میگویند سالی که نکوست از بهارش پیداست. ماست ترش هم از تغارش پیداست. حمایت از کالای ایرانی که شعار سال خامنهای است از همان اول با ضد و نقیض گوییها و گاه فاشگوییهای مقامات و مهرهها و رسانههای حکومتی همراه شد و همین اما و اگرها پیشاپیش عاقبت این نامگذاری سال را مثل عاقبت نامگذاری سالهای قبل روشن کرد. در این زمینه خود خامنهای و بعد از او نمایندههایش در نمایشهای جمعه، پیشاپیش مسبب حمایت نشدن از کالای ایرانی را مردم معرفی کردند که تعصب ملی ندارند، به اسراف و اشرافیگری عادت کردهاند و با استفاده و مصرف کالاهای خارجی به همدیگر فخر میفروشند. این در حالی که کارشناسان خود نظام میگویند تولید داخلی توان رقابت با تولید خارجی را ندارد و این بهدلیل سیاستهای ارزی دولت و شرایط ناشی از طناب تحریمها بر اثر سیاستهای مداخلهجویانه و توسعهطلبانه رژیم است. حالا رژیم تمامی عوامل مؤثر در تولید را ول کرده و در تبلیغاتش فقط به توصیههای اخلاقی و بخشنامههای اداری برای نخریدن کالای خارجی اکتفا میکند. اما لاعلاج نمیتوانند به گوشههایی از واقعیت اذعان نکنند و خواه و ناخواه پنبه این فیلی که عظما هوا کرده است را نزنند.
مثلاًً آخوند آملی لاریجانی، سردژخیم قضاییه خامنهای به چیزی اشاره کرد که خامنهای مثل آتش چهارشنبهسوری از روی آن پریده بود. آخوند لاریجانی گفت: «اینکه بگویند 12میلیارد دلار، 15میلیارد دلار، بعضیها میگویند ۲۰میلیارد دلار، ما قاچاق کالا داریم واقعاً غیرقابلپذیرفتن است» (تلویزیون رژیم- 6فروردین).
آخوند آملی این را هم نگفت که بخش عمده این 20میلیارد دلار قاچاق دست سپاه پاسداران است. همانها که پیش از اینها احمدینژاد گفته بود «برادران قاچاقچی» و بعد آخوند حسن روحانی هم گفت کسانی که تفنگ و رسانه و اقتصاد دستشان است. به هر حال خامنهای از روی این موضوع جست زد و نگفت با این پدیده که شاهرگ اقتصاد کشور را زده و آن را زار و نحیف کرده چه کار میخواهد بکند.
یک نکته را هم در روز ۶فروردین ۹۶ تلویزیون حکومتی اشاره کرد که «بخش عمدهیی از ۸۵هزار واحد تولیدی در کشور زیر ظرفیت اسمی خود فعالیت میکنند. در صورت اندکی حمایت و بدون سرمایهگذاری جدید میتوان با ظرفیتسازی جدید، میلیونها شغل برای جوانان ایجاد کرد». ولیفقیه ارتجاع نگفت با چه پولی و با چه مکانیزمی میخواهد «اندکی حمایت» از 85هزار واحد تولیدی زیر ظرفیت واقعی، بکند. بدون شک این را حسن روحانی هم نمیتواند پاسخ دهد. چون او برای پرداخت حقوق کارکنان دولت هم دستش را در جیب مردم کرده است و نای این کارها را ندارد. اگر داشت کار صنایع و واحدهای تولیدی به این جا نمیکشید.
آش این واقعیت آنقدر شور است که تلویزیون رژیم هم در روز 5فروردین ۹۶ خاطر نشان کرد: «حمایت واژهیی است که باید در عمل معنا شود». و سپس افزود: «تقاضا از سوی مردم و خریداران مطرح میشود. اما در سمت عرضه داستان متفاوت است. هم تولیدکننده ایرانی، هم واردکننده و هم قاچاقچیان برای عرضه کالا با هم رقابت میکنند. قیمت کالای وارداتی و قاچاق به مراتب پایینتر از تولید ایرانی در میآید. یعنی تولیدکننده توان رقابت نخواهد داشت». و در پایان افزود: «طبق آمار سال گذشته بیش از 45میلیارد دلار واردات انواع کالا به کشور انجام شده. بیشتر هم کالاهای مصرفی یا کالاهایی که مشابه داخلی دارند و یا توان تولید آن در کشور وجود دارد».
پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ارتجاع هم به نقش بازدارنده بانک مرکزی اذعان کرده و گفته است: «اقدامات بانک مرکزی در هفتههای پایانی سال 96 تصمیمات کاملاً غیرکارشناسی و غیرتخصصی بود که نه تنها مشکل ارز و بازار ارز که افزایش غیرمنطقی و غیرقابلقبول داشت را تنظیم نکرد، بلکه صدمات زیادی به بازار سرمایه و بازار پولی کشور وارد کرد. به نظر میرسد بانک مرکزی و در رأس آن دولت و شخص رئيسجمهور باید با رویکرد و نگاه کارشناسی در این زمینه اتخاذ تصمیم کنند و بازار ارز را از التهاب موجود و شرایطی که ایجاد شده و تاثیر منفی بر نرخ تورم دارد با تدبیر کارشناسی و منطقی برهانند. در سال گذشته بانکها و بانک مرکزی خطای فاحشی انجام دادند و با تغییرات نرخ ارز حاضر نشدند سپردههای مردم را با روش تسویه ارزی به آنها پرداخت کنند» (خبرگزاری حکومتی ایسنا - ۶فروردین).
فرجالله رجبی عضو دیگر مجلس ارتجاع هم به ضلع دیگری از واقعیت اذعان کرد و با اشاره به تولید کنندگان نورچشمی نظام که از جان و مال مردم برای پر کردن کیسههایشان مایه میگذارند گفت: «تولیدکنندگان کالای ایرانی نیز باید بدانند موظف هستند در یک دوره زمانی خود را به استانداردهای جهانی برسانند... در حوزه تولید خودرو سالهاست از تولید خودرو ملی حمایت میکنیم، قیمت خودرو را گرانتر میپردازیم و تعرفههای ورود اتومبیل را بالا میبریم اما از آن طرف خودروسازان هرگز به این نقطه نرسیدند که وظیفه دارند خودشان را به استانداردها نزدیک کنند و با کالاهای مشابه رقابت کنند» (خبرگزاری حکومتی ایرنا - 7فروردین).
با این اعترافات جای یک سؤال باقی میماند، آنهم این است که وقتی کفگیر نظام اینقدر ته دیگ است، پس چرا این نمایش مسخره را که فقط اسباب فضاحت بیشترش میشود علم کرده است.
ناظران میگویند رژیم در فاز پایانی خود فقط با سیاست از این ستون به آن ستون میتواند حرکت کند و چون قانونمند امکان بازیافت هیچ فرجهیی برای برونرفت از بحرانهایش را ندارد، مسائل را اینطور حل میکند. این مسیر طی شده دوران پایانی تمام دیکتاتورهاست.