خامنه‌ای روز یک شنبه ۲۲مرداد ۹۷ سخنرانی مهمی داشت. اولین نکته‌یی که می‌توان در این مورد گفت این است که: وحشت خامنه‌ای از قیام که رژیمش را به‌شدت شکننده کرده تا آنجاست که به‌رغم اشاره به فساد و بی‌تدبیری تمام‌قد از دولت روحانی دفاع کرد و گفت اگر کسی حرف از برکناری دولت بزند در نقشه دشمن کار کرده است.
کمی دقیق‌تر به گفته‌های اخیر او گوش کنیم.
خامنه‌ای در مجموع درباره چه مسائلی صحبت کرد؟
صحبتهای خامنه‌ای را می‌توان در ۳دسته، محوربندی کرد:
اول: اقتصادی-اجتماعی: که در اینجا به شرایط انفجاری جامعه و تلویحا به قیام اشاره کرد و ادعا کرد که در این مورد نظام در بن‌بست نیست و راه‌حل دارد. همچنین به موضوع فساد پرداخت و از جمله اعتراف کرد که در همین قضایای بحران اخیر ارزی، ۱۸میلیارد دلار به جیب عده معدودی مفسد و قاچاقچی سرازیر شد اما مقصر اصلی کسانی هستند که این پول‌ها را به آنها دادند.
دوم: درباره مذاکره با آمریکا تأکید کرد که مذاکره نمی‌کنیم.
در همین رابطه به‌طور مشخص هم گفت: آمریکایی‌ها بی‌ادب‌تر شدن - بعد تأکید کرد هیچ‌وقت نمیشه به آمریکایی‌ها اعتماد کرد و سرنوشت برجام را هم شاهد این موضوع گرفت.
اما حرف جدیدش آنجا بود که تأکید کرد: نه جنگ می‌شود و نه مذاکره می‌کنیم!
در رابطه با مذاکره قبلاً تلاش می‌کرد یکی به نعل و یکی به میخ بزند. همیشه هم این موضعش را در لفافه‌ای از ناسزاگویی به طرف مقابل می‌پیچاند. اما این‌بار برخلاف قبل زیاد خبری از آن ناسزاگویی‌ها نبود، اما به قطع گفت که مذاکره نمی‌کنیم.
حتی تأکید کرد اشتباه کردم اجازه مذاکره برجام را هم دادم و به نوعی غلط کردم گفت. البته تلاش کرد اشتباهش را با روحانی تقسیم کند و گفت که آنها (یعنی دولت) برای مذاکره فشار آوردن و از خط قرمزها هم عبور کردند.
البته این را هم گفت که حتی اگه قرار شود باز هم مذاکره کنیم، قطعاً با دولت فعلی آمریکا مذاکره نمی‌کنیم. که این حرفش اعترافی بود به شکست خط مماشات که خامنه‌ای به‌خاطر این شکست خیلی دلش خون است. چون به‌خاطر این سیاست، که اوجش هم در دولت اوباما بود، رژیم خیلی نفع برده بود. اما الآن همه آن دستاوردهای مماشات را بر باد رفته می‌بیند.
سوم: بحران درونی. که حرف اصلی‌اش آنجایی بود که گفت:
«آنها که می‌گویند دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن هستند. دولت باید سرکار بماند».
یعنی تمام‌قد از دولت روحانی پشتیبانی کرد...
آیا حمایت از دولت با جنگ باندی در تعارض نیست؟
جنگ باندی در رژیم یک واقعیت سخت و دائمی است. کما این‌که در همین صحبتها هم خامنه‌ای تلاش کرد تقصیر شکست برجام را به گردن روحانی بیاندازد. اما واقعیت دردناکتر که خامنه‌ای دستگاهش را متناسب با آن کوک می‌کند، وضعیت بسیار متزلزل نظام است. وضعیتی که خامنه‌ای می‌داند هر تکانی باعث بحرانهای عمیق می‌شود که چه بسا رژیم را به‌کلی شقه و منشعب می‌کند.
به‌هرحال این ۳موضوع صحبتهای خامنه‌ای بود که نشان می‌داد خیلی زیر فشار است.
چرا خامنه‌ای منکر وجود بن‌بست شد؟
نفس بیان همین حرف و این‌که ۵بار در صحبت‌هایش از واژه «بن‌بست» استفاده کرد، نشان می‌دهد «بن‌بست» بسیار را با تمام وجودش حس می‌کند.
فرض کنید بالاترین مقام یک کشور بیاید به صحنه و از بن‌بست صحبت کندو تأکید هم کند که بن‌بستی در کار نیست. اصلاً شما هم از وضعیت آن کشور خبر نداشته باشید. اما اولین نتیجه‌یی که می‌گیرید چیست؟ نفس این‌که در این سطح ناگزیر از اعلام انکار بن‌بست می‌شود خودش نشانه حضور قوی بن‌بست در نظامش است!
این روزها هم واژه بن‌بست اصلاً تبدیل به یک کلیدواژه در صحبتها و مواضع کارگزاران و مهره‌ها و رسانه‌های رژیم شده. یک روز پس از صحبت خامنه‌ای، یک کارشناس اقتصادی رژیم گفت: «همه سیاستهای ارزی دولت به بن‌بست خورده است»!
از طرفی خامنه‌ای در صحبت‌هایش خیلی تأکید می‌کرد که مشکلات جدی هستند، اما راه‌حل هم هست. ولی هیچ اشاره‌ای به هیچ راه‌حلی نکرد. حتی به اقتصاد مقاومتی که قبلاً خیلی از آن دم می‌زد هم اشاره‌یی نکرد
آیا رژیم راه برون رفتی هم دارد؟
راه‌کارهایی که باندهای اصلی رژیم به آنها معتقد هستند یکی مذاکره است و دیگری موسوم به اقتصاد مقاومتی
مذاکره را که خود خامنه‌ای گفت مذاکره نمی‌کنیم،
اقتصاد مقاومتی هم خودشان می‌گویند به گل نشسته و این روزها دیگه کسی حتی از جمله خود خامنه‌ای هم در باب اقتصاد مقاومتی دم نمی‌زند!
مسأله اصلی کدام است؟
بحران اجتماعی-اقتصادی، مشکل اصلی رژیم است چون مشخصاً بحث خطر قیام را بی‌واسطه روی میز می‌گذارد.
برای همین به وضعیت بحرانی معیشت مردم اشاره کرد و بعد هم گفت مردم اوقاتشان تلخ می‌شود و عصبانی می‌شوند! خامنه‌ای در واقع داشت به پایه و بستر اصلی قیام اشاره می‌کرد.
اتفاقا همان موقع اژه‌ای معاون قضاییه خامنه‌ای هم صحبتی داشت که او نیز به همین خطر قیام اشاره کرد که مکمل حرفهای خامنه‌ای بود.
اگر راه‌حلی ندارند، چرا خامنه‌ای صحبت کرد؟
چندی پیش خامنه‌ای تأکید کرده بود باید با پروپاگاندا به جنگ دشمن برویم. او مشخصاً گفت: «باید سیاه را سفید نشان بدهیم».
روحانی هم بر اهمیت جنگ روانی تأکید کرده و در مصاحبه تلویزیونی اخیرش گفته بود:
«هیچ نگرانی از وضعیت نظام ندارم و همه چیز خوب است»!
خامنه‌ای هم با همین منطق به صحنه آمده تا با پروپاگاندا و تأکید بر این‌که «این پیچ را هم پشت سر خواهیم گذاشت» مقداری به نیروهای نظام روحیه بدهد.
چند روز پیش هم در دیدار با بسیجی‌ها گفت:
«من اصلاً نگران آینده نظام نیستم»! و بعد هم تأکید کرد که:
«اینو به بقیه هم بگید».
نتیجه
البته جنگ روانی راه‌حل نیست. خامنه‌ای خودش هم ا ین را می‌داند. اما چون راه دیگری ندارد، ناگزیر است بیاید و این حرف‌ها را بزند.
در یک‌کلام همه این اقدامات متناقض بازخورد بزرگترین بحران رژیم در شرایط فعلی است که می‌توان آن را این‌طور خلاصه کرد:
بحران «بی‌راه‌حلی»!
