شدت خفگی اقتصادی و نیاز به آخرین رمق کارگران در میدان کرونا، خامنهای را به صحنه آورد. او آمد تا در مسیر قربانی کردن کارگران در پای امنیت نظامش بگوید: «آن چیزی که میتواند ویروسهای مهاجم و میکروبهای مهاجم به اقتصاد را خنثی بکند و اقتصاد را سالم نگه دارد تولید در کشور است».
عامل دیگر حضور سراسیمهٔ خامنهای، وحشت از شورش گرسنگانی است که روانه میدان مین کرونا شدند.
روزنامه آرمان ۱۸اردیبهشت ۹۹: «همگی باید توجه داشته باشیم که مبادا مقابل شورش گرسنگان غافلگیر نشویم. بنابراین لازم است که نگاهمان را تغییر دهیم».
خامنهای: «شکایت میکنند دوستانی از بعضی از مصوباتی که نظرات کارگر در آنها ملاحظه نشده. خیلی خب، این مقررات حتماً با نگاه عادلانه بایستی تنظیم بشود».
تغییر نگاه خامنهای فراتر از نابودی تشکلهای مستقل کارگری و بستن دست و زبان کارگران که اینبار گرفتن جان آنان در میدان کار و کرونا است.
روزنامه ستاره صبح ۱۳اردیبهشت ۹۹: ««ما در سالهای پس از انقلاب برای کارگران تشکلهای صوریِ حکومتی درست کردیم؛ تشکلهای مستقل آنان را بیدفاع گذاشتیم تا زبان اعتراض نداشته باشند و کسی نباشد تا از حقوقشان دفاع کند؛ تا پسانداز سرمایههایشان در صندوقهای بیمه بازیچه دولتها بشود..».
هموطنی از کرج: «بخش عمده قربانیان کرونا رنجبران و محرومان میهن ما هستند اما خامنهای و روحانی باز هم با برگرداندن زحمتکشان بیدفاع بدون هیچ تجهیزات سر کار آنها را بیشتر و بیشتر به قربانگاه میفرستند. آخوندها میخواهند از کرونا برای حکومتشان عامل بقا بسازند اما مردم ایران محو و نابودی ویروس ولایت را میخواهند. حق گرفتنی است باید برشورید و آن را از حلقوم آخوندهای ضدبشر بیرون بکشیم».