همانگونه که رفتار یک فرد نشان دهندهٔ اعتقادات و باورها و شیوهٔ تفکر وی است، رفتار و کنشهای یک ساختار حکومتی هم از باورها و درونمایههای اعتقادی آن سرچشمه میگیرد.
فارغ از اینکه ایرانی باشید یا نه، هنگامی که به حکومت ننگین ولایت فقیه که میرسیم، همه چیز «خاص»و بیسابقه است! پایههایی که بنیاد این رژیم بر آنها قرار گرفته بهنحو تکاندهنده و مشمئز کنندهای، در تعارض آشکار با اصول و ارزشهای انسانی است. نگاهی به چند خبر در همین یکی دو روز اخیر روشنگر این واقعیت است.
دروغگویی سخیف و باج گیری از مردم!
روزهاست مردم شهرهای خرد و کلان ایران از معضل آلودگی هوا، آن هم در روزهایی که کمترین ترددات شهری و شخصی انجام میگیرد، رنج میبرند. در اعترافات ناگزیر بیان میشود که دلیل این حجم از آلودگی سوزاندن مازوت در صنایع و نیروگاههاست. پس از بارها انکار و تکذیب و تأیید برای مالهکشی قضیه، یکی از مهرههای حکومتی وقیحانه به باجگیری از مردم ایران میپردازد. عیسی کلانتری از معاونان شیخ بنفش مردم را میان «قطع برق»و «سوزاندن مازوت»مخیر میکند و مدعی میشود که دلیل آن هم این است که «مردم گاز زیاد مصرف میکنند». ! (رسانههای حکومتی۱۵ دی)
پیش از کلانتری هم، مصطفی رجبی مشهدی سخنگوی صنعت برق رژیم که در پی قطعی برق پایتخت مورد پرسش قرار گرفته بود، در پاسخ به احتمال قطع دوبارهٔ برق تهران گفت: «خاموشی روز گذشته در تهران و بهخصوص شهرهای اطراف آن از قبل تعیین نشده بود و کاملاً اتفاقی بود... خاموشی امشب هم بستگی به رفتار مشترکاًن دارد»(رسانههای رژیم ۱۴دی).
اگر چه همین موضوع میان باندهای نظام تبدیل به سوژهٔ داغی برای جنگ قدرت شده است، اما در این میانه کسی نیست بگوید چگونه کشوری که روی دریای نفت خوابیده و رتبهٔ دوم را در ذخائر گازی جهان دارد، باید به چنین فلاکتی بیفتد که مازوت بسوزاند و شهروندانش را به مرگ تدریجی محکوم کند؟!
خبر بعدی عمق دجالیت آخوندی را بهتر نمایش میدهد! سپاه پاسداران رژیم آخوندی یک کشتی نفتکش کرهجنوبی را در خلیجفارس توقیف و سرنشینان آن را بازداشت کردند!
آن هم به چه اتهامی؟ «ایجاد آلودگی زیستمحیطی»!
اما آیا پشتپرده این داستان همین است؟
توقیف کشتی کره جنوبی، باجگیری آشکار بینالمللی!
پس از تحریمهای آمریکا، خامنهای دستش از پول نقد هنگفتی که با حراج سرمایههای مردم به دست میآورد کوتاه ماند هو این امر در حمایت وی از مزدوران تروریست منطقهیی و جهانی مشکلات جدی بهوجود آورده است. از این رو به تلاش و تکاپو برای فشار گذاشتن بر کشورهایی پرداخت که در بانکهای آنها دلارهای نفتی داشت.
یکی از این کشورهای کره جنوبی بود که از خریداران عمدهٔ نفت از آخوندها بود. اما تحریمها مانع از دستیابی خامنهای به پولهای بلوکه شده نفت در کره جنوبی شد. رایزنیهای به ظاهر «اقتصادی»هم در این زمینه به نتیجه نرسید و روز ۱۴ دیماه، حسین تنهایی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و کره جنوبی اعلام کرد: «کرهایها هنوز اقدام اجرایی برای تهاتر یا آزادسازی پولهای بلوکه شده انجام ندادهاند».
ناگهان یک روز بعد، سپاه پاسداران که بسیار نگران محیطزیست مردم ایران است (!) متوجه دود کردن یک نفتکش در خلیجفارس شدند که دست بر قضا و بسیار اتفاقی، یک شناور کرهجنوبی بوده است! نفتکش توقیف و خدمهٔ آن هم بازداشت شدند.
از آنجا که سرشت پلید آخوندها قابل پوشاندن نیست، روزینامهٔ ولایتمعاش وطن امروز که «منویات»عمود فرتوت خیمهٔ نظام را توی سر باند مقابل میزند، نقشهٔ حساب شدهٔ نظام را عیان کرد و در مطلبی با تیتر «دزد گرفتیم»نوشت: «توقیف این نفتکش در آبهای خلیجفارس میتواند حامل پیامی جدی به دولت کرهجنوبی باشد؛ پیامی که سئول را میان ۲ گزینه پرداخت بدهی قدیمیاش به تهران یا امنیت برای استفاده از شاهراه آبی خلیجفارس و ارتباط با شرکای عربیاش قرار میدهد. توقیف نفتکش کرهجنوبی بیش از هر زمان دیگری میتواند نشان از عزم جدی برای وادار کردن کرهجنوبی به پرداخت بدهیهایش به کشورمان باشد»(۱۶ دی۱۳۹۹).
نیاز به یادآوری نیست که این تنها نمونهها نیست و حکومت ولایت فقیه پیش از این نیز مشابه همین رفتار را با توقیف نفتکش انگلیسی انجام داده بود.
زبان زور؛ تنها زبانی که باجگیران ولایت میفهمند
رفتار شناسی حکومت آخوندی بهروشنی نشان داده است که دکترین «باج»یکی از بنیانهای فکری این نظام است. چه در رویکرد بینالمللی و چه در پاسخگویی به مردم ایران، نمونههای بیشمار تبلور این دکترین ولایی قابل تشخیص است.
از آنجا که خامنهای در چنبره بحرانهای لاعلاج و در رأس آن بحران خفگی اسیر است ناگزیر دست به این قمارها میزند که البته خطرناک است ولی چارهای ندارد. به عبارت دیگر بازی خامنهای با کارت «باجگیری»در عرصهٔ سیاست بینالمللی به نوعی راه رفتن بر لبهٔ تیز تیغ است.
مشخص است خامنهای که محاسبات خود را بر مبنای سیاست ننگین ارتجاعی استعماری مماشات بنا کرده است، انتظار دارد که با گذشت روزگار ریاستجمهوری ترامپ در آمریکا، همه چیز بهحالت سابق برگردد و درها دوباره بر پاشنهٔ استمالت بچرخد. از این روست که با نمایش تزریق گاز به سانتریفوژ و توقیف کشتیها، تلاش میکند از جهان باج بگیرد.
اما در این قمار پاشنه آشیل محاسبات خامنهای این است که دیگر «عصر»آن سیاست به سرآمده و حتی بایدن هم حاضر به بازگشت به همان برجام پیشین نیست. چنانچه کشورهای مختلف از آمریکا تا اتحادیه اروپا و کشورهای تروئیکا و ژاپن نسبت به غنیسازی ۲۰درصد به رژیم هشدار دادند. از جمله:
سخنگوی وزارتخارجه آمریکا گفت این اقدام رژیم «تلاشی آشکار در راستای تشدید کمپین باجخواهی هستهای»است که «البته به شکست خواهد انجامید»
سخنگوی دولت ژاپن گفت: «این اقدام رژیم ایران نقض توافق هستهیی (برجام) است»
بنابراین اینکه هنوز رژیم آخوندی به سیاست باجگیری روی میآورد نه یک انتخاب و از موضع قدرت بلکه یک اجبار و از سر استیصال و بن بست است تا به خیال خام خود شاید بتواند آمریکای بایدن را پای برجام و حداقل سبک کردن تحریمها بیاورد و از خفگی کشنده و خطر انفجار اجتماعی ناشی از آن حداقل برای مدتی نجات پیدا کند.
.