خامنهای و نظام متزلزل ولایتش ماهها بود که نفسهایشان را به امید واهی بازگشت به روزگار مماشات حبس کرده بودند. ولیفقیه فرتوت نظام به همراه شیخ بنفش، با سیاست «از این ستون به آن ستون»، ذلیلانه منتظر تغییر دولت در آمریکا بودند و ابایی هم نداشتند که این «انتظار فرج در کاخ سفید!» را آشکارا مطرح کنند.
اما تنها پس از یک ماه از ورود جو بایدن به کاخ سفید، اکنون واقعیتهای «مرگ سیاست مماشات» بیشتر به چشم میخورد. بهنظر میرسد که مزه پنبهدانهای شتر ولایت به کامش زهر شده و خوابهای خوش استمالت هم به کابوس سرنگونی محتوم تبدیل میگردد!
خامنهای در اندیشهٔ «چی فکر میکردیم؛ چی شد؟!»
عمود خیمهٔ ولایت که از فرط فشار، آن چنان از هول حلیم سر در دیگ فرو برده بود که پیشاپیش به گرانفروشی هم پرداخت و شرط گذاشت!؛ یعنی موضوع موشکی و منطقهای. اما پاسخهای دریافتی همین چند روزهٔ اخیر بهمثابه «صفرا فزودن سرکنگبین» برای آخوندهای خیمه و خرگاه ولایت عمل کرده است!
بایدن در سخنان خود در کنفرانس امنیتی مونیخ در کنار اعلام آمادگی آمریکا برای مذاکرات دربارهٔ «برنامهٔ اتمی» رژیم، اعلام کرد: «ما همچنین بایستی به فعالیتهای بیثبات کننده رژیم ایران در سراسر خاورمیانه بپردازیم» (اول اسفند۹۹).
جن ساکی سخنگوی کاخسفید نیز در روز جمعه اول اسفند۹۹، در کنفرانس مطبوعاتی خود اعلام کرد: «آمریکا هیچ برنامهیی برای لغو تحریمهای رژیم ایران پیش از مذاکره و خروج از تحریمهای مکانیزم ماشه ندارد».
پیش از آن هم در ۳۰بهمن۹۹، وزیران خارجه سه کشور اروپایی و آمریکا در بیانیهٔ مشترکشان، نه تنها از مذاکره دربارهٔ دخالتهای منطقهیی رژیم یاد کردند، بلکه از بررسی برنامهٔ موشکی و نگرانیها از نقض جدی حقوقبشر جاری در ایران هم سخن گفتند!
امیدهای واهی و بر باد رفته
اکنون تمامی دنیا میدانند که رژیم آخوندی تا چه حد متزلزل و در تعادلقوا در نقطه ضعف قرار دارد. آنها بهروشنی میدانند که بعد از قیامهای چند سال اخیر بهخصوص آبان و دی۹۸ تعادل فعلی بسا بسا با تعادل ۲۰۱۵ و برجام امضا شده که خامنهای و سردمداران نظامش در آرزوی به دست آوردن آن هستند متفاوت است. بنابراین برخلاف انتظارات خامنهای و روحانی، آن امیدهای واهی اولیه کم کم رنگ باخت آنچنان که ظریف گفت بایدن هم همان سیاست ترامپ را دارد ادامه میدهد منتهی با روش دیگر.
اینگونه شد که با پدیدار شدن اولین مواضع جدی سیاسی در کاخسفید و اروپا، لبخندهای ظریف (چهرهٔ دیپلماتیک و خندان پاسدار سلیمانی) بر صورتش یخ بست و آب دهانهایی که در درون نظام از روی کار آمدن بایدن در آمریکا جاری شده بود، به کف تبدیل شد!
روحانی، رئیسجمهور نظام به التماس برخاست و از پاره شدن برجام با «خط خطی!» کردن یک کاغذ توسط ترامپ گله گذاری کرد و عاجزانه تمنای یک «امضا» ی بایدن برپای برجام شد!
این کنش واکنشهای خوار و زبونانه بیانگر این واقعیت محض است که خامنهای و نظام جنایتکارش مدتهاست که بهخوبی از خشم و تنفر مردم نسبت به خودشان آگاهند. هم از این روست که تنها در دو سه روز از خروش قهرمانانهٔ قیام آبان۹۸، بیش از ۱۵۰۰نفر را در کوی و برزن به گلوله بستند!
بله، دخیل بستن نظام آخوندی که نه راه پیش دارند و نه راه پس به شرق و غرب حاصل نگرانی از سرنوشتی محتوم است که توسط مردم به جان آمدهٔ ایران برای ساکنان و جیرهخواران بیتالعنکبوت ولایت تدارک دیده شده و جای هیچ شگفتی هم ندارد!