چه این گسل‌ها فعال شد، آن‌وقت زلزله به‌وجود می‌آید» (خرداد۹۵). از سال۹۶ گسل‌ها در قالب خیزش‌ها، قیام‌ها و تظاهرات و اعتراضات سراسری به‌حرکت در آمد و در آبان۹۸ آن زلزله به‌وقوع پیوست.

خامنه‌ای مهار اوضاع را در آوردن «دولت جوان حزب‌اللهی» و گماشتن جلادی مانند رئیسی دید تا به‌عنوان آخرین حربه، جامعه را مرعوب و از حرکت گسل‌ها جلوگیری کند. قلع و قمع باند رقیب توسط شورای نگهبان در نمایش انتخابات مجلس ارتجاع در اسفند۹۸ و حذف و جراحی نزدیک‌ترین خودی‌ها مانند حسن خمینی و علی لاریجانی در نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری ارتجاع در خرداد۱۴۰۰ بهای استراتژی آوردن جلاد۶۷ بود.

 

رئیسی هم از ابتدا بر شدت اعدامها افزود و مجموع اعدام‌های مرداد ۱۴۰۰ تا پایان سال، بیش از تمام اعدام‌های سال۹۹ بود. اکنون نیز تنها طی ۴ماه دست کم ۲۲۶ اعدام جنایتکارانه در پروندهٔ رئیسی است.

اما نه‌تنها جامعه مرعوب و ساکت نشد، بلکه اعتراضات اجتماعی، خیزش‌ها و قیام‌ها اوج گرفت. یک بار به‌خاطر گرانی در ایذه، مسجد سلیمان، شهر کرد، اردبیل، تهران، قوچان، ایرانشهر و شهرهای دیگر؛ بار دیگر به‌صورت خیزش سراسری معلمان به‌خاطر سیاست‌های غارتگرانه در دهها شهر؛ یک بار در تجمعات سراسری بازنشستگان محروم به‌خاطر چپاول پایه‌ای‌ترین حق‌شان؛ بار دیگر به‌صورت خیزش‌های آتشین در آبادان و خرمشهر و شهرهای دیگر به‌خاطر فاجعهٔ متروپل؛ یک بار به‌صورت کیفر دادن عناصر و سرکردگان نیروهای سرکوبگر در شهرهای مختلف با کلاشینکوف و چاقو؛ بار دیگر در گسترش توزیع سلاح در جامعه و وحشت و اعتراف پیاپی سرکردگان انتظامی به آن. وضعیت به‌آنجا رسید که اکنون شعار «مرگ بر رئیسی» و «رئیسی عدوالله» در اعتراضات اجتماعی فراگیر شده است.

این شکست استراتژیک برای خامنه‌ای بسیار سنگین بود. چرا که رئیسی آخرین تیر ترکش او بود. برای همین برخلاف ادعاهای قبلی مبنی بر «شیرینی‌های» سال۱۴۰۰، با سرخوردگی از دشمنی گفت که تلاش می‌کند «مردم به‌این نتیجه برسند که مسئولان کشور، مدیریت کشور، بلد نیستند کشور را اداره کنند» و می‌خواهند نشان دهند که نظام «در کوچهٔ بن‌بست قرار دارد» (۳۱خرداد۱۴۰۱).

 

اکنون بازتاب این شکست استراتژیک خامنه‌ای به‌صورت گسترده، حتی از درون نظام و از داخل همان مجلس دستچین شده و به‌اصطلاح «انقلابی» هم شنیده می‌شود که به‌رغم هشدار خامنه‌ای که «هر کسی مردم را نسبت به فعالیت مسئولان کشور بی‌اعتقاد و بدبین بکند، دارد به سود دشمن کار می‌کند» (۳۱خرداد)، در هر جلسهٔ مجلس ارتجاع به‌رئیسی می‌تازند و او را ناکارآمد می‌نامند.

البته محاسبات خامنه‌ای برای آوردن رئیسی و گسترش اعدامها جهت مرعوب کردن جامعه پر بیراهه نبود. اما دو عامل باعث ناکارآمدی این استراتژی شد:

یکم: شدت بی‌سابقهٔ نفرت و خشم اجتماعی (پتانسیل انفجاری)

دوم: عملکرد اختناق‌شکن عملیات و فعالیت‌های کانون‌های شورشی به‌عنوان باطل‌السحر جو اختناق و سکون.

همین شکست استراتژیک خامنه‌ای باعث شده او وضعیت این دوران را با دههٔ ۶۰ و اوج عملیات مجاهدین مقایسه کند و بگوید «خدای امسال همان خدای دههٔ ۶۰ است» (۷تیر۱۴۰۱).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/28d97ad9-57d9-4489-bdf1-4b91e158b3a3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات